English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
perigee U نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
orbital injection U دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
space ship U کشتی فضایی سفینه فضایی
space ship U سفینه فضایی
spacecraft U سفینه فضایی
space shuttle U سفینه فضایی
space shuttles U سفینه فضایی
modules U قسمتی از سفینه فضایی
module U قسمتی از سفینه فضایی
spacecraft U سفینه فضایی ship space : syn
reentry vehicle U مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
perihelion U نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
perigee U نزدیکترین نقطه مدار به کره زمین
perilune U نزدیکترین نقطه مدار به کره ماه
periapsis U نزدیکترین نقطه مدار به جسم اولیه یا مادر
minimim wage law U قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
minimum range U حداقل شعاع عمل دستگاه یا برد حداقل
duplex U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
photo distance U مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
time distance U مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
epigee U حضیض
perigee U حضیض
nadir U حضیض
perihelion U حضیض
attenuation mean free path U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free path for attenuation U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
range scale U طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
scattering mean free path U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
mean free for scattering U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
perihelion U حضیض خورشید
perigee U حضیض زمینی
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
fire support station U نققه هدف اتش پشتیبانی دریایی ایستگاه اتش دریای
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
short international U مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
max min system U سیستم حداکثر و حداقل سیستم انبارداری که در ان حداقل و حداکثر موجودی تعیین میگردد
range section U قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
argo U سفینه
vessels U سفینه مجرا
vessel U سفینه مجرا
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
windsor round U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
argo U صورت فلکی سفینه
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
ships U سوار کشتی شدن سفینه
ship U سوار کشتی شدن سفینه
vehicle stopping distance U مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
pressurises U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurizes U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurising U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurize U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurizing U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit U مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching U مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet U سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
mean free path absorption U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
absorption mean free path U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
coincidence range finder U مسافت یاب دوشاخهای مسافت یاب انطباقی
road distance U مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
pinning U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
mask design U اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
firing circuit U مدار چاشنی مدار انفجار
powder train U مدار خرج مدار باروت
telemetering U ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
one hook U مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
minimum U حداقل
minim U حداقل
minimum stock level U حداقل
minimally U حداقل
minimal U حداقل
minims U حداقل
min U حداقل
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
minimized U به حداقل رساندن
troughs U حداقل موج
minimize U به حداقل رساندن
trough U حداقل موج
minimises U به حداقل رساندن
minimizes U به حداقل رساندن
minimising U به حداقل رساندن
minim U وابسته به حداقل
minimizing U به حداقل رساندن
minims U وابسته به حداقل
danger warning level U حداقل موجودی
minimum U حداقل کمینه
minimum size U اندازه حداقل
minimum range U حداقل برد
minimum elevation U حداقل درجه
minimization U به حداقل رسانیدن
least cost U حداقل هزینه
least price U حداقل قیمت
price floor U حداقل قیمت
bottom price U حداقل قیمت
base wage rate U حداقل دستمزد
minimum wage U حداقل دستمزد
global minimum U حداقل مطلق
minimised U به حداقل رساندن
relative minimum U حداقل نسبی
minimum charge U حداقل قیمت
minimum charge U حداقل هزینه
neap tide U جذر و مد حداقل اب
minimum price U حداقل قیمت
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
thermal resolution U حداقل اختلاف حرارت
thermal resolution U حداقل سنجش حرارت
maximum and minimum thermometer U گرماسنج حداقل و حداکثر
cost minimization U حداقل کردن هزینه
reduced strenght U حداقل استعداد جنگی
least squares estimates U براورد حداقل مربعات
minimum mortality U حداقل مرگ و میر
minimum subsistence level U سطح حداقل معیشت
least cost combination U ترکیب حداقل هزینه
minimum standard of living U حداقل سطح زندگی
minimum elevation U حداقل ارتفاع لوله
short term U حداقل مدت تنبیه و زندانی
cut off ratio U حداقل نرخ قابل قبول
on the deck U پرواز در حداقل ارتفاع مجاز
neap U حداقل ارتفاع اب یاجذر و مد دریا
to have [or bear] a maximum [minimum] load of something U حداکثر [حداقل] باری را پذیرفتن
minimum elevation U حداقل درجه مربوط به مانع
minimum down payment U حداقل میزان پیش پرداخت
extremum U حداکثر یا حداقل تابع ریاضی
ordinary least square method U روش حداقل مربعات معمولی
amphiploid U دارای حداقل کرموسوم ارثی
double amplitude peak value U مقدارحداکثر تا حداقل یک موج سینوسی
two stage least squares method U روش حداقل مربعات دومرحلهای
pilot line production U تولید به حداقل در کارخانجات نظامی
meantide U حداقل جذر و مدهای اب دریا
minimum clearance U حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
skeleton crew U حداقل خدمه یک وسیله یا جنگ افزار
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
at a [the] minimum <adv.> U کم کمش [حداقل] [برای آگاهی اندازه یا شماره]
at least [no less than] [not less than] <adv.> U کم کمش [حداقل] [برای آگاهی اندازه یا شماره]
protoxide U ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
efficiency point U حد مطلوبیت کالای تولید شده با حداقل هزینه
quorum U حداقل عده لازم برای رسمیت جلسه
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
bridge U تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridges U تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridged U تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
cubic U فضایی
isometric U فضایی
spacial U فضایی
isometrics U فضایی
spatila U فضایی
three-dimensional U فضایی
spatial U فضایی
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
discrimination U حداقل جدایی برای رویت دوهدف بصورت مجزا در رادار
error handling U به حداقل رساندن احتمال وقوع خطا روش رفع اشکال
weighted least square method U روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
stereoisomerism U همپاری فضایی
stereoisomerism U ایزومری فضایی
space lattice U شبکه فضایی
space time U شاتل فضایی
space medicine U پزشکی فضایی
space perception U ادراک فضایی
space platform U پایگاه فضایی
space platform U ایستگاه فضایی
space relations U روابط فضایی
space isomerism U ایزومری فضایی
space isomerism U همپاری فضایی
space geametry U هندسه فضایی
cubic measure U اندازه فضایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com