Perdic | نظریه مجموعه ها | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	set theory U	نظریه مجموعه ها
	set theory U	نظریه مجموعه ها [ریاضی]

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	stages theory of economic growth U	نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
	subset U	مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
	scrapbooks U	مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
	scrapbook U	مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
	restatement of the law U	مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
	universal U	مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
	burster block U	مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
	character set U	دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
	labor theory of value U	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
	subsistence theory of wages U	نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
	classical theory of money U	نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
	malthusian law of population U	نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
	second best theory U	نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
	cisc U	مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
	wage fund theory of wages U	نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
	cable assembly U	مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
	gynoecium U	مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
	viewed U	نظریه
	suggestion U	نظریه
	viewing U	نظریه
	views U	نظریه
	theories U	نظریه
	view U	نظریه
	suggestions U	نظریه
	theory U	نظریه
	theorem U	نظریه
	point of view U	نظریه
	comment U	نظریه
	commented U	نظریه
	commenting U	نظریه
	viewpoint U	نظریه
	viewpoints U	نظریه
	outlook U	نظریه
	two cents worth <idiom> U	نظریه
	recommendation U	نظریه
	recommendations U	نظریه
	in the light of U	نظریه
	points of view U	نظریه
	theorems U	نظریه
	opinions U	نظریه
	opinion U	نظریه
	position U	نظریه
	positioned U	نظریه
	thebe U	نظریه
	queuing theory U	نظریه صف
	lookouts U	نظریه
	notions U	نظریه
	lookout U	نظریه
	queing theory U	نظریه صف
	notion U	نظریه
	refute U	رد کردن نظریه
	price theory U	نظریه قیمت
	probability theory U	نظریه احتمالات
	local theory U	نظریه اختصاصی
	probability theory U	نظریه احتمال
	logic theory U	نظریه منطقی
	equilibrium theory U	نظریه تعادل
	recapitulation theory U	نظریه بازپیدایی
	quantum theory U	نظریه کوانتومی
	replacement theory U	نظریه جایگزینی
	representation theory U	نظریه نمایش
	refuted U	رد کردن نظریه
	social theory U	نظریه اجتماعی
	refutes U	رد کردن نظریه
	stagnation thesis U	نظریه رکود
	refuting U	رد کردن نظریه
	poetics U	نظریه شاعرانه
	perturbation theory U	نظریه اختلال
	theoretician U	نظریه پرداز
	trichromatic theory U	نظریه سه رنگی
	transformism U	نظریه تطور
	transformational theory U	نظریه تطور
	three component theory U	نظریه سه مولفهای
	network theory U	نظریه شبکه
	value theory U	نظریه ارزش
	theorem proving U	اثبات نظریه
	theory of value U	نظریه ارزش
	theorization U	نظریه پردازی
	theory of saving U	نظریه پس انداز
	theory of rent U	نظریه اجاره
	theory of relativity U	نظریه نسبیت
	theory of numbers U	نظریه اعداد
	theorists U	نظریه پرداز
	theorist U	نظریه پرداز
	theoreticians U	نظریه پرداز
	viscoelastic theory U	نظریه ویسکوالاستیک
	submission U	افهار نظریه
	one factor theory U	نظریه یک عاملی
	noncontinuity theory U	نظریه ناپیوستگی
	valence theory U	نظریه والانسی
	maxwellian view U	نظریه ماکسولی
	notional U	فکر نظریه
	molecular theory U	نظریه مولکولی
	two factor theory U	نظریه دو عاملی
	tetrachromatic theory U	نظریه چهاررنگی
	queuing theory U	نظریه صف بندی
	trireceptor theory U	نظریه سه گیرندهای
	theory of accumulation U	نظریه انباشته
	consumption theory U	نظریه مصرف
	duplicity theory U	نظریه دو جزیی
	information theory U	نظریه اگاهی
	dust cloud theory U	نظریه غباری
	classical theory U	نظریه کلاسیک
	economic theory U	نظریه اقتصادی
