Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
portraiture
U
نقاشی از صورت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
real time
U
با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد
crosshair
U
در برنامه رسم یا نقاشی شکل نشانه گر که به صورت ضربدر است
drawing tools
U
مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
Other Matches
vorticism
U
مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
oil on canvas
[painting technique]
U
رنگ روغنی نقاشی روی کرباس
[شیوه نقاشی]
inventory
U
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printer
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard
U
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packet
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric
U
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
barrage jamming
U
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary
U
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
canvas
U
نقاشی
painting
U
نقاشی
pictorial art
U
نقاشی
paintings
U
نقاشی
the brush
U
نقاشی
daubery
U
نقاشی بد
canvases
U
نقاشی
daubry
U
نقاشی بد
portrait
U
نقاشی
portraits
U
نقاشی
easel
U
سه پایه نقاشی
murals
U
نقاشی دیواری
white ground technique
U
اسلوب نقاشی
mural
U
نقاشی دیواری
his painting lacked repose
U
نقاشی وی توافق
fresco
U
نقاشی دیواری
frescoes
U
نقاشی دیواری
bepaint
U
نقاشی کردن
brushes
U
نقاشی کردن
mirror drawing
U
نقاشی از ایینه
illusionism
U
نقاشی از منافرخیالی
wall painting
U
نقاشی دیواری
water colour
U
نقاشی ابرنگی
picturing
U
نقاشی کردن
pictured
U
نقاشی کردن
pictures
U
نقاشی کردن
picture
U
نقاشی کردن
painted
U
نقاشی شده
finger painting
U
نقاشی با انگشت
watercolor
U
نقاشی ابرنگ
impaint
U
نقاشی کردن
finger painting
U
نقاشی انگشتی
animation
U
نقاشی متحرک
palette knife
U
کاردک نقاشی
palette knives
U
کاردک نقاشی
paysage
U
نقاشی دورنما
plychromy
U
نقاشی رنگارنگ
tableau
U
پرده نقاشی
spackle
U
بتونه نقاشی
living picture
U
پرده نقاشی
polychromy
U
نقاشی رنگارنگ
scumble
U
رنگهای نقاشی
aqua relle
U
نقاشی اب و رنگی
oil painting
U
نقاشی بارنگ
nocturne
U
نقاشی از منظره شب
nocturnes
U
نقاشی از منظره شب
tableaux
U
پرده نقاشی
oil paintings
U
نقاشی بارنگ
drawing key
U
کپیه نقاشی
pastel
U
نقاشی بامدادرنگی
aquarelle
U
نقاشی اب و رنگی
paint
U
رنگ نقاشی
pallet knife
U
کاردک نقاشی
sand painting
U
نقاشی روی شن
illusiansm
U
نقاشی سه بعدی
graphic
U
مربوط به نقاشی
paints
U
رنگ نقاشی
brush
U
نقاشی کردن
tableaus
U
پرده نقاشی
easels
U
سه پایه نقاشی
pencils
U
نقاشی مدادی
pencilling
U
نقاشی مدادی
picture gallery
U
اطاق نقاشی
animations
U
نقاشی متحرک
tablature
U
تصویر نقاشی
painting and the like
U
نقاشی و مانند ان
miniatures
U
نقاشی باتذهیب
miniature
U
نقاشی باتذهیب
pencil
U
نقاشی مدادی
comic strip
U
فیلمهای نقاشی شده
Oil painting .
