Perdic | نقاشی دورنما | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 198 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	paysage U	نقاشی دورنما

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	vorticism U	مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
	oil on canvas [painting technique] U	رنگ روغنی نقاشی روی کرباس [شیوه نقاشی]
	bird's eye views U	دورنما
	paysage U	دورنما
	lookouts U	دورنما
	lookout U	دورنما
	teleostereoscope U	دورنما
	perspective U	دورنما
	perspectives U	دورنما
	bird's eye view U	دورنما
	backgrounds U	دورنما
	background U	دورنما
	vista U	دورنما
	vistas U	دورنما
	landscapes U	دورنما منظره
	panorama U	تصویر دورنما
	panoramas U	تصویر دورنما
	landscape U	دورنما منظره
	landscaped U	دورنما منظره
	landscaping U	دورنما منظره
	landscapist U	دورنما ساز
	painting U	نقاشی
	daubery U	نقاشی بد
	the brush U	نقاشی
	daubry U	نقاشی بد
	canvases U	نقاشی
	paintings U	نقاشی
	canvas U	نقاشی
	portraits U	نقاشی
	portrait U	نقاشی
	pictorial art U	نقاشی
	aquarelle U	نقاشی اب و رنگی
	oil paintings U	نقاشی بارنگ
	drawing key U	کپیه نقاشی
	miniature U	نقاشی باتذهیب
	miniatures U	نقاشی باتذهیب
	bepaint U	نقاشی کردن
	aqua relle U	نقاشی اب و رنگی
	oil painting U	نقاشی بارنگ
	pastel U	نقاشی بامدادرنگی
	finger painting U	نقاشی انگشتی
	palette knife U	کاردک نقاشی
	palette knives U	کاردک نقاشی
	easel U	سه پایه نقاشی
	easels U	سه پایه نقاشی
	finger painting U	نقاشی با انگشت
	his painting lacked repose U	نقاشی وی توافق
	illusionism U	نقاشی از منافرخیالی
	impaint U	نقاشی کردن
	sand painting U	نقاشی روی شن
	scumble U	رنگهای نقاشی
	spackle U	بتونه نقاشی
	tablature U	تصویر نقاشی
	wall painting U	نقاشی دیواری
	water colour U	نقاشی ابرنگی
	watercolor U	نقاشی ابرنگ
	white ground technique U	اسلوب نقاشی
	living picture U	پرده نقاشی
	mirror drawing U	نقاشی از ایینه
	painting and the like U	نقاشی و مانند ان
	pallet knife U	کاردک نقاشی
	illusiansm U	نقاشی سه بعدی
	picture gallery U	اطاق نقاشی
	plychromy U	نقاشی رنگارنگ
	polychromy U	نقاشی رنگارنگ
	nocturne U	نقاشی از منظره شب
	pencils U	نقاشی مدادی
	pencilling U	نقاشی مدادی
	pencil U	نقاشی مدادی
	portraiture U	نقاشی از صورت
	tableau U	پرده نقاشی
	tableaux U	پرده نقاشی
	tableaus U	پرده نقاشی
	animations U	نقاشی متحرک
	animation U	نقاشی متحرک
	picturing U	نقاشی کردن
	pictures U	نقاشی کردن
	pictured U	نقاشی کردن
	picture U	نقاشی کردن
	paints U	رنگ نقاشی
	paint U	رنگ نقاشی
	graphic U	مربوط به نقاشی
	nocturnes U	نقاشی از منظره شب
	brush U	نقاشی کردن
	painted U	نقاشی شده
	mural U	نقاشی دیواری
	murals U	نقاشی دیواری
	fresco U	نقاشی دیواری
	frescoes U	نقاشی دیواری
	brushes U	نقاشی کردن
	plafond U	سقف نقاشی شده
	frescoes U	نقاشی ابرنگی کردن
	line drawing U	نقاشی با مداد وقلم
	panels U	نقاشی روی چوی
	old masters U	نقاشی هر یک از این هنرمندان
	panel U	نقاشی روی چوی
	line drawings U	نقاشی با مداد وقلم
	paint brush	قلم موی نقاشی
	oil color U	روغن مخصوص نقاشی
	oil painting U	نقاشی رنگ روغنی
	scenograph U	منظره نقاشی شده
	scenography U	نقاشی پردههای نمایش
	sea piece U	نقاشی منظره دریا
	Oil painting . U	نقاشی رنگ روغن
	old master U	نقاشی هر یک از این هنرمندان
	fresco U	نقاشی ابرنگی کردن
	tableau U	دور نمای نقاشی
	tableaus U	دور نمای نقاشی
	vase painting U	نقاشی روی سفال
	tableaux U	دور نمای نقاشی
	tablature U	نقاشی دیواری یا سقفی
	fresco U	نقاشی ابرنگی روی گچ
	chiaroscuro U	نقاشی سیاه قلم
	draw a person test U	ازمون نقاشی ادم
	graphic U	مربوط به نقاشی یاترسیم
	oil paintings U	نقاشی رنگ روغنی
	frescoes U	نقاشی ابرنگی روی گچ
	draw a man test U	ازمون نقاشی ادمک
	palettes U	جعبه رنگ نقاشی
	comic strip U	فیلمهای نقاشی شده
	palette U	جعبه رنگ نقاشی
	comic strips U	فیلمهای نقاشی شده
	animated cartoon U	فیلمهای نقاشی شده
	gallery U	جای ارزان اطاق نقاشی
	drawing U	هنر طراحی تابلو نقاشی
	canvases U	کرباس پارچه مخصوص نقاشی
	cel U	فریم ... در یک ترتیب نقاشی متحرک
	galleries U	جای ارزان اطاق نقاشی
	arras U	نقاشی طراحی قلاب دوزی
	divisinism U	تجزیه کاری رنگ در نقاشی
	drawings U	هنر طراحی تابلو نقاشی
	predella U	نقش یا نقاشی در روی خیزپله
	kakemone U	[تصویر و نقاشی روی ابریشم]
