English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
marginal productivity theory of U نظریه توزیع بر مبنای بهره وری نهائی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
time preference theory of interest U نظریه بهره بر مبنای رجحان زمانی
marginal productivity law U قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
diminishing marginal productivity U بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
marginal productivity U بهره وری نهائی
basic of issue U مبنای توزیع
unit of issue U مبنای توزیع
decreasing marginal productivity U بهره وری نهائی نزولی
underconsumption theory of U نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
theory of income distribution U نظریه توزیع درامد
marginal user cost U هزینه استفاده نهائی یاهزینه بکارگیری نهائی
datum point U نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
time base U ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
liquidity preference theory U براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
tontine U تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
stages theory of economic growth U نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
marginal disutility of labor U عدم رضایت نهائی کار نارضامندی نهائی کار
usury U گرفتن بهره بیشتر از بهره قانونی جهت وام
functional distribution U توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
datum U سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
marginal utility of capital U مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
datum error U اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
subsistence theory of wages U نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
poisson distribution U این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
false origin U مبنای مختصات فرضی مبنای فرضی
functional distribution of income U توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
classical theory of money U نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
height datum U سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
map plane U سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
final U نهائی
finals U نهائی
ultimate U نهائی
terminals U نهائی
marginal U نهائی
terminal U نهائی
marginal desirability U رضامندی نهائی
marginal conditions U شرایط نهائی
finished product U محصول نهائی
marginal analysis U تحلیل نهائی
marginal cost U هزینه نهائی
marginal case U وضعیت نهائی
marginal buyer U خریدار نهائی
marginal desirability U مطلوبیت نهائی
marginal disutility U بیفایدگی نهائی
final demand U تقاضای نهائی
final goods U کالای نهائی
final price U قیمت نهائی
marginal productivity U بازدهی نهائی
marginal product U محصول نهائی
final payment U پراخت نهائی
marginal output U تولید نهائی
marginal outlays U مخارج نهائی
bolster layer U بالش نهائی
marginal seller U فروشنده نهائی
final test U ازمایش نهائی
marginal benefit U فایده نهائی
sudden failure U گسیختگی نهائی
ultimate strength U مقاومت نهائی
marginal unemployment U بیکاری نهائی
marginal utility U فایده نهائی
incremental cost U هزینه نهائی
incremental revenue U درامد نهائی
terminally U بطور نهائی
marginal utility U مطلوبیت نهائی
marginal revenue U درامد نهائی
marginal income U درامد نهائی
terminal price U قیمت نهائی
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
ternary U در مبنای سه
hexadecimal U مبنای 61
marginal rate of substitution U نرخ نهائی جانشینی
face fromwork U قالب بندی نهائی
marginal utility of money U مطلوبیت نهائی پول
marginal return of capital U بازده نهائی سرمایه
marginal rate of transformation U نرخ نهائی تبدیل
increasing marginal return U بازده نهائی فزاینده
marginal producer U تولید کننده نهائی
decree absolute حکم نهائی دادگاه
marginal value product U ارزش تولید نهائی
marginal product curve U منحنی محصول نهائی
marginal product function U تابع محصول نهائی
marginal propensity to absorb U تمایل نهائی به جذب
marginal propensity to save U میل نهائی به پس انداز
marginal propensity to spend U میل نهائی به مخارج
marginal propensity to consume U میل نهائی به مصرف
marginal propensity to spend U میل نهائی به خرج
marginal propensity to expend U میل نهائی به مخارج
marginal propensity to expend U تمایل نهائی به مخارج
marginal propensity to import U میل نهائی به واردات
marginal net product U محصول نهائی خالص
marginal revenue curve U منحنی درامد نهائی
marginal revenue product U درامد محصول نهائی
marginal cost function U تابع هزینه نهائی
marginal supply price U قیمت عرضه نهائی
marginal cost curve U منحنی هزینه نهائی