	electomagnetic theory U	نظریه الکترومغناطیسی
	balance theory U	نظریه توازن
	facet theory U	نظریه رویه ها
	automata theory U	نظریه ماشینها
	attensity U	در نظریه تیچز
	information theory U	نظریه خبر
	information theory U	نظریه اطلاعات
	electron theory U	نظریه الکترونی
	view U	نظریه عقیده
	field theory U	نظریه میدانی
	capital theory U	نظریه سرمایه
	general theory U	نظریه عمومی
	graph theory U	نظریه گرافها
	group theory U	نظریه گروهها
	communication theory U	نظریه ارتباط
	communication theory U	نظریه ارتباطات
	group theory U	نظریه گروهی
	game theory U	نظریه بازی
	game theory U	نظریه بازیها
	continuity theory U	نظریه پیوستگی
	heam yoei vooly U	نظریه نیرو
	electron theory U	نظریه الکترونها
	automata U	نظریه ماشین ها
	learning theory U	نظریه یادگیری
	innovation theory U	نظریه نواوری
	reading U	نظریه شور
	hartree theory U	نظریه هارتری
	kinetic theory U	نظریه جنبشی
	readings U	نظریه شور
	views U	نظریه عقیده
	viewing U	نظریه عقیده
	viewed U	نظریه عقیده
	expertize U	نظریه فنی دادن
	relativistic quantum theory U	نظریه کوانتومی نسبیتی
	symptom substitution theory U	نظریه جانشینی نشانه ها
	quantum theory of valence U	نظریه کوانتومی والانس
	equal sacrifice theory U	برطبق این نظریه
	field theory U	نظریه اساسی میدان
	Group theory U	نظریه گروه ها [ریاضی]
	crystal field theory U	نظریه میدان بلور
	real will U	نظریه اراده واقعی
	density wave theory U	نظریه موج چگالی
	theory of functions of a complex variable U	نظریه توابع [ریاضی]
	counselling U	نظریه دادن رایزنی
	counselled U	نظریه دادن رایزنی
	special theory of relativity U	نظریه نسبیت خصوصی
	second best theory U	نظریه بهترین دوم
	statistical learning theory U	نظریه اماری یادگیری
	steady state theory U	نظریه حالت پایا
	stimulus response theory U	نظریه محرک- پاسخ
	counseled U	نظریه دادن رایزنی
	counsel U	نظریه دادن رایزنی
	sampling theory U	نظریه نمونه گیری
	equal sacrifice theory U	نظریه برابری فداکاری
	Complex analysis U	نظریه توابع [ریاضی]
	surplus energy theory U	نظریه انرژی مازاد
	quantity theory of money U	نظریه مقداری پول
	switch theory U	نظریه راه گزینی
	counsels U	نظریه دادن رایزنی
	counterview U	نظریه مخالف مواجهه
	location theory U	نظریه تعیین مکان
	mechanistic theory U	نظریه ماشینی نگری
	maxwell theory og light U	نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
	mathematical learning theory U	نظریه ریاضی یادگیری
	valence bond theory U	نظریه پیوند والانس
	james lange theory U	نظریه جیمز- لانگه
	theory of numbers U	نظریه اعداد [ریاضی]
	affective arousal theory U	نظریه برانگیختگی عاطفی
	liquidity preference theory U	نظریه رجحان نقدینگی
	young helmholtz theory U	نظریه یانگ- هلمهولتس
	put in one's two cents <idiom> U	به شخصی نظریه دادن
	switched on <idiom> U	لحنی با نظریه تازه
	l.f.t. U	نظریه میدان لیگاند
	labor theory of value U	نظریه ارزش کار
	ligand fild theory U	نظریه میدان لیگاند
	underconsumption theory U	نظریه مصرف ناکافی
	excess capacity theory U	نظریه مازاد فرفیت
	theory of saving U	نظریه مربوط به پس انداز
	logic theorist U	نظریه پرداز منطقی
	theory of monoplistic competition U	نظریه رقابت انحصاری
	c.f.t U	نظریه میدان بلور
	theory of income distribution U	نظریه توزیع درامد
	decision theory U	نظریه تصمیم گیری
	theory of income determination U	نظریه تعیین درامد
	need press theory U	نظریه نیاز- فشار
	bard cannon theory U	نظریه بارد- کنون
	general theory of relativity U	نظریه نسبیت عمومی
	theory of consumer's choice U	نظریه انتخاب مصرف کننده
	perturbation [terms] U	آشفته [در نظریه اختلال] [فیزیک]
	electrostatic crystal field theory U	نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
	quasi free electron theory U	نظریه الکترون شبه ازاد
	he took a different view U	نظریه دیگری اتخاذ کرد
	persuasions U	نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
	quantity theory of money and prices U	نظریه مقداری پول و قیمت
	persuasion U	نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
	baeyer strain theory U	نظریه کرنش- کشیدگی بایر