English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vase painting U نقاشی روی سفال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vorticism U مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
oil on canvas [painting technique] U رنگ روغنی نقاشی روی کرباس [شیوه نقاشی]
terracotta U سفال
tile U سفال
ganister U سفال
tiles U سفال
clay U سفال
potter سفال گر
pantile U سفال
roof line U سفال
sherd U سفال
earthenware U سفال
tiler U سفال پز
delft U سفال لعابی
hollow tile U اجر سفال
shards U صدف سفال
shard U پاره سفال
shards U پاره سفال
shard U صدف سفال
delf U سفال لعابی
ceramics U سفال سازی
trough gutter tile U سفال ناودانی
hip-tile U سفال شیروانی
German tile U سفال تو گود
crown-tile U سفال تیزه
bonnet-top U سفال شیروانی
air-bick U سفال مشبک
potsherd U تکه سفال شکسته
overlapping tile U سفال چینی نیمانیم
keramic Šetc U وابسته به سفال سازی
clayish U مثل خاک رس یا سفال
barge-course U [بخشی از سفال بام]
interlocking tile U اجر سفال روی شیروانی
agateware U سفال یافروف عقیق نما
bacino U سفال لعاب دار رنگی
ceramic U وابسته به سفال سازی سفالینی
daubry U نقاشی بد
paintings U نقاشی
painting U نقاشی
canvases U نقاشی
canvas U نقاشی
pictorial art U نقاشی
daubery U نقاشی بد
portrait U نقاشی
portraits U نقاشی
the brush U نقاشی
aqua relle U نقاشی اب و رنگی
illusiansm U نقاشی سه بعدی
drawing key U کپیه نقاشی
bepaint U نقاشی کردن
aquarelle U نقاشی اب و رنگی
miniatures U نقاشی باتذهیب
miniature U نقاشی باتذهیب
oil paintings U نقاشی بارنگ
oil painting U نقاشی بارنگ
his painting lacked repose U نقاشی وی توافق
picture gallery U اطاق نقاشی
plychromy U نقاشی رنگارنگ
polychromy U نقاشی رنگارنگ
water colour U نقاشی ابرنگی
wall painting U نقاشی دیواری
sand painting U نقاشی روی شن
scumble U رنگهای نقاشی
spackle U بتونه نقاشی
paysage U نقاشی دورنما
watercolor U نقاشی ابرنگ
pallet knife U کاردک نقاشی
illusionism U نقاشی از منافرخیالی
impaint U نقاشی کردن
living picture U پرده نقاشی
mirror drawing U نقاشی از ایینه
white ground technique U اسلوب نقاشی
painting and the like U نقاشی و مانند ان
tablature U تصویر نقاشی
pastel U نقاشی بامدادرنگی
pictures U نقاشی کردن
tableaus U پرده نقاشی
nocturne U نقاشی از منظره شب
fresco U نقاشی دیواری
brush U نقاشی کردن
murals U نقاشی دیواری
portraiture U نقاشی از صورت
mural U نقاشی دیواری
brushes U نقاشی کردن
graphic U مربوط به نقاشی
tableau U پرده نقاشی
animations U نقاشی متحرک
animation U نقاشی متحرک
paints U رنگ نقاشی
picturing U نقاشی کردن
picture U نقاشی کردن
pictured U نقاشی کردن
frescoes U نقاشی دیواری
painted U نقاشی شده
tableaux U پرده نقاشی
pencil U نقاشی مدادی
finger painting U نقاشی انگشتی
palette knife U کاردک نقاشی
paint U رنگ نقاشی
palette knives U کاردک نقاشی
easel U سه پایه نقاشی
easels U سه پایه نقاشی
nocturnes U نقاشی از منظره شب
pencilling U نقاشی مدادی
pencils U نقاشی مدادی
finger painting U نقاشی با انگشت
old master U نقاشی هر یک از این هنرمندان
scenograph U منظره نقاشی شده
tablature U نقاشی دیواری یا سقفی
scenography U نقاشی پردههای نمایش
tableaus U دور نمای نقاشی
sea piece U نقاشی منظره دریا
comic strips U فیلمهای نقاشی شده
oil color U روغن مخصوص نقاشی
plafond U سقف نقاشی شده
paint brush قلم موی نقاشی
Oil painting . U نقاشی رنگ روغن
tableau U دور نمای نقاشی
tableaux U دور نمای نقاشی
old masters U نقاشی هر یک از این هنرمندان
line drawing U نقاشی با مداد وقلم
frescoes U نقاشی ابرنگی کردن
chiaroscuro U نقاشی سیاه قلم
graphic U مربوط به نقاشی یاترسیم
frescoes U نقاشی ابرنگی روی گچ
palettes U جعبه رنگ نقاشی
animated cartoon U فیلمهای نقاشی شده
palette U جعبه رنگ نقاشی
comic strip U فیلمهای نقاشی شده
oil paintings U نقاشی رنگ روغنی
oil painting U نقاشی رنگ روغنی
line drawings U نقاشی با مداد وقلم
fresco U نقاشی ابرنگی روی گچ
fresco U نقاشی ابرنگی کردن
panels U نقاشی روی چوی
draw a person test U ازمون نقاشی ادم
draw a man test U ازمون نقاشی ادمک
panel U نقاشی روی چوی
drawings U هنر طراحی تابلو نقاشی
drawing U هنر طراحی تابلو نقاشی
kakemone U [تصویر و نقاشی روی ابریشم]
crayon U مداد ابرو نقاشی کردن
goodenough draw a man test U ازمون نقاشی ادمک گودایناف
divisinism U تجزیه کاری رنگ در نقاشی
frank drawing completion test U ازمون تکمیل نقاشی فرانک
cel U فریم ... در یک ترتیب نقاشی متحرک
galleries U جای ارزان اطاق نقاشی
mezzotinto U نقاشی سایه روشن کردن
mezzotint U نقاشی سایه روشن کردن
gallery U جای ارزان اطاق نقاشی
predella U نقش یا نقاشی در روی خیزپله
arras U نقاشی طراحی قلاب دوزی
canvas U کرباس پارچه مخصوص نقاشی
canvases U کرباس پارچه مخصوص نقاشی
crayons U مداد ابرو نقاشی کردن
pieta U نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
canvases U پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
pornography U نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
brush U شکل وسیله برس در بسته نقاشی
brushes U شکل وسیله برس در بسته نقاشی
canvas U پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
encaustic U نقاشی بارنگی که باموم اب کرده بسازند
To fake an oil – painting . U یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
ambiance U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
ambience U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
war paint U نقاشی بدن برای رزم و پیکار
applique U نقاشی رنگ و روغن روی فرف فلزی
picturesqueness U شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
collages U اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collage U اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
The painting is only a copy. U این نقاشی فقط کپی [از اصل] است.
The painting portrays the death of Nelson. U این نقاشی مرگ نلسون را مجسم می کند .
Biedermeier U [سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
pc paint U برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
paint roller mill U غلطک دسته دار ویژه نقاشی ساختمان
grisaille U نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
graphic display U یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
pornography U نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
crosshair U در برنامه رسم یا نقاشی شکل نشانه گر که به صورت ضربدر است
willowware U بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
palette U لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
palettes U لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
story board U مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
altar-piece U پرده نقاشی [یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
airbrush U یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
chiaroscuro U نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
brush U وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
brushes U وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
images U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
image U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
pre imaging U تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش
scrawling U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
silhouette U نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes U نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
panels U نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com