U
نقاشی رنگ روغن
old masters
U
نقاشی هر یک از این هنرمندان
graphic
U
مربوط به نقاشی یاترسیم
comic strips
U
فیلمهای نقاشی شده
palette
U
جعبه رنگ نقاشی
line drawings
U
نقاشی با مداد وقلم
animated cartoon
U
فیلمهای نقاشی شده
panels
U
نقاشی روی چوی
panel
U
نقاشی روی چوی
oil paintings
U
نقاشی رنگ روغنی
line drawing
U
نقاشی با مداد وقلم
palettes
U
جعبه رنگ نقاشی
chiaroscuro
U
نقاشی سیاه قلم
vase painting
U
نقاشی روی سفال
tableaux
U
دور نمای نقاشی
tableaus
U
دور نمای نقاشی
oil painting
U
نقاشی رنگ روغنی
draw a person test
U
ازمون نقاشی ادم
draw a man test
U
ازمون نقاشی ادمک
tableau
U
دور نمای نقاشی
plafond
U
سقف نقاشی شده
tablature
U
نقاشی دیواری یا سقفی
paint brush
قلم موی نقاشی
oil color
U
روغن مخصوص نقاشی
fresco
U
نقاشی ابرنگی کردن
scenograph
U
منظره نقاشی شده
scenography
U
نقاشی پردههای نمایش
sea piece
U
نقاشی منظره دریا
frescoes
U
نقاشی ابرنگی روی گچ
frescoes
U
نقاشی ابرنگی کردن
old master
U
نقاشی هر یک از این هنرمندان
fresco
U
نقاشی ابرنگی روی گچ
mezzotinto
U
نقاشی سایه روشن کردن
crayons
U
مداد ابرو نقاشی کردن
kakemone
U
[تصویر و نقاشی روی ابریشم]
galleries
U
جای ارزان اطاق نقاشی
gallery
U
جای ارزان اطاق نقاشی
mezzotint
U
نقاشی سایه روشن کردن
frank drawing completion test
U
ازمون تکمیل نقاشی فرانک
arras
U
نقاشی طراحی قلاب دوزی
crayon
U
مداد ابرو نقاشی کردن
divisinism
U
تجزیه کاری رنگ در نقاشی
goodenough draw a man test
U
ازمون نقاشی ادمک گودایناف
drawings
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
drawing
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
predella
U
نقش یا نقاشی در روی خیزپله
canvases
U
کرباس پارچه مخصوص نقاشی
cel
U
فریم ... در یک ترتیب نقاشی متحرک
canvas
U
کرباس پارچه مخصوص نقاشی
rom
U
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
chargeable accessions
U
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
brush
U
شکل وسیله برس در بسته نقاشی
pornography
U
نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
brushes
U
شکل وسیله برس در بسته نقاشی
ambiance
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
encaustic
U
نقاشی بارنگی که باموم اب کرده بسازند
canvas
U
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
war paint
U
نقاشی بدن برای رزم و پیکار
canvases
U
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
To fake an oil – painting .
U
یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
pieta
U
نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
ambience
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
paint roller mill
U
غلطک دسته دار ویژه نقاشی ساختمان
The painting is only a copy.
U
این نقاشی فقط کپی
[از اصل]
است.
pc paint
U
برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
grisaille
U
نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
collage
U
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collages
U
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
The painting portrays the death of Nelson.
U
این نقاشی مرگ نلسون را مجسم می کند .
applique
U
نقاشی رنگ و روغن روی فرف فلزی
picturesqueness
U
شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
Biedermeier
U
[سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
pornography
U
نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
graphic display
U
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
willowware
U
بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
story board
U
مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
palette
U
لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
altar-piece
U
پرده نقاشی
[یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
palettes
U
لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
airbrush
U
یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
chiaroscuro
U
نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
brushes
U
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
brush
U
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
basic
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
images
U
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
image
U
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
approach formation
U
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
pre imaging
U
تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
scrawl
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
silhouettes
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
panels
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panel
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
contour
U
نقاشی کردن طراحی کردن
paints
U
نگارگری کردن نقاشی کردن
paint
U
نگارگری کردن نقاشی کردن
form
U
صورت
images
U
صورت
medals
U
صورت
mazard
U
صورت
phases
U
صورت
image
U
صورت
effigies
U
صورت
rosters
U
صورت
phased
U
صورت
rolled
U
صورت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com