English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
approach chart U نقشه تقرب هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
initial approach U تقرب اولیه هواپیما
angle of approach U زاویه تقرب هواپیما
approach time U زمان تقرب هواپیما
turn in point U نقطه چرخش هواپیما ازمسیر تقرب در مسیر تک
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
approach schedule U برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
plotting chart U نقشه ناوبری هواپیما یاکشتی
air plot U رسم مسیر هواپیما در روی نقشه
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
map U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
accessed U تقرب به خدا
approachability U قابلیت تقرب
approach clearance U اجازه تقرب
landing approach U مسیر تقرب
approach line U خط تقرب به باند
approach lane U مسیر تقرب
to gain a ccess U تقرب جستن
accessing U تقرب به خدا
access U تقرب به خدا
accesses U تقرب به خدا
docking plan U نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
intermediate approach U مسیر تقرب فرعی
approach route U مسیر تقرب به باند
line of approach U مسیر تقرب یا فرود
radio approach U دستگاه تقرب رادیویی
line of approach U راه تقرب به دشمن
ground controled approach U دستگاه تقرب خودکار
he gained access to the king U بشاه تقرب جست
initial approach U مسیر تقرب اصلی
cartographer U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
hyetography U نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographers U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map U نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
approach sequence U ترتیب توالی تقرب هواپیماها
avenues of approach U راههای نفوذی مسیرهای تقرب
mapping U نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map U نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
attitude indicator U دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
approach line U خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
power approach U تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
storage map U نقشه انباره نقشه انبارش
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
orthographic U تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
plotted U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
map sheet U شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
spandrel U لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
angular parallax U تقرب زاویهای دید شکست زاویهای نور
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
close-up U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-ups U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close up U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
angle of convergence U زاویه تقرب زاویه پارالاکس
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
polar stereographic U سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
grid navigation U ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
close in security U برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
map plane U سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
charted U نقشه
chart U نقشه
plotted U نقشه
charts U نقشه
charting U نقشه
draftsman U نقشه کش
designer U نقشه کش
designers U نقشه کش
plot U نقشه
draughtsman U نقشه کش
draftsmen U نقشه کش
scheme U نقشه
rambling U بی نقشه
draughtsmen U نقشه کش
schemed U نقشه
plots U نقشه
schemes U نقشه
designs U نقشه
plans U نقشه
drawings U نقشه
plan U نقشه کف
plan U نقشه
cartograph U نقشه
design U نقشه
cartographers U نقشه کش
cartographer U نقشه کش
drawing U نقشه
plans U نقشه کف
plan view U نقشه کف
map U نقشه
map maker U نقشه کش
programs U نقشه
planless U بی نقشه
maps U نقشه
program U نقشه
project U نقشه
tracer U نقشه کش
plat U نقشه
visual aid U نقشه
plotless U بی نقشه
mounted map U نقشه
projects U نقشه
projected U نقشه
planners U نقشه کش
planner U نقشه کش
models U نقشه
outlined U نقشه
modelled U نقشه
tracers U نقشه کش
model U نقشه
outlining U نقشه
outline U نقشه
modeled U نقشه
outlines U نقشه
aircraft U هواپیما
airplanes U هواپیما
planed U هواپیما
air craft U هواپیما
planes U هواپیما
aeroplane U هواپیما
airplane U هواپیما
one aircraft was shot down U یک هواپیما
tailplane U دم هواپیما
plane U هواپیما
planing U هواپیما
airplain U هواپیما
escadrille U 6 هواپیما
flying machine U هواپیما
aeroplanes U هواپیما
air plane U هواپیما
anti-aircraft U ضد هواپیما
flight U هواپیما
abbazzo U طرح نقشه
base map U نقشه مادر
topographer U نقشه بردار
inset U نقشه تکمیلی
insets U نقشه فرعی
ground plans U نقشه مسطحه
part plan U نقشه جزیی
ground plan U نقشه مسطحه
topography U نقشه برداری
surveyor U نقشه بردار
surveyors U نقشه بردار
insets U نقشه تکمیلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com