	canvas U	کرباس پارچه مخصوص نقاشی
	mezzotint U	نقاشی سایه روشن کردن
	mezzotinto U	نقاشی سایه روشن کردن
	crayons U	مداد ابرو نقاشی کردن
	goodenough draw a man test U	ازمون نقاشی ادمک گودایناف
	frank drawing completion test U	ازمون تکمیل نقاشی فرانک
	crayon U	مداد ابرو نقاشی کردن
	brush U	شکل وسیله برس در بسته نقاشی
	ambience U	نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
	canvas U	پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
	pornography U	نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
	ambiance U	نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
	pieta U	نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
	war paint U	نقاشی بدن برای رزم و پیکار
	canvases U	پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
	brushes U	شکل وسیله برس در بسته نقاشی
	encaustic U	نقاشی بارنگی که باموم اب کرده بسازند
	To fake an oil – painting . U	یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
	The painting is only a copy. U	این نقاشی فقط کپی [از اصل] است.
	collage U	اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
	collages U	اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
	Biedermeier U	[سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
	picturesqueness U	شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
	grisaille U	نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
	applique U	نقاشی رنگ و روغن روی فرف فلزی
	pc paint U	برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
	The painting portrays the death of Nelson. U	این نقاشی مرگ نلسون را مجسم می کند .
	paint roller mill U	غلطک دسته دار ویژه نقاشی ساختمان
	pornography U	نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
	graphic display U	یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
	willowware U	بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
	crosshair U	در برنامه رسم یا نقاشی شکل نشانه گر که به صورت ضربدر است
	palette U	لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
	altar-piece U	پرده نقاشی [یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
	palettes U	لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
	story board U	مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
	chiaroscuro U	نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
	airbrush U	یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
	brush U	وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
	brushes U	وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
	image U	تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
	images U	تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
	pre imaging U	تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش
	scrawled U	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
	scrawling U	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
	scrawls U	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
	scrawl U	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
	silhouette U	نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
	pointillism U	شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
	silhouettes U	نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
	galleried U	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
	panels U	نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
	panel U	نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
	drawing tools U	مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
	contour U	نقاشی کردن طراحی کردن
	paints U	نگارگری کردن نقاشی کردن
	paint U	نگارگری کردن نقاشی کردن
	real time U	با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد
	kakemono U	تصویر یا نوشته روی ابریشم نقاشی روی ابریشم
	pointillism U	نقاشی نقطه نقطه
	khatayi U	طرح یا گل های ختائی [این نگاره در کنار گل های شاه عباسی در اکثر فرش های لچک ترنج و افشان بکار رفته و جلوه ای از گل های نیلوفر آبی را نشان می دهد. ریشه این طرح را به نقاشی های ساسانیان نسبت می دهند.]
	oiling U	رنگ روغنی نقاشی با رنگ روغنی
	oils U	رنگ روغنی نقاشی با رنگ روغنی
	oil U	رنگ روغنی نقاشی با رنگ روغنی