Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
detection
U
نمایان سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
salient
U
نمایان
seeming
U
نمایان
sensible
U
نمایان
visible
U
نمایان
ostensible
U
نمایان
egregious
U
برجسته نمایان
rousing
U
نمایان رایج
dominant
U
نمایان عمده
feats
U
فتح نمایان
standaway
U
نمایان بر بدن
feat
U
فتح نمایان
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
peer
U
نمایان شدن بنظررسیدن
gallery hit or stroke
U
ضربه یاضربت نمایان
peering
U
نمایان شدن بنظررسیدن
peered
U
نمایان شدن بنظررسیدن
gest
U
کار نمایان هم صحبت
visible
U
نمایان قابل رویت
sensibly
U
بطور نمایان یا محسوس
he smells of oil
U
اثارمطالعه از او نمایان است
libration of the moon
U
جنبش نمایان ماه
geste
U
کار نمایان هم صحبت
actimeter
U
نمایان ساز
[جنبش بدن]
indicate
U
نمایان ساختن اشاره کردن بر
indicated
U
نمایان ساختن اشاره کردن بر
indicates
U
نمایان ساختن اشاره کردن بر
detected
U
کشف کردن نمایان ساختن
bubble horizon
U
افق نمایان از زیر ابر
detect
U
کشف کردن نمایان ساختن
detects
U
کشف کردن نمایان ساختن
detecting
U
کشف کردن نمایان ساختن
featured
U
نمایان کردن بطوربرجسته نشان دادن
feature
U
نمایان کردن بطوربرجسته نشان دادن
features
U
نمایان کردن بطوربرجسته نشان دادن
featuring
U
نمایان کردن بطوربرجسته نشان دادن
inartistically
U
بی انکه نشان هنراز ان نمایان باشد
NCR paper
U
نوشته هم روی کاغذ نمایان میشود
relictoin
U
پایین رفتن اب و نمایان شدن زیر اب
parpen
U
سنگ تراشی مه از توی دیواری گذر کرده و ازدوسوی ان نمایان باشد
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
libration
U
جنبش ترازویی و حرکت موازنهای جنبش نمایان ماه
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
molif
U
شکل نمایان شکل عمده
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individuation
U
تک سازی
flection
U
خم سازی
pavement
U
کف سازی
padding
U
له سازی
retortion
U
خم سازی
stylization
U
مد سازی
individualization
U
تک سازی
individualizing
U
تک سازی
individualizes
U
تک سازی
flooring
U
کف سازی
individualised
U
تک سازی
idolization
U
بت سازی
truncation
U
بی سر سازی
individualises
U
تک سازی
individualising
U
تک سازی
individualize
U
تک سازی
pavements
U
کف سازی
retortion
U
کج سازی
individualized
U
تک سازی
compaction
U
تو پر سازی
bridge building
U
پل سازی
bridgework
U
پل سازی
deflexion
U
خم سازی
repk lection
U
پر سازی
local anasthesia
U
سر سازی
inculcation
U
جایگیر سازی
mystification
U
گیج سازی
neutralization
U
بی اثر سازی
mythopoetic
U
اساطیر سازی
curtailment
U
کوتاه سازی
ichnography
U
زمینه سازی
inceration
U
موم سازی
mutilation
U
معیوب سازی
image formation
U
تصویر سازی
immortalization
U
جاوید سازی
impregnation
U
ابستن سازی
nest building
U
لانه سازی
incavation
U
پوک سازی
harmonization
U
هم اهنگ سازی
seduction
U
گمراه سازی
neutralization
U
خنثی سازی
individualization
U
منفرد سازی
industrialization
U
صنعتی سازی
nationalization
U
ملی سازی
humanization
U
مردمی سازی
forgeries
U
سند سازی
enrichment
U
غنی سازی
fading
U
محو سازی
solutions
U
چاره سازی
solution
U
چاره سازی
municipalize
U
شهر سازی
exclusion
U
محروم سازی
pacification
U
ارام سازی
insulate
U
عایق سازی
insulates
U
عایق سازی
stripping
U
برهنه سازی
mutualization
U
دو طرفه سازی
insulating
U
عایق سازی
individualization
U
فرد سازی
hymnography
U
سرود سازی
refreshments
U
تازه سازی
gnomonics
U
فن شاخص سازی
glycogenesis
U
گلیکوژن سازی
glasswork
U
شیشه سازی
oblieration
U
پاک سازی
obliteration
U
پاک سازی
obscuration
U
تیره سازی
gemination
U
جفت سازی
gelatination
U
دلمه سازی
formulation
U
قاعده سازی
lamponery
U
هجونامه سازی
fitting
U
جفت سازی
bookbinding
U
کتاب سازی
beautification
U
زیبا سازی
gaingiving
U
مشتبه سازی
bedding
U
کف سازی بسترسازی
bedding
U
محکم سازی
refreshment
U
تازه سازی
gold beating
U
زرورق سازی
grillwork
U
شبکه سازی
networking
U
شبکه سازی
separating
U
جدا سازی
abbreviations
U
کوته سازی
horology
U
ساعت سازی
histogenesis
U
بافت سازی
heterodyne reception
U
زنه سازی
abbreviation
U
کوته سازی
replacements
U
جانشین سازی
nidificate
U
لانه سازی
nidification
U
اشیانه سازی
haematogenesis
U
خون سازی
gunsmithery
U
تفنگ سازی
grillwork
U
سبد سازی
strangling
U
خفه سازی
extinction
U
خاموش سازی
nonlinear optimization
U
بهینه سازی
bedding
U
ثابت سازی
liquefaction
U
ابگونه سازی
simulations
U
همانند سازی
simulations
U
فاهر سازی
simulations
U
شبیه سازی
packing
U
فشرده سازی
displacement
U
جانشین سازی
depletion
U
تهی سازی
simulation
U
همانند سازی
simulation
U
فاهر سازی
lancination
U
مجروح سازی
lancination
U
پاره سازی
landscape painting
U
منظره سازی
machicolation
U
مزغل سازی
oscillations
U
نوسان سازی
oscillation
U
نوسان سازی
resolving
U
برطرف سازی
magnifcation
U
بزرگ سازی
malting
U
مالت سازی
manumission
U
ازاد سازی
materialization
U
مادی سازی
levigation
U
نرم سازی
latticing
U
شبکه سازی
maximization
U
بیشینه سازی
mealing
U
نرم سازی
wording
U
عبارت سازی
lapidification
U
سنگ سازی
lapidation
U
سنگسار سازی
rejuvenation
U
جوان سازی
simulation
U
شبیه سازی
assimilation
U
درون سازی
assimilation
U
همگون سازی
milling
U
ارد سازی
wearisomeness
U
کسل سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com