Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
current ratio
U
نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
economizing
U
صرفه جویی در دارایی حداکثر استفاده را از دارایی موجود کردن
polymorph
U
عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
hydrotaxis
U
واکنش موجود زنده نسبت به اب
implied malice
U
سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
leverage
U
نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
liabilities and assets
U
بدهی و دارایی
an insolvent estate
U
دارایی یا ملکی که برای پرداخت بدهی بسنده نباشد
handy
U
موجود
existing
U
موجود
handiest
U
موجود
going
U
موجود
life
U
موجود
entities
U
موجود
entity
U
موجود
extant
U
موجود
available
U
موجود
handier
U
موجود
stocked
U
موجود
to the fore
U
موجود
bound
U
موجود
disposal
U
موجود
in store
U
موجود
existent
U
موجود
lives
U
موجود
on hand
U
موجود
inesse
U
موجود
stock
U
موجود
current liability
U
اقلامی از بدهی که پرداخت انها از محل دارایی جاری باشد
gremlins
U
موجود وهمی
inexistent
U
غیر موجود
ready money
U
پول موجود
records available
U
اطلاعات موجود
existing circumstances
U
شرایط موجود
effective strength
U
استعدادرزمی موجود
to be there
U
موجود بودن
real
U
واقعی موجود
gremlin
U
موجود وهمی
status quo
U
وضع موجود
present
U
موجود اماده
presented
U
موجود اماده
presenting
U
موجود اماده
presents
U
موجود اماده
to have in stock
U
موجود داشتن
wight
U
موجود زنده
available goods
U
کالاهای موجود
available balance
U
مانده موجود
biotype
U
موجود همزیست
fleet in being
U
ناوگان موجود
spot goods
U
کالاهای موجود
thing
U
لباس موجود
availability
U
موجود بودن
supermen
U
موجود مافوق انسان
uric
U
موجود در ادرار پیشابی
nonentities
U
چیز غیر موجود
nonentity
U
چیز غیر موجود
The root of exisiting differences.
U
ریشه اختلافات موجود
microorganism
U
موجود ذره بینی
on hand
U
وسایل موجود درانبار
microorganisms
U
موجود ذره بینی
polyembryony
U
موجود چند جنینی
stock accounting
U
حساب کالاهای موجود
virtual
U
موجود بالقوه تقدیری
dermatome
U
قسمت خارجی یک موجود
superman
U
موجود مافوق انسان
preexistent
U
ازلیت موجود از قبل
being
U
موجود زنده شخصیت
organisms
U
ترکیب موجود زنده
freeing
U
موجود در دیسک یا حافظه
back order
U
اماد غیر موجود
built in
U
موجود در داخل چیزی
freed
U
موجود در دیسک یا حافظه
biogenic
U
موجد موجود زنده
free
U
موجود در دیسک یا حافظه
all available
U
تمام توپخانه موجود
anaerobe
U
موجود غیر هوازی
frees
U
موجود در دیسک یا حافظه
water hardness
U
[میزان املاح موجود در آب]
hemophile
U
موجود خون دوست
clara
U
هدف موجود نیست
undertone
U
ته صدا موجود در زمینه
hygroscopic moisture
U
رطوبت موجود در هوا
available supply rate
U
نواخت اماد موجود
organism
U
ترکیب موجود زنده
undertones
U
ته صدا موجود در زمینه
extant
U
نسخهء موجود و باقی
ammunition available supply rate
U
نواخت اماد مهمات موجود
beach reserves
U
ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
latent
U
اضافه ازفرفیت بار موجود
banshee
U
موجود وهمی بشکل روح
banshees
U
موجود وهمی بشکل روح
humidity
U
میزان بخار اب موجود درهوا
ubiquitous
U
همه جا حاضر موجود درهمه جا
ammunition in hands of troops
U
مهمات موجود در دست یگانها
symbiont
U
موجود زنده اجتمای یا همزی
avaiiability
U
موجود بودن بدرد خوردن
moisture content
U
درصد رطوبت موجود در خاک
taxis
U
واکنش موجود زنده در برابرگرایش
available supply rate
U
نواخت اماد مهمات موجود
humus
U
موار الی موجود در خاک
NO VACANCIES
U
اتاق خالی موجود نیست.
hypostasis
U
موجود فرضی حالت تعلیق
satyr
U
موجود نیمه انسان ونیمه بز
satyrs
U
موجود نیمه انسان ونیمه بز
menu
U
لیستی از انتخابهای اولیه موجود
solute
U
جسم حل شده موجود در محلول
menus
U
لیستی از انتخابهای اولیه موجود
availability edit
U
بررسی موجود بودن اقلام درخواستی
There are no tickets available for tonight .
