English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7578 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cartoon design U نقشه شطرنجی فرش برای نشان دادن محل گره زدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
charts U بر روی نقشه نشان دادن
charted U بر روی نقشه نشان دادن
chart U بر روی نقشه نشان دادن
charting U بر روی نقشه نشان دادن
grid ticks U علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
target offset methode U روش نشان دادن هدفها روی نقشه ها یا طرحهای عملیاتی
column U ستون در کاغذ شطرنجی نقشه کشی
target materials U مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
loom drawing U [نقشه فرش که بصورت تمام رنگی بر روی کاغذ شطرنجی رسم شود.]
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
phew U برای نشان دادن بی تابی
phew U برای نشان دادن بیزاری
uberstreichen U لگام را برای چند گام رهاکردن برای نشان دادن گام مرتب اسب
checker U بشکل شطرنجی ساختن یاعلامت گذاردن شطرنجی کردن
PRN U نشانهای در Dos-Ms برای نشان دادن پورت چاپگر استاندارد
hyphen U علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
clock U ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
hyphens U علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
clocks U ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
nil pointer U نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات
numeric U حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
stopped U بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
sector U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sectors U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
mock-up U مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
check U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digit U عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
stop U بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
checked U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digits U عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
stopping U بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stops U بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
checks U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
blips U علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
blip U علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
colour U صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
Good grief! <idiom> U این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
accuracy U کل تعداد بیتهایی که برای نشان دادن یک عدد در کامپیوتر به کار می رود
colours U صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
mock-ups U مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
ablegate U مامور مخصوص پاپ درکشورهای بیگانه برای دادن نشان و خلعت
draught board U تخته شطرنجی برای بازی چکرز
bubble help U خط ی روی صفحه نمایش برای نشان دادن آنچه شما به آن اشاره می کنید
insertion point U نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود
ended U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
end U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
pages U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
paged U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
page U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
goal light U چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
forecaddie U باربر وسط مسیر برای نشان دادن محل فرود گوی گلف
ends U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
key signature U گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
breaker line U خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
auto U توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
autos U توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
references U نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
hyphens U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
discharge indicator disc U دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
markers U علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
marker U علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
routing indicator U گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
phonetician U متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
burn notice U علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
hyphen U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
reference U نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
backslash U کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
return U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returned U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returning U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returns U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
suspend U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
telltale U نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
suspending U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
gyro U برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
suspends U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
redirects U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
complementation U سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
ebcdic U کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
tree U مشاهده پروندههای ذخیره شده روی دیسک ه برای نشان دادن پرونده ها و زیرپرونده ها مرتب شده اند
prompted U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompts U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
markers U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
situation map U نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
kluge U 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kludge U 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
flashed U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
Can you show me on the map where I am? U آیا ممکن است به من روی نقشه نشان بدهید که کجا هستم؟
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
example is better than precept U نمونه اخلاق از خود نشان دادن بهترازدستوراخلاقی دادن است
televising U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televises U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televise U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televised U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
isoclinic line U خطی بر روی نقشه که بوسیله ان نقاطی که درانجاها تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است نشان داده میشود
greaten U درشت نشان دادن اهمیت دادن
stack the cards <idiom> U برای کسی نقشه کشیدن
drives U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drive U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
illustrating U شرح دادن نشان دادن
illustrates U شرح دادن نشان دادن
illustrate U شرح دادن نشان دادن
reseau U شبکه بندی کردن عکس برای انطباق ان با نقشه
traingulation U تقسیم بقطعات سه گوش برای پیمایش یا نقشه برداری
border break U ادامه دادن اطلاعات نقشه تا حاشیه ان
flags U 1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
flag U 1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
scribing U روش روکش کشیدن حروف یانوشتههای نقشه برای حفافت
exerted U نشان دادن
exerting U نشان دادن
exerts U نشان دادن
shows U نشان دادن
showed U نشان دادن
exert U نشان دادن
actuate U نشان دادن
imbody U نشان دادن
register U نشان دادن
to show up U نشان دادن
indicates U نشان دادن
registering U نشان دادن
indicate U نشان دادن
ante U نشان دادن
registers U نشان دادن
run U نشان دادن
runs U نشان دادن
indicated U نشان دادن
evinces U نشان دادن
evinced U نشان دادن
to put forth U نشان دادن
demonstrates U نشان دادن
demonstrated U نشان دادن
demonstrate U نشان دادن
showŠetc U نشان دادن
point U نشان دادن
adumbrate U نشان دادن
introduce U نشان دادن
evince U نشان دادن
introduces U نشان دادن
show U نشان دادن
evincing U نشان دادن
introduced U نشان دادن
vision U یا نشان دادن
visions U یا نشان دادن
demonstrating U نشان دادن
introducing U نشان دادن
bench mark U نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
offset method U روش استفاده از خط سری درنشان دادن نقاط روی نقشه
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
playoff U نشان دادن فیلم
adumbration U نشان دادن خلاصه
forces U خشونت نشان دادن
react U واکنش نشان دادن
measure U اندازه نشان دادن
emblems U با علایم نشان دادن
reacted U واکنش نشان دادن
reacting U واکنش نشان دادن
force U خشونت نشان دادن
emblem U با علایم نشان دادن
to hang back U بیمیلی نشان دادن
reacts U واکنش نشان دادن
keep at something U پشتکار نشان دادن
blaze U باتصویر نشان دادن
responded U واکنش نشان دادن
to be illustrative of U با عکس نشان دادن
graph U با نمودار نشان دادن
respond U واکنش نشان دادن
pragmatize U واقعی نشان دادن
marshals U به ترتیب نشان دادن
forcing U خشونت نشان دادن
graphs U با نمودار نشان دادن
marshaling U به ترتیب نشان دادن
marshalled U به ترتیب نشان دادن
marshaled U به ترتیب نشان دادن
decorating U نشان یامدال دادن به
decorates U نشان یامدال دادن به
showdown U نمونه نشان دادن
showdowns U نمونه نشان دادن
hang back U بی میلی نشان دادن
playoffs U نشان دادن فیلم
to play fast and loose U بی ثباتی نشان دادن
responds U واکنش نشان دادن
emote U هیجان نشان دادن
marshal U به ترتیب نشان دادن
lout U نفهمی نشان دادن
pretypify U قبلا نشان دادن
decorate U نشان یامدال دادن به
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com