English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to address U نشانه گیرنده را روی پاکت گذاشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
backwards U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backward U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
requested U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
pointers U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointer U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
covers U پاکت
pack box U پاکت
envelope U پاکت
envelopes U پاکت
coverings U پاکت
cover U پاکت
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
disk envelope U پاکت دیسک
superscription U عنوان روی پاکت
tea bags U پاکت محتوی چای فوری
tea bag U پاکت محتوی چای فوری
registry jacket U پاکت مخصوص نامههای سفارشی
address an envelope U آدرس روی پاکت نوشتن
pockets U پاکت تشکیل کیسه در بدن
pocket U پاکت تشکیل کیسه در بدن
window envelope U پاکت طلق دار ادرس نما
signalling U 1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
symbolically U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
postpaid U پاکت تمبردار یا امانتی که قبلا مخارج پست ان پرداخت میشود
envelope U چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس روی پاکت نامه
envelopes U چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس روی پاکت نامه
lay off <idiom> U به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
envelopes U وسیله جانبی مخصوص به چاپگربرای چاپ یک پاکت نامه ونه یک ورق کاغذ
envelope U وسیله جانبی مخصوص به چاپگربرای چاپ یک پاکت نامه ونه یک ورق کاغذ
stationery U شرکتی که حاوی مط الب نوشتنی , کاغذهای مخصوص , پاکت نامه , برچسب و..... باشد
lids U کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
run into <idiom> U اثر گذاشتن ،تاثیر گذاشتن بر
lid U کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
To leave behinde. U جا گذاشتن ( بجا گذاشتن )
electro optics U وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
to leave someone in the lurch U کسیرا در گرفتاری گذاشتن کسیرا کاشتن یا جا گذاشتن
first-day cover U پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
first-day covers U پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
prehensorial U گیرنده
prehensile U گیرنده
prehensory U گیرنده
receptor U گیرنده
touching U گیرنده
catcher U گیرنده
addressee U گیرنده
barrage reception U سد گیرنده
payees U گیرنده
recipient U گیرنده
assignee U گیرنده
recipients U گیرنده
receptors U گیرنده
adopter U گیرنده
accipient U گیرنده
payee U گیرنده
acceptor U گیرنده
fetching U گیرنده
reciptacle U گیرنده
addressees U گیرنده
sensor U گیرنده
catchiest U گیرنده
receiver U گیرنده
receivers U گیرنده
getter U گیرنده
grantee U گیرنده
catchier U گیرنده
catchy U گیرنده
reciever U گیرنده
consignee U گیرنده
receiver U گیرنده رادیویی
borrowers U قرض گیرنده
borrowers U وام گیرنده
sound probe U گیرنده صوتی
television receiver U گیرنده تلویزیونی
thermoreceptor U گیرنده دمایی
single circuit receiver U گیرنده یک مداره
trainees U تعلیم گیرنده
tither U عشر گیرنده
receiver U دستگاه گیرنده
revenger U انتقام گیرنده
receiving set U دستگاه گیرنده
pledgee U وثیقه گیرنده
pledgee U رهن گیرنده
receiving antenna U انتن گیرنده
transceiver U فرستنده و گیرنده
decreasing U نقصان گیرنده
transreceiver U فرستنده و گیرنده
proprioceptor U گیرنده عضلانی
radio receiver U گیرنده رادیویی
transferee U تحویل گیرنده
receiving set U گیرنده رادیویی
rejuvenescent U جوانی از سر گیرنده
strikingly U موثر گیرنده
striking U موثر گیرنده
trainee U تعلیم گیرنده
borrower U قرض گیرنده
borrower U وام گیرنده
receiver U فرف گیرنده
payees U گیرنده وجه
receivers U دستگاه گیرنده
receivers U گیرنده رادیویی
receivers U فرف گیرنده
payee U گیرنده وجه
transferee U انتقال گیرنده
mortgagee U رهن گیرنده
donee U هبه گیرنده
catch of guage U گیرنده بارانسنج
iterant U ازسر گیرنده
itching palm U دست گیرنده
offtake canal U کانال گیرنده
grabber hand U دست گیرنده
bribee U رشوه گیرنده
jammed U سد گیرنده پاس
communication receiver U گیرنده مخابرات
comprehensive U فرا گیرنده
loanee U وام گیرنده
volumetric receptor U گیرنده حجمی
opiate receptor U گیرنده افیونی
enteroceptor U گیرنده احشایی
donee U گیرنده هدیه
donee U گیرنده هبه
consignee U گیرنده امانت
crystal set U گیرنده اشکارساز
concluder U نتیجه گیرنده
decision maker U تصمیم گیرنده
mechanic recepter U گیرنده مکانیکی
clocker U گیرنده وقت
distance receptor U گیرنده دوربرد
high fidelity receiver U گیرنده رابط
chemoreceptor U گیرنده شیمیایی
distilling receiver U گیرنده تقطیر
nociceptor U گیرنده درد
cessionary U انتقال گیرنده
cell receptor U گیرنده سلولی
jams U سد گیرنده پاس
inductance U گیرنده انرژی
determiners U تصمیم گیرنده
two valve receiver U گیرنده دو لامپی
photoreceptor U گیرنده نور
fondler U اغوش گیرنده
feoffee U گیرنده تیول
tube receiver U گیرنده لامپی
acquisitive فرا گیرنده
jam U سد گیرنده پاس
prepossessing U گیرنده جالب
pawnee U رهن گیرنده
passcatcher U گیرنده پاس
beat receiver U گیرنده تداخلی
baroreceptor U گیرنده فشار
enteroceptor U گیرنده درونی
interoceptor U گیرنده احشایی
auto radio U گیرنده اتومبیل
interoceptor U گیرنده درونی
exempted , adressee U گیرنده استثنایی
exteroceptor U گیرنده برونی
amateur receiver U گیرنده اماتور
bailee U تحویل گیرنده
determiner U تصمیم گیرنده
acceptor level U تراز گیرنده
grantee U انتقال گیرنده
address U نشانی گیرنده پیام
zero beat U تنظیم موج گیرنده
d.c. reciever U گیرنده جریان دائم
decision making unit U واحد تصمیم گیرنده
feoffee U زعیم انتقال گیرنده
addressed U نشانی گیرنده پیام
mains receiving set U دستگاه گیرنده شبکه
marginal borrower U وام گیرنده نهائی
receivers U دستگاه گیرنده بی سیم
annuitant U گیرنده مستمری سالیانه
donee country U کشور کمک گیرنده
addresses U نشانی گیرنده پیام
directional reciever U گیرنده جهت دار
superheterodyne receiver U گیرنده سوپر هترودین
receiver U دستگاه گیرنده بی سیم
borrowers U عاریه گیرنده مقترض
catcher U فرفرههای گیرنده محصول
iterative U ازسر گیرنده تکراری
borrower U عاریه گیرنده مقترض
pressure points U نقطههای گیرنده فشار
holder U گیرنده اشغال کننده
holders U گیرنده اشغال کننده
determinant U تصمیم گیرنده عاجز
overtaking vessel U شناوه سبقت گیرنده
receptor U ستاره مساعد گیرنده
determinants U تصمیم گیرنده عاجز
alienee U گیرنده مال موردانتقال
printing receiving apparatus U دستگاه گیرنده ثبات
receptors U ستاره مساعد گیرنده
receiver gating U ولت افزایی گیرنده
receiver output volume U شدت صوت گیرنده
long wave receiver U گیرنده موج بلند
periclinal U ازهمه سو شیب گیرنده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com