Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
base point
U
نقطه مبنا
radix point
U
نقطه مبنا
reference point
U
نقطه مبنا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
datum line
U
خط مبنا
benchmark
U
مبنا
base line
U
خط مبنا
datum
U
مبنا
grade line
U
خط مبنا
basis
U
مبنا
radix
U
مبنا
benchmarks
U
مبنا
datum deck
U
پل مبنا
ranges
U
منحنی مبنا
foundation
U
پایه مبنا
bench mark
U
نشانه مبنا
ranged
U
منحنی مبنا
outline plan
U
طرح مبنا
radix complement
U
مکمل مبنا
chart base
U
چارت مبنا
range
U
منحنی مبنا
base rates
U
نرخ مبنا
design speed
U
سرعت مبنا
basis
U
مبنا بنیاد
base rate
U
نرخ مبنا
flash color
U
رنگ مبنا
reference cell
U
پیل مبنا
reference electrode
U
الکترود مبنا
reference phase
U
فاز مبنا
reference piece
U
توپ مبنا
base rate
U
تعرفه مبنا
datum plane
U
افق مبنا
datum
U
سطح مبنا
flat paint
U
رنگ مبنا
base rates
U
تعرفه مبنا
base piece
U
قبضه مبنا
base price
U
قیمت مبنا
basic load
U
بار مبنا
base piece
U
توپ مبنا
base camp
U
پایگاه مبنا
base mortar
U
قبضه مبنا
base period
U
زمان مبنا
basis price
U
قیمت مبنا
base peak
U
پیک مبنا
base number
U
عدد مبنا
bottom plate
U
صفحه مبنا
basic price
U
قیمت مبنا
basic capacity
U
گنجایش مبنا
base mortar
U
خمپاره مبنا
base map
U
نقشه مبنا
basing rate
U
نرخ مبنا
base address
آدرس مبنا
base speed
U
سرعت مبنا
base unit
U
یکان مبنا
absolute paths
U
مسیر نسبت به یک مبنا
base line end station
U
ایستگاه انتهایی خط مبنا
base symbol
U
علایم قراردادی مبنا
ranges
U
تغییر کردن خط مبنا
ranged
U
تغییر کردن خط مبنا
elevation
U
تراز از سطح مبنا
range
U
تغییر کردن خط مبنا
base stock control
U
کنترل موجودی مبنا
elevations
U
تراز از سطح مبنا
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
mixed radix notation
U
نشان گذاری امیخته مبنا
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
reference line
U
خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
base circle
U
هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
rise and fall
U
تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
point-to-point connection
U
اتصال نقطه به نقطه
pointillism
U
نقاشی نقطه نقطه
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
sanctuary
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
plene administravit
U
بر این مبنا که اموال متوفی مستغرق دیونش شده است و دیگر چیزی باقی نمانده است
reference datum
U
سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
test piece
U
توپ مبنا یا توپ نمونه درخصلت یابی
reciprocal agreement
U
قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
base depot
U
امادگاه واقع در پایگاه امادگاه مبنا
hex
U
سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
hexadecimal notation
U
سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
speckle
U
نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot
U
طرح نقطه نقطه خال خال
basic ration
U
جیره مقدماتی جیره مبنا
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
pricks
U
نقطه
point
U
نقطه
speck
U
نقطه
neel point
U
نقطه نل
point to point
U
نقطه به نقطه
point to point line
U
خط نقطه به نقطه
specks
U
نقطه
period
U
نقطه
dotty
U
نقطه نقطه
dot
U
نقطه
dotting
U
نقطه
ice melting point
U
نقطه یخ
ice point
U
نقطه یخ
prick
U
نقطه
pricked
U
نقطه
pricking
U
نقطه
jotted
U
نقطه
spotter
U
نقطه نقطه
spot
U
نقطه
punctulate
U
نقطه نقطه
punctum
U
نقطه
speckle
U
نقطه
jot
U
نقطه
jots
U
نقطه
tittle
U
نقطه
spots
U
نقطه
stpular
U
نقطه نقطه
punctate
U
نقطه نقطه
punchation
U
نقطه
ellipsis
U
سه نقطه
[...]
full stops
U
نقطه
punctation
U
نقطه
two dots one dash line
U
خط دو نقطه یک خط
periods
U
نقطه
full stop
U
نقطه
flash point
U
نقطه احتراق
branchpoint
U
نقطه انشعاب
fusing point
U
نقطه ذوب
cold spot
U
نقطه سرماگیر
igniting point
U
نقطه احتراق
critical point
U
نقطه بحرانی
breakpoint
U
نقطه انفصال
bp
U
نقطه جوش
setting point
U
نقطه انجماد
compensation point
U
نقطه موازنه
congealing point
U
نقطه انجماد
flash point
U
نقطه اشتعال
frost point
U
نقطه شبنم
choice point
U
نقطه گزینش
fusion point
U
نقطه گداز
burning point
U
نقطه اشتعال
bubble point
U
نقطه جوش
impact point
U
نقطه فرود
brittle point
U
نقطه شکنندگی
image element
U
نقطه تصویر
break point
U
نقطه توقف
break off position
U
نقطه رهایی
image point
U
نقطه تصویر
ignition point
U
نقطه اشتعال
firing point
U
نقطه اشتعال
checkout point
U
نقطه وارسی
check point
U
نقطه ازمایش
binary point
U
نقطه دودوئی
estimated position
U
نقطه براوردی
growing point
U
نقطه رویش
gutty
U
نقطه دار
dot pitch
U
درجه نقطه
check point
U
نقطه مقابله
check point
U
نقطه بازرسی
center
U
نقطه گره
igniting point
U
نقطه اشتعال
ignition point
U
نقطه افروزش
impact point
U
نقطه اصابت
dead center ignition
U
نقطه انفجار
dot prompt
U
نقطه اعلان
dots per inch
U
نقطه در هر اینچ
dotter
U
نقطه گذار
punctuator
U
نقطه گذار
dpi
U
نقطه در هر اینچ
drop point
U
نقطه پرش
drop point
U
نقطه چکه
end point
U
نقطه پایانی
endmost
U
اقصی نقطه 0
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com