English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cantilever ratio U نصف طول دو سر بال تقسیم بر حداکثر طول پنهان بال داخل بدنه هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
maximum junction to case thermal impedan U مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
fuselages U بدنه هواپیما
fuselage U بدنه هواپیما
airframe U بدنه هواپیما
aviation structural mechanic U مکانیک بدنه هواپیما
cocooning U روکش دادن بدنه هواپیما
airframe mechanic U تعمیرکار بدنه هواپیما بامجوز اف ا ا
belt frame U اسکلت محیطی بدنه هواپیما
empty weight U وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
wing position U وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
ramp weight U حداکثر وزن ممکن هواپیما
air foil U سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
break bulk point U نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
liners U باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
prudent limit of patrol U حداکثر زمان گشت مطمئن هواپیما از نظر سوخت
prudent limit of endurance U حداکثر زمان پرواز مطمئن هواپیما از نظر سوخت
liner U باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
mach trim compensator U دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
cross loading U تقسیم بارهای هواپیما
internal power U توانی که داخل هواپیما تولیدمیشود
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
uplifts U سوختی که داخل هواپیما حمل میشود
uplift U سوختی که داخل هواپیما حمل میشود
design maximum weight U حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
bench check U ازمایش عملی روی قطعه بازشده از بدنه هواپیما به منظور تعیین قابلیت ادامه کار
wing loading U وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
design landing weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
bomb release line U خط فرضی دور هدف که هواپیما بمب خود را داخل ان رها میکند
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
jigs U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jig U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
pods U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pod U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
monocoque U ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
compartment marking U سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
ratline U عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
cover one's tracks <idiom> U پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
divisor U عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
fissiparous U تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
mine casemate U بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
vernier U درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
buoyant mine case U بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
intercommand U داخل قسمت داخل یکان
nuclide U کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
max min system U سیستم حداکثر و حداقل سیستم انبارداری که در ان حداقل و حداکثر موجودی تعیین میگردد
trellis coding U روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
subdivided U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdividing U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivide U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivides U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
maximal aerobic power U بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen uptake U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen consumption U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
sectors U کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector U کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
capacity cost U هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
mortise dead lock U قفل داخل کار قفل داخل درب
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
trunks U بدنه
bodies U بدنه
trunk U بدنه
fuselage U بدنه
body U بدنه
fuselages U بدنه
shafts U بدنه
shaft U بدنه
casings U بدنه
framework U بدنه
frameworks U بدنه
housing U بدنه
contour U بدنه
compartment U بدنه
compartments U بدنه
bridge deck U بدنه پل
casing U بدنه
hulls U بدنه
hull U بدنه
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
shells U بدنه ساختمان
shell U بدنه ساختمان
hull insurance U بیمه بدنه
magnet case U بدنه اهنربا
shelling U بدنه ساختمان
white body U بدنه سفید
automobile body sheet U بدنه اتومبیل
westwork U بدنه غربی
hulls U بدنه قایق
ground U اتصال بدنه
hulls U بدنه کشتی
turbin casing U بدنه توربین
hull U بدنه کشتی
loop body U بدنه حلقه
hull U بدنه قایق
auto body sheet U بدنه اتومبیل
magnet housing U بدنه اهنربا
the body of a carriage U بدنه یک کالسکه
costa U تیغه در بدنه
shaft U بدنه چوبه
elevator casing U بدنه بالابر
cartridge shell U بدنه پوکه
gate leaf U بدنه دریچه سد
motor casing U بدنه موتور
fuselage refrence line U خط مبنای بدنه
furnace body U بدنه کوره
hulks U بدنه کشتی
stock U بدنه رنده
stocked U بدنه رنده
hulk U بدنه کشتی
side wall of a lock U بدنه سد دریچهای
revetment U پوشش بدنه
tige U بدنه ساقه
to connect to frame U اتصال به بدنه
hull column پایه بدنه
monohull U قایق با یک بدنه
box type van body U بدنه صندوق
head U شبکه یا بدنه
buffer body U بدنه دافع
shafts U بدنه چوبه
die stock U بدنه رنده
trunk U بدنه ستون
trunks U بدنه ستون
pump casting U بدنه پمپ
pressure hull U بدنه ضد فشار
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
hulls U بدنه یک هواپیمای دریایی
selected material U لایه بدنه راه
seacock U شیرهای بدنه ناو
trimaran U قایق با 3 بدنه موازی
saddletree U بدنه چوبی زین
hulls U بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
bottom line U طناب زیر بدنه
engine block U قالب یا بدنه موتور
hull down U بدنه پشت حفاظ
trunks U تلگراف یا تلفن بدنه
ideal energy radiator U رادیاتور بدنه سیاه
trunk U تلگراف یا تلفن بدنه
cartridge shell U بدنه پوکه فشنگ
thallus U ساقه بدنه گیاه
trimarans U قایق با 3 بدنه موازی
hull U بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
multihull U قایق با بیش از یک بدنه
steering gear housing U بدنه جعبه فرمان
freeboard U بدنه فوقانی ناو
hull U بدنه یک هواپیمای دریایی
head U بعد بالایی کتاب یا بدنه
bonding U گیره اتصالی اتصال بدنه
modified stock car U اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
underbody U قسمت بدنه قایق در زیر اب
catamaran U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
heels U قسمت عقبی بدنه قایق
heel U قسمت عقبی بدنه قایق
catamarans U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
forebody U بدنه قسمت جلوی ناو
displacement hull U قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
uttermost U حداکثر
peak U حداکثر
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com