English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
exit point U نقطه خروج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
emersion U خروج
egress U خروج
leakage or breakage U خروج
exhaust U خروج
exhausts U خروج
exodus U خروج
egression U خروج
emissions U خروج
exits U خروج
emission U خروج
propulsion U خروج
outgo U خروج
prolapsus U خروج
exit U خروج
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
emission U صدور خروج
ejaculate U خروج منی
transpiration U خروج نفوذ
ejaculates U خروج منی
prolapse of the uterus U خروج سیبک
work function U انرژی خروج
order off the field U حکم خروج
order off U حکم خروج
spurted U خروج ناگهانی
ejaculating U خروج منی
spermatism U خروج منی
ejaculated U خروج منی
eccentricities U خروج از مرکزیت
ingress and egress U دخول و خروج
log off U خروج از سیستم
emissions U صدور خروج
outlets U مجرای خروج
outlet U مجرای خروج
light spill U خروج نور
eccentricity U خروج از مرکز
eccentricity U خروج از مرکزیت
spurt U خروج ناگهانی
spurting U خروج ناگهانی
spurts U خروج ناگهانی
eccentricities U خروج از مرکز
outages U راه خروج
outage U راه خروج
log out U خروج از سیستم
debouchment U خروج ازتنگنا
exeat U اجازهء خروج
defecation U خروج مدفوع
angle of emergence U زاویه خروج
emergency exit U خروج اضطراری
dump valve U شیر خروج
logout U خروج از سیستم
blow out U خروج ناگهانی
exhaust valve U شیر خروج
debouch U راه خروج
electron affinity U انرژی خروج
emergency exit U در خروج اضطراری
out flow of capital U خروج سرمایه
capital outflow U خروج سرمایه
exhaust velosity U سرعت خروج
exhaust U تخلیه کردن خروج
shelling U برنامه خروج موقت
shells U برنامه خروج موقت
steam tight U مانع خروج بخار
inner work function U انرژی خروج درونی
exhaust U خروج گاز یابخار
primer leak U خروج گازاز ته چاشنی
clearance outwards U مجوز خروج کشتی
clearing outwards U اعلامیه خروج کشتی
outer work function U انرژی خروج بیرونی
eccentricities U گریز یا خروج از مرکز
out flow of labor U خروج نیروی کار
infinite U حلقهای که خروج ندارد.
eccentricity U گریز یا خروج از مرکز
shell U برنامه خروج موقت
exhausts U خروج گاز یابخار
eccentricity of the load U خروج از مرکزیت بار
Where is the emergency exit? U در خروج اضطراری کجاست؟
gas tight U مانع خروج گاز
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
undoubling U خروج از دوبلگی شطرنج
fifo U خروج به ترتیب ورود
exophthalmos U خروج تخم چشم
exhausts U تخلیه کردن خروج
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
exhaust pipe U لوله خروج بخار یا دود
ne exeat regno U دستور عدم خروج از مملکت
trap house U محل خروج هدفهای متحرک
obturator U الات مانع خروج گاز
break cover U خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
choke ring U حلقه مانع خروج گاز
gangway U محل ورود و خروج از ناو
gangways U محل ورود و خروج از ناو
clearance papers U اسناد خروج کشتی از بندر
Please show me the way out I'll show you ! U لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
clearance outwards U مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
blowing U خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
port of exit U مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
exit road U راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
exit U خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exits U خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
jetting U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
lithotomy U برش مثانه برای خروج سنگ
spermatorrhoea U خروج منی بدون اراده احتلام
jet U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
to shut in U تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
jets U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
muzzle energy U نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
jetted U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
blowdown U خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
valves U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
valve U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
blast U ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
blasts U ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
to take off one U رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
devices U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
photoemission U خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
jet propulsion U نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
extravasattion U خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
deflation port U سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
i/o U دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
turbostarter U استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
marketing U بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
jet propulsion U جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
polkadot U طرح نقطه نقطه خال خال
speckle U نقطه نقطه یا خال خال کردن
deffered entry U ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
timeout U 1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
clear air turbulence U اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
mediastinal emphsema U اسیب رسیدن به قلب و ریه درموقع خروج هوا از ریه
secession U تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
last in , first out U اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
muzzle energy U انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
overrun U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overruns U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrunning U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
cyclotron U دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
locked in U ناتوانی موج سوار در خروج از موج
period of concentration U در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
pricked U نقطه
two dots one dash line U خط دو نقطه یک خط
stpular U نقطه نقطه
jot U نقطه
jots U نقطه
periods U نقطه
period U نقطه
dotting U نقطه
punctum U نقطه
dot U نقطه
ice melting point U نقطه یخ
ice point U نقطه یخ
jotted U نقطه
full stop U نقطه
point U نقطه
ellipsis U سه نقطه [...]
full stops U نقطه
specks U نقطه
speck U نقطه
speckle U نقطه
neel point U نقطه نل
pricks U نقطه
pricking U نقطه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com