Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
master plan
U
نقشه مجموعه
master plans
U
نقشه مجموعه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scrapbook
U
مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
subset
U
مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
scrapbooks
U
مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
restatement of the law
U
مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
universal
U
مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
burster block
U
مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
character set
U
دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
map
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategies
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection
U
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map
U
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan
U
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
cartographer
U
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
hyetography
U
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
control map
U
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographers
U
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
topographic map
U
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
mapping
U
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
storage map
U
نقشه انباره نقشه انبارش
cisc
U
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
orthographic
U
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
plot
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
map sheet
U
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
vignetting
U
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
spandrel
U
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
gynoecium
U
مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
cable assembly
U
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
computer aided design and drafting
U
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
grid navigation
U
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
projection
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
polar stereographic
U
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
map plane
U
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
bundling
U
مجموعه
bundle
U
مجموعه
batches
U
مجموعه
batches
U
یک مجموعه
yardage
U
مجموعه
batch
U
یک مجموعه
batch
U
مجموعه
bundles
U
مجموعه
combination
U
مجموعه
assortment
U
مجموعه
assortments
U
مجموعه
sets
U
مجموعه
aggregate
U
مجموعه
series
U
مجموعه
setting up
U
مجموعه
repertoire
U
مجموعه
repertory
U
مجموعه
set
U
مجموعه
aggregates
U
مجموعه
caboodle
U
مجموعه
assemblies
U
مجموعه
omnium gatherum
U
مجموعه اشیا
sets
U
دوره مجموعه
working set
U
مجموعه کاری
nomanclature
U
مجموعه اصطلاحات
set
U
دوره مجموعه
proper subset
U
زیر مجموعه
null set
U
مجموعه تهی
television set
U
مجموعه تلویزیونی
null set
U
مجموعه پوچ
omnium gatherum
U
مجموعه اشخاص
test battery
U
مجموعه ازمون
posts
U
مجموعه پستی
posted
U
مجموعه پستی
universal set
U
مجموعه فراگیر
post
U
مجموعه پستی
style sheet
U
مجموعه تعاریف
subset
U
زیر مجموعه
universal set
U
مجموعه جهانی
void set
U
مجموعه تهی
regular set
U
مجموعه منظم
product of sums
U
حاصلضرب مجموعه ها
partial sum
U
پاره مجموعه
setting up
U
دوره مجموعه
orthogonal set
U
مجموعه متعامد
post-
U
مجموعه پستی
working set
U
مجموعه دایر
code
U
مجموعه قوانین
bibliotheca
U
مجموعه کتب
set theory
U
نظریه مجموعه ها
set theory
U
تئوری مجموعه ها
data set
U
مجموعه داده ها
set
U
مجموعه
[ریاضی]
empty set
U
مجموعه تهی
use case
U
مجموعه ای از رویدادها
nomenclature
U
مجموعه لغات
collections
U
اجتماع مجموعه
codex
U
مجموعه قوانین
code set
U
مجموعه رمز
