Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 183 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sitting
U
نشیمن صندلی
sittings
U
نشیمن صندلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rocking chair
U
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chairs
U
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
faldstool
U
صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
camp chair
U
صندلی سفری صندلی صحرایی
my chair was next his
U
صندلی من پهلوی صندلی اوبود
parlours
U
اطاق نشیمن
sitting-rooms
U
اتاق نشیمن
sitting-room
U
اتاق نشیمن
sitting room
U
اتاق نشیمن
keeping-room
U
اتاق نشیمن
dwelling room
U
اطاق نشیمن
living room
U
اتاق نشیمن
living room
U
سالن نشیمن
living room
U
اطاق نشیمن
parlour
U
اطاق نشیمن
keeping room
U
اطاق نشیمن
parlors
U
اطاق نشیمن
living rooms
U
اطاق نشیمن
living rooms
U
سالن نشیمن
Elephant in the living room
U
فیل در اتاق نشیمن
living rooms
U
اتاق نشیمن
palor
U
اطاق نشیمن
parlor
U
اطاق نشیمن
seat angle
U
نبشی نشیمن
seating
U
محل استقرار نشیمن
perches
U
نشیمن گاه پرنده
perched
U
نشیمن گاه پرنده
perch
U
نشیمن گاه پرنده
ben
U
وابسته باطاق نشیمن
thwarts
U
سکوی نشیمن قایق
perching
U
نشیمن گاه پرنده
behinds
U
کپل نشیمن گاه
behind
U
کپل نشیمن گاه
santalaceous
U
صندلی
footstools
U
صندلی
stall
U
صندلی
stalling
U
صندلی
footstool
U
صندلی
seats
U
صندلی
box seat
U
صندلی لژ
seated
U
صندلی
seat
U
صندلی
chairs
U
صندلی
jump seat
U
صندلی تا شو
chairing
U
صندلی
placing
U
صندلی
chaired
U
صندلی
chair
U
صندلی
places
U
صندلی
place
U
صندلی
drive's seat
U
صندلی راننده
armrest
U
دستهء صندلی
folding seat
U
صندلی تاشو
morris chair
U
صندلی راحتی
pushchairs
U
صندلی چرخدار
pushchair
U
صندلی چرخدار
deckchairs
U
صندلی تاشو
he nestles in the chair
U
در صندلی غنوده
arm chair
U
صندلی راحتی
shooting stick
U
صندلی عصایی
armchairs
U
صندلی راحتی
carrycots
U
صندلی کودک
shooting sticks
U
صندلی عصایی
adjustable seat
صندلی متحرک
armchair
U
صندلی راحتی
carrycot
U
صندلی کودک
swivel chair
U
صندلی چرخان
camp chair
U
صندلی تاشونده
deckchair
U
صندلی تاشو
boatswain's chair
U
صندلی نقاله
parliamentary seat
U
صندلی مجلسی
an odd chair
U
صندلی تکی
antimacassar
U
رویهء صندلی
rockers
U
صندلی گهوارهای
choir-stall
U
صندلی بلند
arm
U
دسته صندلی
easy chair
U
صندلی راحت
bucket seat
U
صندلی یکنفری
easy chairs
U
صندلی راحت
rocker
U
صندلی گهوارهای
rocking chairs
U
صندلی گهوارهای
rocking chair
U
صندلی گهوارهای
bucket seats
U
صندلی یکنفری
tiers
U
ردیف صندلی
tier
U
ردیف صندلی
elbows
U
دسته صندلی
elbowed
U
دسته صندلی
elbow
U
دسته صندلی
antimacassars
U
رویهء صندلی
office chair
U
صندلی اداری
hot seat
U
صندلی برقی
hot seat
U
صندلی الکتریکی
baby carriage
U
صندلی چرخدار بچه
armchairs
U
صندلی دسته دار
armchair
U
صندلی دسته دار
woolsack
U
کرسی یا صندلی دادگاه
wheel chair
U
صندلی چرخ دار
baby carriages
U
صندلی چرخدار بچه
seat adjuster lever
سطح تنظیم صندلی
ejector seat
U
صندلی پران
[هواپیمایی]
a seat by the window
U
یک صندلی کنار پنجره
office swivel chair
U
صندلی گردان اداری
shooting sticks
U
صندلی جمعشو و متحرک
cathedra
U
[صندلی اسقف در کلیسا]
reseats
U
صندلی جدید دادن
reseating
U
صندلی جدید دادن
shooting stick
U
صندلی جمعشو و متحرک
reseated
U
صندلی جدید دادن
reseat
U
صندلی جدید دادن
ejection seat
U
صندلی پران
[هواپیمایی]
back seat
U
صندلی عقب اتومبیل
fishing chair
U
صندلی در قایق ماهیگیری
dossel
U
پشتی صندلی وغیره
dossal
U
پشتی صندلی وغیره
deck chair
U
صندلی حصیری تاشو
curule chair
U
