Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
symptomatic
U
نشانه بیماری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
symptomatic
U
مطابق نشانه بیماری نماینده
Other Matches
pointer
U
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers
U
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
sequela
U
بیماری ناشی از بیماری دیگر
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ToolTips
U
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolic
U
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolically
U
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
peach design
U
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
electro optics
U
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
virulent
<adj.>
U
بیماری زا
pathogenic
U
بیماری زا
epizootic
U
بیماری
illness
U
بیماری
diseases
U
بیماری
disease
U
بیماری
malady
U
بیماری
illnesses
U
بیماری
maladies
U
بیماری
rabies
U
بیماری هاری
ailment
U
بیماری مزمن
The symptoms ( of a disease) .
U
علائم بیماری
AIDS
U
بیماری سیدا
Diagnosis.
U
تشخیص بیماری
VD
U
بیماری زهروی
radiation sickness
U
بیماری برتابشی
ailments
U
بیماری مزمن
VD
U
بیماری مقاربتی
radiation sickness
U
بیماری اشعه
radiation sickness
U
بیماری تابشی
illnesses
U
بیماری کسالت
legionnaires' disease
U
بیماری لژیونرها
to be down with something
U
بیماری گرفتن
to be ill with something
U
بیماری گرفتن
to have something
[a disease, an illness]
U
بیماری گرفتن
to be laid up with something
U
بیماری گرفتن
pick's disease
U
بیماری پیک
some kind of sickness
U
یک نوعی از بیماری
illness
U
بیماری کسالت
psychosis
U
بیماری روانی
AIDS
U
بیماری ایدز
wilson's disease
U
بیماری ویلسون
nosophobia
U
بیماری هراسی
nosophilia
U
بیماری خواهی
Parkinson's disease
U
بیماری پارکینسون
remission
U
بهبودی بیماری
encephalopathy
U
بیماری مغزی
mental disorder
U
بیماری روانی
mental illness
U
بیماری روانی
mental disease
U
بیماری روانی
lumpy jaw
U
بیماری "اکتینومیکوز"
love sickness
U
بیماری عشق
insect vectors
U
حشرات بیماری زا
herpes simplex
U
بیماری تب خال
hansen's disease
U
بیماری هنسن
pathophobia
U
بیماری هراسی
parkinsonism
U
بیماری پارکینسون
pathogenesis
U
بیماری زایی
neuropathy
U
بیماری عصب
tay sach's disease
U
بیماری تی- ساکس
sick leave
U
استراحت بیماری
sick bed
U
بستر بیماری
venereal disease
U
بیماری مقاربتی
epilepsy
U
بیماری صرع
addison's disease
U
بیماری ادیسون
advantage by illness
U
بهره بیماری
pott's disease
U
بیماری پوت
pick's syndrome
U
بیماری پیک
alzeimer's disease
U
بیماری الزایمز
pathognomy
U
بیماری شناسی
down's disease
U
بیماری داون
graves'disease
U
بیماری گریوز
catamnesis
U
تاریخچه بیماری
pestilence
U
بیماری طاعون
paranosis
U
بهره کشی از بیماری
diphtheria
[diph]
U
دیفتیری
[پزشکی]
[بیماری]
maladies
U
فاسد شدگی بیماری
primary gain
U
بهره اصلی بیماری
paranosic gain
U
بهره اصلی بیماری
smallpox
{sg}
U
آبله
[پزشکی]
[بیماری]
malady
U
فاسد شدگی بیماری
pox
{sg}
U
آبله
[پزشکی]
[بیماری]
variola
{sg}
U
آبله
[پزشکی]
[بیماری]
psychosomatic disease
U
بیماری روانی- تنی
fifth disease
[Erythema infectiosum]
U
بیماری پنجم
[پزشکی]
slapped cheek syndrome
U
بیماری پنجم
[پزشکی]
polio
U
بیماری فلج اطفال
pesthole
U
لانه بیماری ومیکروب
red plague
{sg}
U
آبله
[پزشکی]
[بیماری]
haemorrhoid
[British]
U
همورویید
[بیماری]
[پزشکی]
migraine
U
میگرن
[پزشکی]
[بیماری]
gilles de la tourett's disease
U
بیماری ژیل دو لاتورت
secondary gain
U
بهره ثانوی بیماری
epinosic gain
U
بهره ثانوی بیماری
diathesis
U
بیماری پذیری ارثی
hypertension
U
بیماری فشار خون
allopathy
U
معالجهء بیماری با اضداد ان
basedow's disease
U
بیماری بیس داو
he fell ill
U
به بستر بیماری افتاد
hemiparasite
U
انگلهایی که بیماری زا نیستند
black vomit
U
تب زرد
[پزشکی]
[بیماری]
yellow fever
U
تب زرد
[پزشکی]
[بیماری]
loose smut
U
بیماری زنگ گندم
yellow jack
[colloquial]
[yellow fever]
U
تب زرد
[پزشکی]
[بیماری]
insect vectors
U
حشرات ناقل بیماری
inpatient
U
بیماری که در بیمارستان میخوابد
hemorrhoid
[American]
U
همورویید
[بیماری]
[پزشکی]
haemorrhoid
[British]
U
بواسیر
[بیماری]
[پزشکی]
hemorrhoid
[American]
U
بواسیر
[بیماری]
[پزشکی]
iatrogenic illness
U
بیماری پزشک زاد
beriberi
U
بیماری کمبود ویتامن B
to die of an illness
U
در اثر بیماری مردن
to pass a disease on
U
بیماری منتقل کردن
to get back on one's feet
U
بهتر شدن
[از بیماری]
flight into sickness
U
