English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 235 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
point U نشانه روی کردن
sighting U نشانه روی کردن
sightings U نشانه روی کردن
to present arms U نشانه روی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
register U کفگیرک نشانه روی ثبت کردن
registering U کفگیرک نشانه روی ثبت کردن
registers U کفگیرک نشانه روی ثبت کردن
flash U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
label U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labeling U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labelled U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labels U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
log U وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
logs U وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
mark U نشانه کردن حریف
marks U نشانه کردن حریف
tabulate U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
represent U عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
represented U عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
represents U عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
touch U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
appel U پاکوب 2 بار پا کوبیدن شمشیرباز به نشانه متوقف کردن مبارزه
back sight method U روش نشانه روی متقابله روش روانه کردن متقابله
cls U در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
ikon U نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
minimise U کوچک کردن پنجره برنامه به اندازه یک نشانه
separator U نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
tabulation U 1-مرتب کردن جدول اعداد.2-حرکت نوک چاپ یا نشانه گر در یک فاصله معین شده در امتداد یک خط
to watch for certain symptoms U توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
Other Matches
pointer U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
electro optics U وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
portent U نشانه
icon U نشانه
attribute U نشانه
cursor U نشانه گر
attributes U نشانه
signal U نشانه
tokens U نشانه
signaled U نشانه
signalled U نشانه
attributing U نشانه
bench mark U نشانه
cursors U نشانه گر
indications U نشانه ها
ikons U نشانه
marks U نشانه
traces U نشانه
mark U نشانه
traced U نشانه
omen U نشانه
omens U نشانه
sacrament U نشانه
trace U نشانه
presaging U نشانه
presages U نشانه
emblem U نشانه
cue U نشانه
icons U نشانه
cues U نشانه
symptomless U بی نشانه
presage U نشانه
portents U نشانه
presaged U نشانه
token U نشانه
sacraments U نشانه
symptoms U نشانه
one address U با یک نشانه
marker U نشانه
symptom U نشانه
markers U نشانه
indicative U نشانه
emblematic U نشانه
symbol U نشانه
reminiscence U نشانه
reminiscences U نشانه
emblems U نشانه
discriminandum U نشانه افتراق
vetoes U نشانه مخالفت
vetoing U نشانه مخالفت
frequency mark U نشانه فرکانس
sightings U نشانه رفتن
sighting U نشانه رفتن
proof of laziness U نشانه تنبلی
allegories U نشانه علامت
asterisk U 1-نشانه گرافیکی
indicator U علامت خط نشانه
indication U اشعار نشانه
asterisks U 1-نشانه گرافیکی
typology U نشانه شناسی
level U نشانه گرفتن
pivot point U نقطه نشانه
emblematical U حاوی نشانه
badge reader U نشانه خوان
aiming U نشانه روی
line of sight U خط نشانه روی
go ahead U نشانه ترقی
train U نشانه رفتن
trains U نشانه رفتن
marksman U نشانه گیر
marksmen U نشانه گیر
marker U علامت نشانه
markers U علامت نشانه
token passing U گذراندن نشانه
sem U نشانه شناسی
traffic signal U نشانه روشن
dan buoy U بویه نشانه
cue learning U نشانه اموزی
prodrome U پیش نشانه
indicium U نشانه ویژه
veto U نشانه مخالفت
cairns U سنگ نشانه
levels U نشانه گرفتن
proof U نشانه مدرک
targeted U تیر نشانه
target U تیر نشانه
cairn U سنگ نشانه
bench mark U نشانه مبنا
cockshy U نشانه روی
cockshot U نشانه روی
proofs U نشانه مدرک
signaled U علامت نشانه
merit badge U نشانه هنر
bode U نشانه بودن
code U نشانه قراردادی
vetoed U نشانه مخالفت
aim U نشانه گرفتن .
targeting U تیر نشانه
signalled U علامت نشانه
minimal cue U نشانه کمینه
leveled U نشانه گرفتن
symptomatology U نشانه شناسی
aimed U نشانه گرفتن .