marginal tax rate U میل نهائی به مالیات
decreasing marginal cost U هزینه نهائی نزولی
marginal physical product U محصول فیزیکی نهائی
marginal tax rate U نرخ نهائی مالیات
marginal borrower U وام گیرنده نهائی
marginal costing U هزینه یابی نهائی
marginal demand price U قیمت تقاضای نهائی
marginal utility of income U مطلوبیت نهائی درامد
marginal factor cost U هزینه نهائی عامل
marginal efficiency of capital U کارائی نهائی سرمایه
marginal revenue function U تابع درامد نهائی
marginal disutility U عدم مطلوبیت نهائی
marginal utility function U تابع مطلوبیت نهائی
marginal utility curve U منحنی مطلوبیت نهائی
marginal lender U وام دهنده نهائی
marginal return of investment U بازدهی نهائی سرمایه گذاری
tack coat U پوشش نهائی جاده با قیر
purchase element U عامل منتجه بار نهائی
marginal propensity to invest U میل نهائی به سرمایه گذاری
marginal propensity to pay taxes U میل نهائی به پرداخت مالیات
value of marginal product of labor U ارزش تولید نهائی کار
value of marginal product of capital U ارزش تولید نهائی سرمایه
marginal rate of time preference U نرخ نهائی ترجیح زمانی
marginal physical product of labor U محصول فیزیکی نهائی کار
decreasing marginal efficiency of capita U کارائی نهائی نزولی سرمایه
diminishing marginal product U نزولی بودن محصول نهائی
marginal capital output ratio U نسبت نهائی سرمایه بر تولید
final goods U کالا برای مصرف نهائی
diminishing marginal utility U نزولی بودن مطلوبیت نهائی
marginal net private product U محصول خصوصی نهائی خالص
marginal physical product of capital U محصول فیزیکی نهائی سرمایه
marginal efficiency of investment U کارائی نهائی سرمایه گذاری
number base U مبنای عددی
ration basis U مبنای جیره
fixed radix U با مبنای ثابت
refrence U مبنای مقایسه
computer based U بر مبنای کامپیوتر
fire base U مبنای اتش
troop basis U مبنای یکان
base of fire U مبنای اتش
data base U مبنای اطلاعات
datum line U خط مبنای سنجش
fuselage refrence line U خط مبنای بدنه
ternary U سه مبنایی در مبنای سه
rationale U مبنای کار
tax base U مبنای مالیاتی
mobilization base U مبنای بسیج
sentience U مبنای حس وحساسیت
force basis U مبنای یکان
binary number system U سیستم مبنای دو
on trust U بر مبنای اعتبار
monetary base U مبنای پولی
marginal efficiency of investment schedu U نمودار کارائی نهائی سرمایه گذاری
law of diminishing marginal utility U قانون نزولی بودن مطلوبیت نهائی
diminishing marginal rate of U نزولی بودن نرخ نهائی تبدیل
meteorological datum plane U ایستگاه مبنای هواسنجی
troop basis U مبنای واگذاری یکان
force basis U یکانهای مبنای هر قسمت
hydrographic datum U سطح مبنای اب نگاری
fire support base U مبنای پشتیبانی اتش
ratio decidendi U مبنای اصلی تصمیم
mission load U بار مبنای عملیاتی
datum sweeping mark U علامت مبنای روبش
datum plane U سطح مبنای اب دریا
wartime load U بار مبنای ناو
chart datum U مبنای عمق نقشه
software base U مبنای نرم افزار
computed goto U جهش بر مبنای محاسبه
altitude separation U حد سطوح مبنای ارتفاع
ruled based deduction U استنباط بر مبنای مقررات
basic tactical unit U یکان مبنای تاکتیکی
basic of issue U مبنای واگذارکردن اقلام
base reserves U اماد مبنای ذخیره
datum plane U سطح مبنای ارتفاع
basic load U بار مبنای مهمات یا وسایل
peak load pricing U قیمت گذاری بر مبنای بارحداکثر
production base U مبنای تولید یا تولیدات ملی
base of operations U پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
hydrographic datum U سطح مبنای تعیین ارتفاع اب
altitude datum U سطح مبنای ارتفاع سنجی
b U ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی
line of site U خط تراز یا مبنای افق توپ
plane of fire U سطح مبنای مسیر تیراندازی
reference number U اعداد مبنای نشانه روی
keypad U و 0 تا 9 برای اعداد 0 در مبنای شانزده
ration basis U مبنای محاسبه جیره غذایی
color carrier reference U فاز مبنای حامل رنگ
ambulance basic relay post U پست مبنای کنترل ستون امبولانسها
denary notation U سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9
master menu U لیست مبنای جیره غذایی اصلی
pay grade U ضریب ثابت حقوق یا مبنای حقوقی
ration scale U مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
distribution U پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
distributions U پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
rectification U تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
gyro plane U سطح مبنای ژیروسکوپی یاهدایت خودکار ناو
stare decisis U قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
prosyllogism U قضیهای که نتیجه ان مبنای قضیه دیگر باشد
hex U نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com