Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fresco
U
نقاشی ابرنگی کردن
frescoes
U
نقاشی ابرنگی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
water colour
U
نقاشی ابرنگی
fresco
U
نقاشی ابرنگی روی گچ
frescoes
U
نقاشی ابرنگی روی گچ
vorticism
U
مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
oil on canvas
[painting technique]
U
رنگ روغنی نقاشی روی کرباس
[شیوه نقاشی]
picturing
U
نقاشی کردن
brush
U
نقاشی کردن
bepaint
U
نقاشی کردن
pictures
U
نقاشی کردن
impaint
U
نقاشی کردن
picture
U
نقاشی کردن
brushes
U
نقاشی کردن
pictured
U
نقاشی کردن
crayons
U
مداد ابرو نقاشی کردن
mezzotinto
U
نقاشی سایه روشن کردن
mezzotint
U
نقاشی سایه روشن کردن
crayon
U
مداد ابرو نقاشی کردن
To fake an oil – painting .
U
یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
paints
U
نگارگری کردن نقاشی کردن
contour
U
نقاشی کردن طراحی کردن
paint
U
نگارگری کردن نقاشی کردن
image
U
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
images
U
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
scrawling
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
portraits
U
نقاشی
paintings
U
نقاشی
painting
U
نقاشی
daubery
U
نقاشی بد
the brush
U
نقاشی
pictorial art
U
نقاشی
daubry
U
نقاشی بد
portrait
U
نقاشی
canvases
U
نقاشی
canvas
U
نقاشی
pastel
U
نقاشی بامدادرنگی
picture gallery
U
اطاق نقاشی
miniatures
U
نقاشی باتذهیب
miniature
U
نقاشی باتذهیب
illusionism
U
نقاشی از منافرخیالی
nocturne
U
نقاشی از منظره شب
aquarelle
U
نقاشی اب و رنگی
mirror drawing
U
نقاشی از ایینه
aqua relle
U
نقاشی اب و رنگی
wall painting
U
نقاشی دیواری
illusiansm
U
نقاشی سه بعدی
white ground technique
U
اسلوب نقاشی
nocturnes
U
نقاشی از منظره شب
tablature
U
تصویر نقاشی
frescoes
U
نقاشی دیواری
portraiture
U
نقاشی از صورت
plychromy
U
نقاشی رنگارنگ
polychromy
U
نقاشی رنگارنگ
spackle
U
بتونه نقاشی
mural
U
نقاشی دیواری
animation
U
نقاشی متحرک
animations
U
نقاشی متحرک
murals
U
نقاشی دیواری
watercolor
U
نقاشی ابرنگ
fresco
U
نقاشی دیواری
his painting lacked repose
U
نقاشی وی توافق
drawing key
U
کپیه نقاشی
finger painting
U
نقاشی انگشتی
finger painting
U
نقاشی با انگشت
easels
U
سه پایه نقاشی
easel
U
سه پایه نقاشی
palette knives
U
کاردک نقاشی
palette knife
U
کاردک نقاشی
sand painting
U
نقاشی روی شن
painted
U
نقاشی شده
pencils
U
نقاشی مدادی
oil paintings
U
نقاشی بارنگ
pallet knife
U
کاردک نقاشی
oil painting
U
نقاشی بارنگ
tableaux
U
پرده نقاشی
tableaus
U
پرده نقاشی
paysage
U
نقاشی دورنما
painting and the like
U
نقاشی و مانند ان
paint
U
رنگ نقاشی
paints
U
رنگ نقاشی
scumble
U
رنگهای نقاشی
living picture
U
پرده نقاشی
graphic
U
مربوط به نقاشی
tableau
U
پرده نقاشی
pencil
U
نقاشی مدادی
pencilling
U
نقاشی مدادی
Oil painting .
