English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
prayerful U نماز خوان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
divine service U نماز
d. service U نماز
nocturnal prayer U نماز شب
prayer U نماز
devotions U نماز
rrayer U نماز
prayers U نماز
requiems U نماز میت
missal U کتاب نماز
eclipse prayer U نماز ایات
evening pragen U نماز مغرب
evening pragen U نماز شامه
fear prayer U نماز وحشت
formulary U کتاب نماز
friday prayer U نماز جمعه
prayer books U نماز نامه
archpriest U پیش نماز
evensong U نماز شام
requiems U نماز وحشت
requiem U نماز وحشت
prayer book U کتاب نماز
liturgies U ایین نماز
liturgies U اداب نماز
liturgy U ایین نماز
prayer book U نماز نامه
prayer books U کتاب نماز
liturgy U اداب نماز
funeral prayer U نماز میت
prayer in congregation U نماز جماعت
prayerless U نماز نخوان
requiescat U نماز میت
matins U نماز صبح
sext U نماز ساعت شش
vespers U نماز مغرب
To rinse the prayer carpet . <proverb> U جا نماز آب کشیدن .
peayer U نماز گزار
nocturnal prayer U نماز شبانه
morning prayer U نماز بامداد
requiem U نماز میت
miaasl U کتاب نماز
mass book U کتاب نماز
menstruating U بی نماز شونده
officiating priest U کشیش پیش نماز
liturgist U عالم در ایین نماز
call to prayer U اقامه قبل از نماز
rubrician U کتاب نماز دارد
mass book U کتاب نماز سالیانه
miaasl U کتاب نماز سالیانه
prayerfulness U عادت نماز خوانی
mystagogy U نماز عشاء ربانی
hours of worship ساعات پرستش یا نماز
vesperal U شامگاهی نماز مغرب
canonical hours ساعات رسمی نماز یا عقد
little office U نماز مخصوص حضرت مریم
service U اطاعت و فرمانبرداری عبادت و نماز
serviced U اطاعت و فرمانبرداری عبادت و نماز
tabling U خوان
table U خوان
tabled U خوان
tables U خوان
an omnivorous reader <idiom> U خر خوان
soloist U تک خوان
recitalist U تک خوان
soloists U تک خوان
lip reader U لب خوان
praying U نماز خواندن بدرگاه خدا استغاثه کردن خواستارشدن
prayed U نماز خواندن بدرگاه خدا استغاثه کردن خواستارشدن
prays U نماز خواندن بدرگاه خدا استغاثه کردن خواستارشدن
pray U نماز خواندن بدرگاه خدا استغاثه کردن خواستارشدن
galilee U نماز خانه کوچک نزدیک کلیسا شهرستان جلیل در فلسطین
sopranist U زیر خوان
peayer U دعا خوان
mark sense reader U نشان خوان
page reader U صفحه خوان
optical reader U نور خوان
optical character reader U کاراکترنوری خوان
night raven U مرغ شب خوان
film reader U فیلم خوان
studious U کتاب خوان
studious U درس خوان
yodeler U اواز خوان
weeper U نوحه خوان
mourners U نوحه خوان
prelector U خطابه خوان
psalmist U مزمور خوان
scrimmager U رجز خوان
songster U اواز خوان
songster U غزل خوان
songstress U زن اواز خوان
sopranist U ششدانگ خوان
tape reader U نوار خوان
threnodist U مرثیه خوان
epistler U رساله خوان
lamenter U مرثیه خوان
card reader U کارت خوان
epistoler U رساله خوان
character reader U دخشه خوان
crooner U اواز خوان
gospeller U انجیل خوان
decoder U رمز خوان
gleeman U حماسه خوان
epigraphist U کتیبه خوان
singer U اواز خوان
cantatrice U زن اوازه خوان
badge reader U نشانه خوان
ballad singer U تصنیف خوان
mourner U نوحه خوان
phrenologist U جمجمه خوان
singers U اواز خوان
document reader U سند خوان
braggarts U رجز خوان
crooners U اواز خوان
braggart U رجز خوان
disk drive head U نوک دیسک خوان
references U کتاب بس خوان بازگشت
singin bird U پرنده اواز خوان
chanter U سرود خوان کلیسا
triller U اواز خوان باتحریر
cantor U اواز خوان مذهبی
reference U کتاب بس خوان بازگشت
buskers U آواز خوان دورهگرد
artiste U اوازه خوان یا رقاص
beadsman U فاتحه خوان مزدور
busker U آواز خوان دورهگرد
lay clerk U سرود خوان کلیسا
optical mark reader U علامت نوری خوان
artistes U اوازه خوان یا رقاص
optical mark reader U نشان خوان نوری
major-domo U نافر خوان سالار
optical page reader U صفحه نوری خوان
major-domos U نافر خوان سالار
paper tape reader U نوار کاغذی خوان
major domo U نافر خوان سالار
psalmodist U زبور خوان مزمورسرا
magnetic tape reader U نوار مغناطیسی خوان
optical mark reader U علامت خوان نوری
optical character reader U دخشه خوان نوری
threnodist U روضه خوان مرثیه نویس
The singer made some recordings ,. U آوازه خوان چند صفحه پرکرد
choristers U اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
chorister U اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
natural philosopher U فیزیک خوان کسیکه که عقیده به اصالت طبیعت دارد
omr U را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند
peripheral U وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
optical U قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
background U نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
backgrounds U نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
interactive video U سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
like father like son U پسر کو ندارد نشان از پدر توبیگانه خوان و مخوانش پسر
leading edge U اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
auto U توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
disk operating system U کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
autos U توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
wand U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
turnaround document U متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
fast U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
CDs U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
optical U فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com