Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pattern
U
نقشه طرح اصابت گلوله ها
patterns
U
نقشه طرح اصابت گلوله ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
miss
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sensing
U
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
misses
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
impact
U
اصابت گلوله
hitting
U
اصابت گلوله
impacts
U
اصابت گلوله
hit
U
اصابت گلوله
hits
U
اصابت گلوله
line of impact
U
خط اصابت گلوله
point of impact
U
محل اصابت گلوله
bursts
U
محل اصابت گلوله
burst
U
محل اصابت گلوله
impact area
U
منطقه اصابت گلوله ها
impact point
U
محل اصابت گلوله
angle of incidence
U
زاویه اصابت گلوله
single shot hit probability
U
احتمال اصابت یک گلوله به هدف
vertical probable error
U
خطای اصابت قائم گلوله
absolute deviation
U
انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
surface of impact
U
سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
set forward
U
جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
bomb impact plot
U
بردن محل اصابت بمب روی نقشه
bilateral spotting
U
دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
pings
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
dud probability
U
درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
hitting
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hit
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
trends
U
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trend
U
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sabot
U
کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clues
U
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet
U
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clue
U
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
fire ball
U
گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
ogive
U
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
best gold
U
تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
maps
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategies
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
dud
U
منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof
U
ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
conformal projection
U
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map
U
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
velocity jump
U
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
docking plan
U
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
maximum ordinate
U
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
hyetography
U
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
control map
U
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographers
U
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographer
U
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
topographic map
U
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
mapping
U
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
base of trajectory
U
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate
U
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
storage map
U
نقشه انباره نقشه انبارش
square base
U
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
accessed
U
اصابت
accessing
U
اصابت
impingement
U
اصابت
hitting
U
اصابت
hits
U
اصابت
accesses
U
اصابت
hit
U
اصابت
access
U
اصابت
side spray
U
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
hit
U
اصابت موفقیت
hits
U
اصابت موفقیت
point of impact
U
نقطه اصابت
direct hits
U
اصابت مستقیم
thunderstroke
U
اصابت صاعقه
impact pressure
U
فشار اصابت
impact point
U
نقطه اصابت
surface of impact
U
سطح اصابت
shots
U
اصابت کرده
impact area
U
محل اصابت
shot
U
اصابت کرده
hit ratio
U
نسبت اصابت
hitting
U
اصابت موفقیت
onset
U
هجوم اصابت
direct hit
U
اصابت مستقیم
orthographic
U
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
attack
U
اصابت یا نزول ناخوشی
impacts
U
اصابت اثر شدید
attacks
U
اصابت یا نزول ناخوشی
impact registration
U
ثبت مرکز اصابت
attacked
U
اصابت یا نزول ناخوشی
strikes
U
اصابت اعتصاب کردن
strike
U
اصابت اعتصاب کردن
biting angle
U
کوچکترین زاویه اصابت
center of impact registration
U
ثبت مرکز اصابت
impact
U
اصابت اثر شدید
effective pattern
U
منطقه اصابت موثر
beatten zone
U
منطقه مورد اصابت
the lot fell upon me
U
قرعه بنام من اصابت کرد
impacts
U
با شدت اصابت کردن ضربت
impact pressure
U
نیروی اصابت فشار ترکش
hitting
U
اصابت کردن به هدف زدن
hits
U
اصابت کردن به هدف زدن
impact
U
با شدت اصابت کردن ضربت
hit
U
اصابت کردن به هدف زدن
plotted
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
map sheet
U
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
direct hit
U
گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
direct hits
U
گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
impact registration
U
ثبت تیر بروش مرکز اصابت
vignetting
U
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
bull's-eyes
U
قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
bull's eye
U
قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
spandrel
U
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
ballistics of penetration
U
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
course line shot
U
تیری که درخط حرکت هدف و به جلوی ان اصابت کرده باشد
grand slams
U
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
fluke
U
یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
flukes
U
یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
grand slam
U
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
computer aided design and drafting
U
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
lead collision course
U
مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
angle of arrival
U
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
projections
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
polar stereographic
U
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
grid navigation
U
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
projection
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
contact burst preclusion
U
ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
skittle
U
که در طی که توپی بطرف میخ پرتاب میکنند ودرصورت اصابت به میخ برنده محسوب میشوند
map plane
U
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
projectile
U
گلوله
pellet
U
گلوله
rounds
U
گلوله ها
roundest
U
گلوله
fire ball
U
گلوله
line shot
U
گلوله در خط
bullets
U
گلوله
round
U
گلوله
bullet
گلوله
cannon proof
U
ضد گلوله
shell proof
U
ضد گلوله
clues
U
گلوله نخ
cartridge
U
گلوله
cartridges
U
گلوله
glomerule
U
گلوله رگ
bullet-proof
U
ضد گلوله
globes
U
گلوله
gunshot
U
گلوله
clue
U
گلوله نخ
gunshots
U
گلوله
ball
U
گلوله
globe
U
گلوله
shot
U
گلوله
shots
U
گلوله
fireball
U
گلوله انفجاری
shoot down
U
با گلوله کشتن
trajectories
U
مسیر گلوله
trajectory
U
مسیر گلوله
trajectories
U
خط سیر گلوله
shell fragments
U
قطعات گلوله
beehives
U
گلوله ضد نفر
trajectory
U
خط سیر گلوله
ditto
U
گلوله در راه
shilleilagh
U
گلوله شلیلاق
shrapnel
U
گلوله نارنجکی
beehive
U
گلوله ضد نفر
shell proof
U
ضد نفوذ گلوله
shell room
U
انبار گلوله
lost
U
گلوله ناپیدا
number of rounds
U
تعداد گلوله ها
fireballs
U
گلوله انفجاری
ounce of lead
U
گلوله سربی
bombarding
U
گلوله باران
plummeted
U
گلوله سربی
plummet
U
گلوله سربی
rotating band
U
کمربند گلوله
plumb bob
U
گلوله شاقول
snowball
U
گلوله برف
potshot
U
گلوله هوایی
snowballed
U
گلوله برف
bombards
U
گلوله باران
cannon balls
U
گلوله توپ
plummeting
U
گلوله سربی
plummets
U
گلوله سربی
bombarded
U
گلوله باران
bombard
U
گلوله باران
projectile flat
U
سکوی گلوله
star shell
U
گلوله منور
star shell
U
گلوله نورافشان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com