targetting U تیر نشانه
symptomatic U نشانه بیماری
trained U نشانه رفتن
targetted U تیر نشانه
aims U نشانه گرفتن .
direction peg U میخ نشانه
signal U علامت نشانه
targets U تیر نشانه
allegory U نشانه علامت
levelled U نشانه گرفتن
carries U نشانه وقوع وام
directing point U نقطه نشانه روی
traffic sign U تابلو نشانه گذاری
sights U الت نشانه روی
leading point U نقطه نشانه روی
hallmark U انگ نشانه عیار
sight scale U مقیاس نشانه روی
road marking U نشانه گذاری راه
it is indicative of bad luck U نشانه بدبختی است
hallmarks U انگ نشانه عیار
it bobes evil U نشانه بدی است
carried U نشانه وقوع وام
carry U نشانه وقوع وام
extend U گرافیک و نشانه ها است
term symbol U نشانه جمله طیفی
extends U گرافیک و نشانه ها است
sight scale U طبله نشانه روی
aiming stake U دستک نشانه روی
carrying U نشانه وقوع وام
peep sight U دریچه نشانه روی
sight U دوربین نشانه روی
sight U الت نشانه روی
aiming post U شاخصهای نشانه روی
sighting device U وسیله نشانه روی
reciprocal laying U نشانه روی متقابله
negative voice U منع نشانه مخالفت
extending U گرافیک و نشانه ها است
traffic sign U لوحه نشانه گذاری
k U نشانه بیان یک هزار
toxic symptom U نشانه زهراگینی یامسمومیت
it is an indication of lazines U نشانه تنبلی است
semicolon U نشانه چاپ شده
token ring network U شبکه نشانه حلقهای
pavement marking U نشانه گذاری راه
kentish fire U که نشانه نفاق ..باشد
fine sight U تنظیم خط نشانه دقیق
aiming light U چراغ نشانه روی
mark U علامت نشانه هدف
plot U نشانه میان چهارراه
caduceus U نشانه علم پزشکی
sights U دوربین نشانه روی
symptom substitution theory U نظریه جانشینی نشانه ها
gunners U نشانه رو توپ ساز
gunner U نشانه رو توپ ساز
marks U علامت نشانه هدف
plots U نشانه میان چهارراه
impresa U نشانه جمله شعاری
crossbones U نشانه مرگ وخطر
gun sight U دستگاه نشانه روی
plotted U نشانه میان چهارراه
homage U نشانه ی تکریم و وفاداری
wreck buoy U نشانه کشتی غرق شده
refer U نشانه روی به نقطه نشانی
lays U نشانه رفتن قرار دادن
marksman U نشانه گیر [ارتش و ورزش]
symptomatic U مطابق نشانه بیماری نماینده
lay U نشانه رفتن قرار دادن
toho U اعضای انگشتان نشانه و شست
backspace U حرکت نشانه گر یک واحد به چپ یا عقب
caret U نشانه " ^ " در فضای کلید کنترل
palm U نخل خرما نشانه پیروزی
palms U نخل خرما نشانه پیروزی
optical sight U وسایل نشانه روی بصری
sighting device U دوربین دستگاه نشانه روی
point bland U تیراندازی بدون نشانه روی
refers U نشانه روی به نقطه نشانی
optical U نشانه روی بصری چشمی
peep sight U درجه نشانه روی دیدگاه
reference number U اعداد مبنای نشانه روی
referred U نشانه روی به نقطه نشانی
numerals U حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
an incredulous smile U لبخندی که نشانه باور نکردن باشد
straw in the wind <idiom> U نشانه کوچک قبل از وقوع حادثه
windage U تنظیم سمتی وسایل نشانه روی
to address U نشانه گیرنده را روی پاکت گذاشتن
numeral U حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
symbolically U آدرسی که با نشانه یا نام مشخص شود
symbolic U آدرسی که با نشانه یا نام مشخص شود
home U کلیدی که نشانه گر را به شروع خط متن می برد
homes U کلیدی که نشانه گر را به شروع خط متن می برد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com