صندلی عاج نشان
cat sleep
U
چرت روی صندلی
cat nap
U
چرت روی صندلی
electric chair
U
صندلی اعدام الکتریکی
wheelchair
U
صندلی چرخ دار
wheelchairs
U
صندلی چرخ دار
window seat
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
window seats
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
caner
U
بافنده صندلی حصیری
garden seat
U
صندلی یانیمکت باغبانی
twisboat chair
U
قایق- صندلی تابدار
seat-belt
U
کمربند صندلی هواپیما
seat-belts
U
کمربند صندلی هواپیما
elbow chair
U
صندلی دسته دار
tuffet
U
صندلی یانشیمن کوتاه
arm chair
U
صندلی دسته دار
seat belt
U
کمربند صندلی هواپیما
backless bench
U
نیمکت
[صندلی]
بدون پشتی
caster
U
چرخ زیر صندلی یامیز
splat
U
میله تزئینی پشت صندلی
windsor chair
U
صندلی دارای پشتی منحنی
benchstool
U
نیمکت
[صندلی]
بدون پشتی
prince's feather
U
تزئین برجسته پشت صندلی
castor
U
چرخ زیر صندلی یامیز
choir-stall
U
[صندلی های مبلی گروه کر]
castors
U
چرخ زیر صندلی یامیز
arm
U
اسلحه دستهء صندلی یا مبل
casters
U
چرخ زیر صندلی یامیز
club chair
U
صندلی دسته دار بزرگ
seat back adjustment knob
دکمه تنظیم پشتی صندلی
Keep a free(an empty)seat for me.
U
یک صندلی خالی برایم نگاهدار
They changed seats .
U
صندلی هایشان را با هم عوض کردند
Dust has accumulated
[settled]
on the chairs.
روی صندلی ها خاک نشسته
slat
U
چوب مداد میله پشت صندلی
slats
U
چوب مداد میله پشت صندلی
stool
U
کرسی صندلی مستراح فرنگی مدفوع
love seat
U
صندلی یانیمکت دسته دار دونفری
Have a seat, please!
U
خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
sedilia
U
یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
I think that's my seat.
فکر می کنم آن صندلی جای من است.
hammock chair
U
صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
high chair
U
صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
high chairs
U
صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
Is this seat taken?
U
آیا این صندلی گرفته شده است؟
barrel chair
U
صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
night chair
U
صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
night stool
U
صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
the hall seats one thousand
U
تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
reservation
U
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservations
U
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
The stage was bare but for
[save for]
a couple of chairs.
U
صحنه نمایش به استثنای چند تا صندلی لخت بود.
moquette
U
پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
an odd chair
U
صندلی که پنج تای دیگر جور خود نداشته باشد
back-seat driver
U
مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
gradine
U
یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
ejection seat
U
صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
back-seat drivers
U
مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
gradin
U
یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
ferris wheel
U
گردونه صندلی دار مخصوص تفریح وچرخ زدن اطفال وغیره
cartridge actuated device
U
وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
musical chairs
U
نوعی بازی که بازیکنان در حرکتاند و وقتی موسیقی متوقف شد مینشینند و هر کس بی صندلی باشد باخته است
bleacher
U
کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
lounged
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounge
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounges
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com