Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
seam
U
نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
seams
U
نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zone
U
منطقه دفاعی
zones
U
منطقه دفاعی
defensive
U
منطقه دفاعی شامل دروازه
defenceman
U
مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
break out
U
نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
staging area
U
فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
offset distance
U
مسافتی که نقطه صفر زمین از مرکز منطقه هدف دورباشد
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
strong point
U
پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
damage area
U
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens
U
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
sanctuary
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
area of military significant fallout
U
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
airspace reservation
U
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
service area
U
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
run up area
U
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
leave area
U
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
polynia
U
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
haven submarine
U
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
area oriented
U
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area
U
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row
<idiom>
U
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
sector
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
kill area
U
منطقه خطر منطقه تلفات
combat zone
U
منطقه رزمی منطقه نبرد
remote
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remotest
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sectors
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
zone of fire
U
منطقه اتش منطقه تیراندازی
crossing area
U
منطقه گذار منطقه پایاب
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging
U
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
clandestine assembly area
U
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
demolition target
U
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
line crosser
U
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
axial route
U
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
launching area
U
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
demilitarization
U
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
demolition guard
U
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
defense coastal area
U
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
island bases
U
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep
U
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
apologetic
U
دفاعی
defensive
U
دفاعی
vindicative
U
دفاعی
backfield
U
خط دفاعی
defensive line
U
خط دفاعی
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
stack the defence
U
ارایش دفاعی
defence mechanisms
U
مکانیزم دفاعی
defence mechanism
U
مکانیزم دفاعی
rejoinder
U
پاسخ دفاعی
rejoinders
U
پاسخ دفاعی
backcourt
U
نیمه دفاعی
blue line
U
خط دفاعی هاکی
cover
U
بازی دفاعی
covers
U
بازی دفاعی
preventive war
U
نبرد دفاعی
odd front
U
خط دفاعی 4 نفره
defensive league
U
اتحادیه دفاعی
defensive league
U
اتحاد دفاعی
defensively
U
حالت دفاعی
defensive war
U
جنگ دفاعی
mixers
U
نوعی خط دفاعی
mixer
U
نوعی خط دفاعی
five man line
U
خط دفاعی 5 نفره
agger
U
پشته ی دفاعی
defense base
U
پایگاه دفاعی
defense information
U
اطلاعات دفاعی
coverings
U
بازی دفاعی
defense mechanism
U
مکانیسم دفاعی
defense position
U
موضع دفاعی
defensive fire
U
اتش دفاعی
palest
U
حصار دفاعی دفاع
presses
U
تاکتیک دفاعی فشرده
sandbagging
U
ایجاداستحکامات دفاعی کردن
protective cover
U
جان پناه دفاعی
ante-mural
[e]
U
جان پناه دفاعی
paler
U
حصار دفاعی دفاع
Cashel
U
[استحکامات دفاعی ایرلندی]
rejoining
U
پاسخ دفاعی دادن
bump and run
U
نوعی مانور دفاعی
bangoe gei
U
تکنیک دفاعی تکواندو
switch position
U
موضع رابط دفاعی
switch position
U
موضع دفاعی بینابین
first defense gun
U
جلوترین تیربار دفاعی
defensive player
U
شطرنج باز دفاعی
back judge
U
داور در محوطه دفاعی
defensive wrestler
U
کشتی گیر دفاعی
bump and go
U
نوعی مانور دفاعی
defensiveness
U
حالت دفاعی داشتن
pale
U
حصار دفاعی دفاع
rejoined
U
پاسخ دفاعی دادن
rejoins
U
پاسخ دفاعی دادن
decompensation
U
فروپاشی مکانیسمهای دفاعی
apologist
U
نویسندهء رسالهء دفاعی
cover-ups
U
در لاک دفاعی فرورفتن
cover-up
U
در لاک دفاعی فرورفتن
rejoinder
U
پاسخ دفاعی دادن
cover up
U
در لاک دفاعی فرورفتن
rejoinders
U
پاسخ دفاعی دادن
press
U
تاکتیک دفاعی فشرده
guards
U
حالت دفاعی شمشیرباز
sandbag
U
ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagged
U
ایجاداستحکامات دفاعی کردن
guard
U
حالت دفاعی شمشیرباز
cross block
U
سد کردن خط دفاعی از کنار
apologists
U
نویسندهء رسالهء دفاعی
sandbags
U
ایجاداستحکامات دفاعی کردن
defense articles
U
اماد و تجهیزات دفاعی
rejoin
U
پاسخ دفاعی دادن
guarding
U
حالت دفاعی شمشیرباز
prevent defence
U
جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
integrated defense
U
پدافند ازمناطق توام دفاعی
special pleader
U
متخصص تهیه لوایح دفاعی
corrals
U
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralling
U
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
broken field
U
محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
corralled
U
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
parries
U
حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parry
U
حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parrying
U
حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
corral
U
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
parried
U
حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
island
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
chevaux de fries
U
[ترتیب دفاعی مانع های تیز]
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
redoubt
U
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
audible
U
تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
take guard
U
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
formation
U
برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
intersectional service
U
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
peace dividend
U
ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
pointillism
U
نقاشی نقطه نقطه
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection
U
اتصال نقطه به نقطه
special pleading
U
علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
declares
U
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declare
U
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declaring
U
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
defense emergency
U
مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
plene administrative preter
U
دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
area assessment
U
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
area of operational interest
U
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
plea in abatement
U
دفاعی که باعث معلق ماندن یابه تعویق افتادن دعوی خواهان شود
air surface zone
U
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
safety
U
بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
central treaty organization
U
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
polkadot
U
طرح نقطه نقطه خال خال
speckle
U
نقطه نقطه یا خال خال کردن
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
brucsels treaty organization
U
سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com