bijouterie
U
مجموعه جواهرات
end product
U
مجموعه قطعات
triads
U
مجموعه سه تایی
triad
U
مجموعه سه تایی
cable block
U
مجموعه کابل
canonical ensemble
U
مجموعه بندادی
character set
U
مجموعه علائم
gymnasiums
U
مجموعه ورزشی
gymnasium
U
مجموعه ورزشی
cluster of galaxies
U
مجموعه کهکشانی
libraries
U
مجموعه فایل ها
mail application programming interface
U
مجموعه استانداردها
complexes
U
گروهه مجموعه
systems
U
مجموعه سازمان
wiring
U
مجموعه سیم ها
library routine
U
روال مجموعه ها
cuspidation
U
مجموعه تیزه ها
complex
U
گروهه مجموعه
library
U
مجموعه فایل ها
collection
U
اجتماع مجموعه
instruction set
U
مجموعه دستورالعمل
igniter train
U
مجموعه چاشنی
MAPI
U
مجموعه استانداردها
dynamics
U
مجموعه نیروها
system
U
مجموعه سازمان
software
U
مجموعه کامل برنامه ها
ascii character set
U
مجموعه کاراکترهای اسکی
data set ready
U
امادگی مجموعه داده ها
language subset
U
زیر مجموعه زبان
ranged
U
مجموعه مقادیر مجاز
machine instruction set
U
مجموعه دستورالعمل ماشین
numeric
U
مجموعه کلیدها با اعداد
microprogram
U
مجموعه زیر دستورات
ribbing
U
مجموعه رگبرگهای برگ
range
U
مجموعه مقادیر مجاز
ranges
U
مجموعه مقادیر مجاز
nomenclature
U
مجموعه اصطلاحات نامگذاری
collecting system
U
مجموعه جمع کننده
computer instruction set
U
مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
consolidated pack ice
U
مجموعه یخهای شناور
general aptitude test battery
U
مجموعه ازمون استعدادعمومی
gear assembly
U
مجموعه چرخ دنده ها
generation data set
U
مجموعه دادههای تولیدی
sequential data set
U
مجموعه ترتیبی داده
school figures
U
مجموعه 96 حرکت در اسکیت
penal codes
U
مجموعه حقوق کیفری
penal code
U
مجموعه حقوق کیفری
gatb
U
مجموعه ازمون استعدادعمومی
thesauruses
U
قاموس مجموعه اطلاعات
thesaurus
U
قاموس مجموعه اطلاعات
condensation trail
U
مجموعه وسایل انجماد
achievement battery
مجموعه آزمون پیشرفت
null
U
مجموعه حاوی صفرها
data set label
U
برچسب مجموعه داده ها
data set name
U
نام مجموعه داده ها
data set organization
U
سازماندهی مجموعه داده ها
tools
U
مجموعه برنامههای کاربردی
dsn
U
نام مجموعه داده
hayes command set
U
مجموعه فرمانهای هیز
set-theoretic difference
U
تفاضل
[مجموعه]
[ریاضی]
condominium
U
مجموعه های آپارتمانی
universal character set
U
مجموعه کاراکترهای جهانی
series
U
[مجموعه نقش و نگاره ها]
relative complement
U
تفاضل
[مجموعه]
[ریاضی]
union
[set theory]
U
اجتماع
[مجموعه]
[ریاضی]
number
U
مجموعه مقادیر مجاز
numbers
U
مجموعه مقادیر مجاز
Intersection
[set theory]
U
اشتراک
[مجموعه]
[ریاضی]
element
U
اعضا
[مجموعه]
[ریاضی]
infinite set
U
مجموعه نامتناهی
[ریاضی]
set theory
U
نظریه مجموعه ها
[ریاضی]
terminological
U
وابسته به مجموعه اصطلاحات
temporary data set
U
مجموعه داده موقتی
finite set
U
مجموعه متناهی
[ریاضی]
convex set
U
مجموعه کوژ
[ریاضی]
set diagram
[e.g. Euler or Venn diagram]
U
نمودار مجموعه
[ریاضی]
superset
U
مجموعه مرجع
[ریاضی]
convex set
U
مجموعه محدب
[ریاضی]
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
record
U
مجموعه موضوعات داده مربوطه
pulsed
U
مجموعه متمادی پالسهای مشابه
reduced instruction set computer
U
طرح CPU که مجموعه دستورات
data set control block
U
بلاک کنترل مجموعه داده ها
contrasting
U
بررسی تفاوتهای دو مجموعه اطلاعات
achievement of arms
U
مجموعه ای از نشان های زرهی
terminology
U
لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
terminologies
U
لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
jus gentium
U
مجموعه حقوق ژوستی نی ین امپراطور رم
simm
U
مجموعه حافظه افزودنی منفرد
fasciculus
U
دسته یا مجموعه کوچک الیاف
fascicule
U
دسته یا مجموعه کوچک الیاف
karyotype
U
مجموعه خصوصیات کروموزمی موجودات
pulse
U
مجموعه متمادی پالسهای مشابه
single in line memory module
U
مجموعه حافظه افزودنی منفرد
catenate
U
ترکیب دو یا چند مجموعه از داده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com