U
نقاشی رنگ روغن
vase painting
U
نقاشی روی سفال
chiaroscuro
U
نقاشی سیاه قلم
tablature
U
نقاشی دیواری یا سقفی
panel
U
نقاشی روی چوی
sea piece
U
نقاشی منظره دریا
paint brush
قلم موی نقاشی
line drawings
U
نقاشی با مداد وقلم
tableau
U
دور نمای نقاشی
animated cartoon
U
فیلمهای نقاشی شده
tableaus
U
دور نمای نقاشی
scenography
U
نقاشی پردههای نمایش
line drawing
U
نقاشی با مداد وقلم
scenograph
U
منظره نقاشی شده
oil color
U
روغن مخصوص نقاشی
oil paintings
U
نقاشی رنگ روغنی
plafond
U
سقف نقاشی شده
draw a man test
U
ازمون نقاشی ادمک
tableaux
U
دور نمای نقاشی
oil painting
U
نقاشی رنگ روغنی
old master
U
نقاشی هر یک از این هنرمندان
comic strip
U
فیلمهای نقاشی شده
comic strips
U
فیلمهای نقاشی شده
palette
U
جعبه رنگ نقاشی
draw a person test
U
ازمون نقاشی ادم
panels
U
نقاشی روی چوی
palettes
U
جعبه رنگ نقاشی
old masters
U
نقاشی هر یک از این هنرمندان
graphic
U
مربوط به نقاشی یاترسیم
predella
U
نقش یا نقاشی در روی خیزپله
galleries
U
جای ارزان اطاق نقاشی
gallery
U
جای ارزان اطاق نقاشی
kakemone
U
[تصویر و نقاشی روی ابریشم]
drawings
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
drawing
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
frank drawing completion test
U
ازمون تکمیل نقاشی فرانک
divisinism
U
تجزیه کاری رنگ در نقاشی
goodenough draw a man test
U
ازمون نقاشی ادمک گودایناف
canvases
U
کرباس پارچه مخصوص نقاشی
arras
U
نقاشی طراحی قلاب دوزی
cel
U
فریم ... در یک ترتیب نقاشی متحرک
canvas
U
کرباس پارچه مخصوص نقاشی
pornography
U
نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
brushes
U
شکل وسیله برس در بسته نقاشی
canvas
U
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
pieta
U
نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
encaustic
U
نقاشی بارنگی که باموم اب کرده بسازند
canvases
U
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
brush
U
شکل وسیله برس در بسته نقاشی
ambiance
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
war paint
U
نقاشی بدن برای رزم و پیکار
ambience
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
collage
U
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
picturesqueness
U
شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
collages
U
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
The painting is only a copy.
U
این نقاشی فقط کپی
[از اصل]
است.
The painting portrays the death of Nelson.
U
این نقاشی مرگ نلسون را مجسم می کند .
Biedermeier
U
[سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
paint roller mill
U
غلطک دسته دار ویژه نقاشی ساختمان
pc paint
U
برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
grisaille
U
نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
applique
U
نقاشی رنگ و روغن روی فرف فلزی
pornography
U
نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
graphic display
U
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
willowware
U
بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
crosshair
U
در برنامه رسم یا نقاشی شکل نشانه گر که به صورت ضربدر است
altar-piece
U
پرده نقاشی
[یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
palette
U
لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
story board
U
مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
palettes
U
لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
airbrush
U
یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
chiaroscuro
U
نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
brushes
U
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
brush
U
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
pre imaging
U
تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش
silhouette
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
panels
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panel
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
drawing tools
U
مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
real time
U
با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد
kakemono
U
تصویر یا نوشته روی ابریشم نقاشی روی ابریشم
pointillism
U
نقاشی نقطه نقطه
khatayi
U
طرح یا گل های ختائی
[این نگاره در کنار گل های شاه عباسی در اکثر فرش های لچک ترنج و افشان بکار رفته و جلوه ای از گل های نیلوفر آبی را نشان می دهد. ریشه این طرح را به نقاشی های ساسانیان نسبت می دهند.]
oil
U
رنگ روغنی نقاشی با رنگ روغنی
oiling
U
رنگ روغنی نقاشی با رنگ روغنی
oils
U
رنگ روغنی نقاشی با رنگ روغنی
to let somebody treat you like a doormat
<idiom>
U
با کسی خیلی بد رفتار کردن
[اصطلاح]
[ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew
U
رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharge
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharges
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
countervial
U
خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
captures
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capturing
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capture
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
challengo
U
ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verified
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
foster
U
تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
shoot
U
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
shoots
U
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
surveyed
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
cross examination
U
تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
orienting
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
survey
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
orient
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
surveys
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
to temper
[metal or glass]
U
آب دادن
[سخت کردن]
[آبدیده کردن]
[بازپخت کردن]
[فلز یا شیشه]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com