English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
second U نفر بعد ازسر گروه
seconded U نفر بعد ازسر گروه
seconding U نفر بعد ازسر گروه
seconds U نفر بعد ازسر گروه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
From top to bottom . From beginnong to end . U ازسر تا ته
anew U ازسر
headfirst U ازسر سراسیمه
iterant U ازسر گیرنده
iterative U ازسر گیرنده تکراری
of a piece with each other U ازسر هم همجنس یکدیگر
rejuvenates U جوانی ازسر گرفتن
rejuvenated U جوانی ازسر گرفتن
rejuvenating U جوانی ازسر گرفتن
rejuvenate U جوانی ازسر گرفتن
antiskid treatment U عمل جلوگیری ازسر خوردن
perfunctorily U بطور ازسر خود واکنی
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
sound discipline U انضباط صدا یا جلوگیری ازسر و صدا
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde U گروه بیشمار گروه
hordes U گروه بیشمار گروه
In for a penny, in for a pound. U آب که ازسر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
trooped U گروه
cluster U گروه
clusters U گروه
teams U گروه
cluster bomb U گروه
troop U گروه
cluster bombs U گروه
trooping U گروه
batch U گروه
ensign U گروه
batches U گروه
shoals U گروه
shoal U گروه
cliques U گروه
clique U گروه
folks U گروه
mass U گروه
team U گروه
massing U گروه
folk U گروه
masses U گروه
ensigns U گروه
herded U گروه
swarms U گروه
swarmed U گروه
swarm U گروه
bunching U گروه
bunches U گروه
bunched U گروه
bunch U گروه
herd U گروه
squads U گروه
herding U گروه
herds U گروه
multitudes U گروه
multitude U گروه
concourses U گروه
concourse U گروه
many U گروه
attack group U گروه تک
congregations U گروه
gangs U گروه
gang U گروه
flocks U گروه
flocking U گروه
flocked U گروه
flock U گروه
congregation U گروه
platoons U گروه
platoon U گروه
hosting U گروه
hosted U گروه
throng U گروه
thronged U گروه
thronging U گروه
parcels U گروه
parcel U گروه
covey U گروه
assembly U گروه
g , series U گروه ژ
frying U گروه
fry U گروه
fries U گروه
throngs U گروه
host U گروه
companies U گروه
bevy U گروه
cohort U گروه
lot U گروه
cohorts U گروه
school U گروه
corps U گروه
company U گروه
ring U گروه
crowd U گروه
special interest group U گروه
crowds U گروه
schools U گروه
t group U گروه T
group U گروه
setting up U گروه
sets U گروه
squad U گروه
set U گروه
groups U گروه
hosts U گروه
party U گروه
cable party U گروه لنگر
chevroner U فرمانده گروه
camp color party U گروه پرچم
captain of the forecastle U سر گروه لنگر
mass squad U گروه توده
carbonyl group U گروه کربونیل
center U گروه مرکزی
shipwright's party U گروه تعمیرات
shop steward U رئیس گروه
search party U گروه پیگرد
search parties U گروه پیگرد
coordinated group U گروه کوئوردینانسی
devitry U گروه دیوان
flying squads U گروه تندکنش
flying squads U گروه تندواکنش
flying squads U گروه ضربت
criterion group U گروه ملاک
shop stewards U رئیس گروه
control group U گروه گواه
commutative group U گروه جابجاپذیر
class of suplies U گروه کالاها
In groups. In batches. U دسته دسته ( گروه گروه )
closed group U گروه بسته
coacting group U گروه همکار
command group U گروه فرماندهی
adverbial group U گروه قیدی
commonwealth of letters U گروه نویسندگاه
contact party U گروه تماس
device cluster U گروه دستگاه
subgroups U زیر گروه
air group U گروه هوایی
alkyl group U گروه الکیل
alkyl group U گروه الکیلی
amino group U گروه امینی
armor group U گروه زرهی
army group U گروه ارتش
advance point U گروه نوک
advance party U گروه پیشرو
abelian group U گروه ابلی
acid group U گروه اسید
acid group U گروه اسیدی
acidic group U گروه اسید
acidic group U گروه اسیدی
artillery group U گروه توپخانه
attack group U گروه تک به ساحل
billeting party U گروه پیشرو
biotype U زیست گروه
bit stream U گروه بیتی
crisis team U گروه ضد بحران
boatswain's party U گروه ملوان
bridged group U گروه پل شده
work team U گروه کار
bridging group U گروه پل شده
billeting party U گروه یورتچی
quire U گروه کر [موسیقی]
basic unit assembly group U گروه ساختمانی
battery of wells U گروه چاهها
battle group U گروه نبرد
GEAM U گروه معماری
choir U گروه خوانندگان
paratroops U گروه چترباز
budget comittee U گروه بودجه
supply party U گروه تدارکات
side group U گروه جانبی
shock troops U گروه حمله
shock troops U گروه تهاجمی
service squadron U گروه خدمات
selected group U گروه گزیده
republic of letters U گروه ادبا
regimentalation U گروه بندی
reference group U گروه مرجع
side party U گروه رنگ زن
sociometric technique U فن گروه سنجی
sociometry U گروه سنجی
supergroup U فوق گروه
sugroup U خرده گروه
substituent group U گروه استخلافی
substituent U گروه استخلافی
storm trooper U گروه توفان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com