پناه بردن به بیماری
fungus
U
فونجی بیماری قارچی
wernicke's encephalopathy
U
بیماری مغزی ورنیکه
renal calculus
[Calculus renalis]
U
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
vaccinates
U
برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinated
U
برضد بیماری تلقیح شدن
computer assisted diagnosis
U
تشخیص بیماری توسط کامپیوتر
lepidosis
U
بیماری پوست پولک دار
kidney stone
[Calculus renalis]
U
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
vaccinate
U
برضد بیماری تلقیح شدن
nephrolith
U
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
vaccinating
U
برضد بیماری تلقیح شدن
bladder stone
U
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
bladder calculus
U
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
cystolith
U
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
vesical calculus
U
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
epidemic
U
واگیر بیماری همه گیر
epidemics
U
واگیر بیماری همه گیر
dementia
U
دمانس
[نوعی بیماری]
[پزشکی]
enphytotic
U
بیماری همه گیر شایع
chicken pox
{sg}
U
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
pathoneurosis
U
روان رنجوری بیماری زاد
yellow fever
U
طاعون زرد
[پزشکی]
[بیماری]
Hand, foot and mouth disease
[HFMD]
U
بیماری دست، پا و دهان
[پزشکی]
poliomyelitic
U
وابسته به بیماری فلج کودکان
poliomyelitic
U
مبتلا به بیماری فلج کودکان
varicella
U
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
chicken-pox
{sg}
U
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
symptomatology
U
علم شناسایی نشانههای بیماری
hunger osteopathy
U
بیماری استخوانی ناشی از گرسنگی
glanders
U
بیماری مسری اسب و انسان
to lay low
U
خیلی ضعیف کردن
[بیماری]
to contract something from somebody
U
از کسی چیزی
[بیماری]
گرفتن
locoism
U
نوعی بیماری اسب ودام
melituria
U
بیماری قند سلس البول
The soldiers died from illness and hunger.
U
سربازان از گرسنگی و بیماری مردند.
yellow jack
[colloquial]
[yellow fever]
U
طاعون زرد
[پزشکی]
[بیماری]
black vomit
U
طاعون زرد
[پزشکی]
[بیماری]
to d. in one's bed
U
دراثر پیری یا بیماری مردن
dementia
U
زوال عقل
[نوعی بیماری]
[پزشکی]
chiclero's ulcer
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
oriental sore
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
cutaneous leishmaniasis
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
dead on arrival
U
مرحوم هنگام ورود
[بیماری در آمبولانس]
an in patient
U
بیماری که در روزهای عمل در بیمارستان میماند
chiclero ulcer
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
tropical sore
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
Jimmy Carter has cancer.
U
جیمی کارتر بیماری سرطان دارد.
leishmaniosis
U
لیشمانیوز
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
leishmaniosis
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
favus
U
نوعی بیماری پوستی قارچی واگیردار
get about
U
ازبستر بیماری برخاستن منتشر شدن
laparotomy
U
شکافتن شکم برای پی بردن به بیماری
greensick
U
مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
nephrosis
U
بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
pesthole
U
مکان مستعد برای بیماری واگیر
lymphogranuloma
U
ورم غدههای لنفاوی بیماری هوچکین
spirochetosis
U
ابتلا به بیماری حاصله از میکروب اسپیروکت
schizo
U
شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
immunotherapy
U
معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
sick-out
U
اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
sick-outs
U
اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
psychosurgery
U
جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
foulbrood
U
بیماری میکربی ومهلک نوزادکرم زنبور عسل
helminthology
U
مطالعه دراطراف کرم های بیماری زاوانگلی
toxicosis
U
بیماری ناشی از خوردن زهر ایجاد مسمومیت
acidosis
U
فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
yaws
U
بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
agoraphobic
U
شخصی که مبتلا به بیماری ترس از جاهای شلوغ است
icon
U
نشانه
icons
U
نشانه
symptoms
U
نشانه
ikons
U
نشانه
one address
U
با یک نشانه
sacrament
U
نشانه
cursor
U
نشانه گر
mark
U
نشانه
emblems
U
نشانه
emblem
U
نشانه
indications
U
نشانه ها
marks
U
نشانه
cursors
U
نشانه گر
signaled
U
نشانه
symptomless
U
بی نشانه
reminiscences
U
نشانه
reminiscence
U
نشانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com