English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
role indicator U نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
retrospective search U جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
CUG U ورودی محدود به پایگاه داده ها یا سیستم صفحه آگاهی درباره موضوع خاص برای کاربران مشخص و شناخته شده معمولاگ به وسیله کلمه رمز
prompt U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
prompted U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
prompts U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
bench mark U نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
rule U نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند
symbolic i/o assignment U نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
dense index U اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
knowledge U وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
relational database U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
relational database management system U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
device U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
devices U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
input/output U سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
operators U نشانهای که یک عمل ریاضی را بیان کند.
operator U نشانهای که یک عمل ریاضی را بیان کند.
bracket U چاپ کروشه اطراف یک موضوع برای بیان اینکه نشان دهند همان کار را انجام میدهد و از بقیه متن جدا شود
SGML U استاندارد مستقل از سخت افزار که نحوه علامتگذاری متن ها برای مشخص کردن bold,italic وحاشیه ها و غیره را بیان میکند
von neuman morgensterm utility index U شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
tables U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
arm U 1-فراهم کردن وسیله یا ماشین یا تابع برای عمل یا ورودی ها 2-مشخص کردن خط وط وقفه فعال
textbooks U کتاب اصلی دریک موضوع
text book U کتاب اصلی دریک موضوع
textbook U کتاب اصلی دریک موضوع
scans U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scan U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
analog U صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogues U صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogue U صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
delimiter U 1-حرف یا نشانهای که به زبان یابرنامه شروع و پایان داده یا کورد یا اطلاع بیان میکند. 2-مرز بین دستور و آرگومان
red herring U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
lumber's line U خط شاخص قلب نما که مشخص کننده سینه ناو است
distinguishes U بیان اختلاف بین دو موضوع
distinguish U بیان اختلاف بین دو موضوع
hash U تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
hash U الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
drop down list box U لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
searches U جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
searchingly U جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search U جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
searched U جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
significant U یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک
significantly U یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک
faceted code U یات یک موضوع را بیان میکند با انتساب دادن به هر یک یک مقدار
member U 1- یک شی در صفحه کتاب چند رسانهای . 2-رکورد یا موضوع مشخص در یک فیلد
members U 1- یک شی در صفحه کتاب چند رسانهای . 2-رکورد یا موضوع مشخص در یک فیلد
PRN U نشانهای در Dos-Ms برای نشان دادن پورت چاپگر استاندارد
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
entered U کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
enters U کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
enter U کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
ends U نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
end U نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
ended U نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
c U استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
floating U نشانه یا برچسبی که یک دستور یا کلمه مشخص را بیان میکند بدون توجه به محل آن
cell U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
hybrid circuit U ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
returned U کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returning U کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returns U کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
return U کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
cues U پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
cue U پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
phoneme U برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
routing U لیست انتخابهای مط لوب دریک مسیر برای پیام ذخیره شده در router
mouse U وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند
mouses U وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند
ikon U نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
expert U نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
experts U نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
D SUB connector U ویدیو اتصالی که در صفحه تصویرهای PC برای ارسال سیگنالهای ویدویی دریک کابل به کار می رود
else rule U قانون منط ق برنامه دریک دستور -IF Then برای اعمال IF دیگر اگر شرط -IF Then برقرار نبود
graphics U استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
gigo U اصط لاحی که بیان میکند دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
marker U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
ideal index U شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
markers U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
register U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registers U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registering U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
B register U 1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
searchingly U جستجو برای یک موضوع داده
search U جستجو برای یک موضوع داده
searched U جستجو برای یک موضوع داده
searches U جستجو برای یک موضوع داده
cai U استفاده از کامپیوتر برای آموزش یک موضوع
named port of shipment U بندر مشخص برای حمل
to be clear to somebody U برای کسی مشخص بودن
named departure point U نقطه مشخص برای حرکت
temporarily U برای زمان مشخص یا نه همیشه
realize U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realises U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizes U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realized U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realising U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realised U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing the palette U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
serve one's purpose <idiom> U مفیدبودن شخص برای کاری مشخص
rainfall index U شاخص بارش شاخص بارندگی
keypad U مجموعهای از کلیدهای خاص برای کاربرد مشخص
voyage charter U اجاره دربست کشتی برای سفری مشخص
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
diction U عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
inverts U که برای بیان نقل قول به کار می رود
invert U که برای بیان نقل قول به کار می رود
golly U حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
inverting U که برای بیان نقل قول به کار می رود
gollies U حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
wisha U برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
labelled U یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود
label U یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود
boundary U جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
dispatching priority U شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
field U مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
labeling U یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود
boundaries U جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
fielded U مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
fields U مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
beaufort scale U سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد
labels U یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود
rs c U استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
researched U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researching U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researches U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
research U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
extends U روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
algorithmic language U یک زبان که برای بیان الگوریتم ها طراحی شده است
names U کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
integer U اصط لاح ریاضی برای بیان عدد کامل
extend U روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
extending U روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
X distance U سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
x punch U سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
integers U اصط لاح ریاضی برای بیان عدد کامل
name U کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
privates U محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
Hypergraphia U [حالتی رفتاری مشخص شده با اشتیاق شدید برای نوشتن]
private U محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
flags U یک بیت در یک کلمه که برای پرچم یک عمل مشخص به کار می رود
effective U آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
flag U یک بیت در یک کلمه که برای پرچم یک عمل مشخص به کار می رود
inverter U فایل یا ورودی اندیس برای همه داده ها
cascade connection U خروجی یکی ورودی برای دیگری است
job stream U ورودی برای سیستم عامل مسیل عملیات
verifier U وسیله مخصوص برای تشخیص داده ورودی
precedence U قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
clicked U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicks U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
external U سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
gibberish U اصطلاحی که برای بیان لازم نبودن داده بکار می رود
marker U کد وارد شده در فایل یا متن برای بیان یک بخش خاص
click U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
externals U سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
dirty bit U برای بیان اینکه در حافط ه اصلی بار شده اند
parameters U زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
parameter U زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
markers U کد وارد شده در فایل یا متن برای بیان یک بخش خاص
claim frame U فریم مخصوص برای مشخص کردن ایستگاه آغاز کننده شبکه
electronic U توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص
units U که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
mouse U که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند
mouses U که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند
input/output U سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
rules U روش آزمایش پیام ورودی برای وضعیتهای خاص
unit U که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
configured out U وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
configured off U وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
configured in U وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است
text U کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
cancel U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
rhetorical question U مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
indicator U نوری که برای اخطار دادن یا بیان وضعیت یک قطعه به کار می رود
texts U کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
cancelling U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
dtr U سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند
nil pointer U اشاره گری که برای بیان انتهای یک لیست پیوندی بکارمی رود
cts U CSR برای بیان اینکه یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
cancels U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
crunches U بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
crunched U بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
crunch U بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
Shannon's Law U قانونی که بیشترین گنجایش محل اطلاعات را برای خط ارتباطی بیان کند
PID U متصل یاد شده به سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه به کاربران
bombed U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bomb U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombed out U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com