Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hole
U
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holed
U
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holes
U
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holing
U
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
offsetting
U
مبدا نقطه شروع مسابقه
offset
U
مبدا نقطه شروع مسابقه
pairs
U
مسابقه قایقهای 2نفره
quadruple scylls
U
مسابقه قایقهای 4 نفره
yaght racing
U
مسابقه قایقهای بادباندار یاموتوردار
break bulk point
U
نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
kick over
<idiom>
U
موتوری که شروع به کار میکند
motorboat racing
U
مسابقه با قایق موتوری
powerboat racing
U
مسابقه با قایق موتوری
drag boat
U
قایق موتوری مسابقه سرعت
cigarrette
U
قایق مسابقه بزرگ موتوری
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
predicted log racing
U
مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
trig
U
خط شروع مسابقه
scratch line
U
خط شروع مسابقه
hash mark
U
خط شروع مسابقه
flying start
U
شروع مسابقه اتومبیلرانی
kick off
U
شروع مسابقه فوتبال
origin
U
نقطه شروع
origins
U
نقطه شروع
initial point
U
نقطه شروع
terminus a que
U
نقطه شروع
waiting position
U
ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
grids
U
موقعیت اتومبیلها در شروع مسابقه
grid
U
موقعیت اتومبیلها در شروع مسابقه
get down to
<idiom>
U
رسیدن به نقطه شروع
initial point
U
نقطه شروع عملیات
trailhead
U
نقطه شروع مسیر
landing threshold
U
نقطه شروع عملیات اب خاکی
jumping off place
U
شروع بکاری نقطه عزیمت
entry
U
نقطه شروع پرش یا چرخش
daclare
U
حذف نام اسب پیش از شروع مسابقه
origins
U
نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
origin
U
نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
center ice spot
U
نقطه شروع در مرکز دایره میانی
center face off spot
U
نقطه شروع در مرکز دایره میانی
tee shot
U
ضربه از نقطه شروع بازی گلف
air start
U
طرز قرارگرفتن هواپیما درهوا در شروع مسابقه هواپیمابری
thresholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
firing area
U
نقطه شروع انفجار مین میدان تیر
departure end
U
نقطه شروع کنده شدن هواپیما از زمین
threshholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
barriers
U
نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
barrier
U
نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
head spot
U
نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
hole in one
U
گوی ضربه خورده از نقطه اغاز که به سوراخ میافتد
ended
U
انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
end
U
انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
staging area
U
فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
ends
U
انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
beginning of tape marker
U
علامتی که نقطه شروع ضبط اطلاعات را بر روی نوارنشان میدهد
fairways
U
قسمت چمن کاملا" کوتاه شده بین نقطه شروع و پایان گلف
fairway
U
قسمت چمن کاملا" کوتاه شده بین نقطه شروع و پایان گلف
tailgate party
[American E]
U
پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی
[در آمریکا]
recycling
U
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycle
U
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycles
U
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
greenest
U
چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
green
U
چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
means ends analysis
U
نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
hard sectoring
U
می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
automotive
U
وسیله موتوری موتوری
boat flotilla
U
ناو گروه قایقهای هجومی
parachute spinnaker
U
بادبان سه گوش قایقهای تفریحی
yaghtman's anchor
U
لنگر قایقهای بادی کوچک
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
boat rendezvous area
U
منطقه الحاق قایقهای ناو گروه
meter rule
U
مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
fleets
U
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
fleet
U
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
last chance rule
U
مقررات مربوط به اجتناب ازتصادم با قایقهای دیگر
marina
U
لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
marinas
U
لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
set up
U
مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
centered
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
physical motor pool
U
پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
clair-voie
U
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag
U
کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather
U
چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race
U
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war
U
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
perforation
U
عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sights
U
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone
U
سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration
U
چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sight
U
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate
U
سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
opener
U
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater
U
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
start off
U
شروع کردن شروع شدن
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
thirl
U
سوراخ سوراخ کردن دریدن
pink
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate
U
ثقبه دار سوراخ سوراخ
gruyere cheese
U
پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pinker
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
boat lanes
U
خط سریال هجوم قایقها درعملیات اب خاکی ستون قایقهای هجوم کننده
match play
U
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
launching area
U
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
initiation
U
شروع کار شروع
swage block
U
قالب سوراخ سوراخ
riddles
U
سوراخ سوراخ کردن
cancellate
U
سوراخ سوراخ اسفنجی
riddle
U
سوراخ سوراخ کردن
cancellated
U
سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellous
U
سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore
U
مرجان سوراخ سوراخ
grids
U
دریچه سوراخ سوراخ
grid
U
دریچه سوراخ سوراخ
motorboat engine
U
قایق موتوری
motor scooter
U
روروک موتوری
motor vessel
U
کشتی موتوری
motor pool
U
پارک موتوری
motorbike
U
دوچرخهی موتوری
motorbikes
U
دوچرخهی موتوری
aerodyne
U
هواپیمای موتوری
pooled
U
پارک موتوری
pool
U
پارک موتوری
pools
U
پارک موتوری
motorize
U
موتوری کردن
motor drive
U
محرکه موتوری
motor fule
U
سوخت موتوری
motor vehicle
U
خودرو موتوری
motor unit
U
یکان موتوری
motorization
U
موتوری کردن
ferrying
U
قایق موتوری
motorized
U
یکان موتوری
push bike
U
در برابردوچرخه موتوری
ferry
U
قایق موتوری
push bikes
U
در برابردوچرخه موتوری
ferries
U
قایق موتوری
ferried
U
قایق موتوری
motorboat
U
قایق موتوری
motorboats
U
قایق موتوری
gasboat
U
قایق موتوری
mopeds
U
دوچرخهی موتوری
moped
U
دوچرخهی موتوری
motorcade
U
کاروان موتوری
powerboat
U
قایق موتوری
powerboats
U
قایق موتوری
motorcades
U
کاروان موتوری
motorsports
U
ورزشهای با وسایل موتوری
to start a motor
U
موتوری را بکار انداختن
power driven vessel
U
یگان شناور موتوری
speedboats
U
قایق موتوری سرعت
powerboating
U
راندن قایق موتوری
outboarder
U
راننده قایق موتوری
panel truck
U
بارکش کوچک موتوری
speedboat
U
قایق موتوری سرعت
motor transport
U
حمل و نقل موتوری
motor vehicle
U
وسیله نقلیه موتوری
pool equipment
U
وسایل پارک موتوری
daycruiser
U
قایق موتوری کوچک
motor launch
U
قایق موتوری کرجی
diver
U
راننده قایق موتوری
parasailing
U
بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومبیل یا قایق موتوری بلند شدن در هوا با چتر بکمک قایق موتوری
breach
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com