Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
star chart
U
نقشه ستارگان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the stars twinkle
U
ستارگان
star catalogue
U
فهرست ستارگان
an infinitude of stars
U
ستارگان بیشمار
variable stars
U
ستارگان متغیر
nedula
U
سحاب ستارگان
planetary influence
U
تاسیس ستارگان یا کواکب
sights
U
رصد کردن ستارگان
sight
U
رصد کردن ستارگان
asterium
U
عنصر ویژه ستارگان
asterism
U
برج دستهای از ستارگان
scintillation
U
چشمک زدن ستارگان
main sequence stars
U
ستارگان رشته اصلی
interstellar space
U
فاصله میان ستارگان
circumpolar stars
U
ستارگان دور قطبی
interstellar
U
واقع در میان ستارگان
circumpolar stars
U
ستارگان پیرا قطبی
starfinder
U
وسیله شناسایی ستارگان در اسمان
maps
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategies
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
starlight scope
U
دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
astrophotography
U
عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
conformal projection
U
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map
U
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan
U
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
heliometry
U
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
hyetography
U
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographer
U
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map
U
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographers
U
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
sextant
U
وسیله اندازه گیری ارتفاع ستارگان مسافت سنج دریایی
nebula
U
تودههای عظیم گازو گرد مابین فواصل ستارگان جاده شیری
topographic map
U
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
mapping
U
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
storage map
U
نقشه انباره نقشه انبارش
orthographic
U
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
sextant altitude
U
ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
plot
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
map sheet
U
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting
U
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
spandrel
U
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
computer aided design and drafting
U
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
grid navigation
U
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
projection
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
polar stereographic
U
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
map plane
U
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
schemed
U
نقشه
cartograph
U
نقشه
plot
U
نقشه
schemes
U
نقشه
rambling
U
بی نقشه
plots
U
نقشه
designs
U
نقشه
scheme
U
نقشه
mounted map
U
نقشه
draftsmen
U
نقشه کش
draughtsman
U
نقشه کش
draughtsmen
U
نقشه کش
chart
U
نقشه
design
U
نقشه
drawing
U
نقشه
drawings
U
نقشه
plat
U
نقشه
plotless
U
بی نقشه
charting
U
نقشه
charted
U
نقشه
visual aid
U
نقشه
cartographers
U
نقشه کش
plan view
U
نقشه کف
plotted
U
نقشه
cartographer
U
نقشه کش
planless
U
بی نقشه
charts
U
نقشه
map maker
U
نقشه کش
programs
U
نقشه
program
U
نقشه
map
U
نقشه
projected
U
نقشه
planners
U
نقشه کش
designer
U
نقشه کش
project
U
نقشه
draftsman
U
نقشه کش
model
U
نقشه
modeled
U
نقشه
modelled
U
نقشه
models
U
نقشه
maps
U
نقشه
planner
U
نقشه کش
plan
U
نقشه
tracers
U
نقشه کش
outline
U
نقشه
plan
U
نقشه کف
plans
U
نقشه
outlining
U
نقشه
outlines
U
نقشه
designers
U
نقشه کش
outlined
U
نقشه
tracer
U
نقشه کش
plans
U
نقشه کف
projects
U
نقشه
surveyors
U
نقشه بردار
key map
U
نقشه راهنما
relief map
U
نقشه برجسته
abbazzo
U
طرح نقشه
process chart
U
نقشه عملیات
ground plans
U
نقشه مسطحه
relief emboss
U
نقشه برجسته
key plan
U
نقشه راهنما
ground plan
U
نقشه مسطحه
inset
U
نقشه تکمیلی
index map
U
نقشه عکسی
draughtsmanship
U
نقشه کشی
interconnection scheme
U
نقشه ی اتصال
index map
U
نقشه راهنما
indifference map
U
نقشه بی تفاوتی
interchart
U
در روی نقشه
master plans
U
نقشه کلیات
interchart
U
در داخل نقشه
site plan
U
نقشه جایگاه
site plan
U
نقشه محل
situation map
U
نقشه وضعیت
inset
U
نقشه فرعی
insets
U
نقشه تکمیلی
hyerograph
U
نقشه بارندگی
surveyor
U
نقشه بردار
rescale
U
نقشه کشیدن
schematic diagram
U
نقشه رادیو
scheme of life
U
نقشه زندگی
my cake is dough
U
نقشه ام باطل شد
karnaugh map
U
نقشه کارنو
topography
U
نقشه برداری
insets
U
نقشه فرعی
isohyetal map
U
نقشه هم بارش
hydrographic
U
نقشه اب نگاری
hydrographic chart
U
نقشه دریایی
master plans
U
نقشه مجموعه
land map
U
نقشه جغرافیایی
chartography
U
ترسیم نقشه
original map
U
نقشه مادر
bleeding edge
U
حاشیه نقشه
construction drowling
U
نقشه کارگاهی
contour map
U
نقشه برجسته
mapwise
U
نقشه وار
control map
U
نقشه مادر
bi margin format
U
نقشه دو حاشیهای
part plan
U
نقشه جزیی
mapping
U
نقشه برداری
map scale
U
مقیاس نقشه
designment
U
نقشه کشی
detail drawing
U
نقشه تفصیلی
original map
U
نقشه اصلی
operation map
U
نقشه عملیات
operation map
U
نقشه عملیاتی
chart series
U
سری نقشه ها
chart desk
U
میز نقشه
chartography
U
نقشه کشی
memory mapping
U
نقشه حافظه
mercator chart
U
نقشه مرکاتور
cognitive map
U
نقشه شناختی
memory map
U
نقشه حافظه
nautical chart
U
نقشه دریایی
constant helm plan
U
نقشه زیگزاگ
cadastral map
U
نقشه ثبتی
cadastral map
U
نقشه استراتژیکی
brodmann's map
U
نقشه برودمن
pictomap
U
نقشه عکسی
detail drawing
U
نقشه جزئیات
polar diagram
U
نقشه قطبی
nautical chart
U
نقشه دریانوردی
map maker
U
نقشه ساز
map exercise
U
مانورروی نقشه
map compilation
U
تالیف نقشه
energy pattern
U
نقشه انرژی
map chart
U
نقشه مسطح
floor plan
U
نقشه اشکوب
general plan
U
نقشه کلی
power play
U
نقشه تهاجمی
general plan
U
نقشه عمومی
land surveyor
U
نقشه بردار
land surveying
U
نقشه برداری
plat
U
نقشه مسطحه
map margin
U
کناره نقشه
plat
U
قطعه نقشه
map reading
U
نقشه خوانی
battle pin
U
سنجاق نقشه
installation plan
U
نقشه ی نصب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com