U
بلیط برای امشب موجود نیست
biont
U
واحد مستقل موجود زنده سلول
armament
U
جنگ افزار موجود روی وسیله
abiogenesis
U
ایجاد موجود زنده از موادبی جان
armaments
U
جنگ افزار موجود روی وسیله
sylph
U
روح یا موجود ساکن در هوا جن هوایی
We dont have it in stock .
U
این جنس موجود نیست ( نداریم )
zapping
U
حذف داده موجود در فضای کاری
keratin
U
ماده شاخی موجود در مووناخن و شاخ
zaps
U
حذف داده موجود در فضای کاری
set up
U
انتخابهای موجود هنگام نصب سیستم
zapped
U
حذف داده موجود در فضای کاری
intravenously
U
موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
preexist
U
ازلی بودن قبلا موجود شدن
intravenous
U
موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
halobiont
U
موجود زیست کننده دراب شور
nucleon
U
پروتون یا نوترون موجود درهسته اتمی
line item
U
اقلام موجود در چانل درخواست وسایل
zap
U
حذف داده موجود در فضای کاری
radicalism
U
اجتماعی موجود سا سیستم فکری افراطی
sops
U
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
background
U
اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
sop
U
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
addressability
U
کنترل موجود روی پیکسلهای صفحه
cybercafe
U
نیز قهوه و شیرینی در آن موجود است
backgrounds
U
اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
recombinant
U
موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
To preserve the status quo .
U
وضع موجود ( شرایط فعلی ) را حفظ کردن
To pool resources to gether .
U
کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
backtab
U
برگرداندن نشانه گر به یک واحد عقب تر از موقعیت موجود
stare decisis
U
قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
resource
U
تقسیم منابع موجود در سیستم بین کارها
This is the oldest Persian script in existence.
U
این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
peripheral
U
فرفیت ذخیره سازی موجود در وسیله جانبی
dock warrant
U
سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
delivery forecast
U
پیش بینی اشکالات موجود درسیستم تولید
staged crews
U
خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
gamodeme
U
نژاد دور افتاده یا منزوی موجود زنده
net storage
U
انبار بار قوال انبارهای موجود در یک شبکه
aprFs-ski
U
فعالیتهای عمومی و سرگرمیهای موجود در پناهگاههای اسکی
jus mariti
U
حق مرد نسبت به دارایی منقول زنش
gene
U
عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
formalism
U
اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
anticatalyst
U
مادهای که موجب وقفهء واکنشهای حیاتی موجود میشود
subject to being unsold
U
فروخته نشده باشد درصورت موجود بودن کالا
genes
U
عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
metabolisms
U
تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
fixes
U
تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
riparian law
U
قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
terpene
U
هیدروکربن هایی موجود در اسانس بفرمول 61H 01C
metabolism
U
تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
prtsc
U
کلیدی که محتوای موجود روی صفحه را به چاپگر بفرستد
fix
U
تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
victualling bill
U
پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
analog
U
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ
symbion
U
موجود زندهای که بصورت دسته جمعی یا همزیستی زندگی کند
stenotherm
U
موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
window
U
فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window
U
فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
short lot
U
کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
insertion loss
U
توجه به یک سیگنال به علت افزودن یک وسیله به کانال یا مدار موجود
proprioceptive
U
تحریک شده در اثر تحریکات درونی عضو موجود زنده
parabiosis
U
برگشت ووقفه فعالیت حیاتی موجود فرونشستگی احساسات یافعالیت
transmigration
U
حلول روح مرده در بدن موجود زنده دیگری تبعید
manning level
U
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
mock-ups
U
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
real memory
U
حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
shared
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
geneva stop
U
کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
analog
U
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
shares
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
share
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
spellcheck
U
بررسی صحت نوشتار کلمه با مقایسه آن با لغت نامه موجود در کامپیوتر
mock-up
U
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
analogues
U
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
size
U
محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
sizes
U
محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
analogue
U
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
set up
U
برنامهای که به کاربر در تشخیص کامپیوتر یا نرم افزار موجود کمک میکند
topology
U
که کابل بندی و واسط های لازم و امکانات موجود درشبکه را مشخص میکند
fullest
U
که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
drawbore
U
کنگرههای موجود بین کام وزبانه که باهم جفت شده ومحکم میشود
full
U
که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
fusible read only memory
U
MORP که از ماتریسی از اتصالات موجود تشکیل شده که به طور انتخابی به برنامه وصل می شوند
analogue
U
مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
Ouroboros
U
نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
flagellant
U
کسیکه برای بخشودگی ازگناهان بخود شلاق میزند موجود یا انگل تاژک دار
ageing
U
ثابت شدن رنگ در اثر گذشت زمان و تحت تاثیر اکسیژن موجود در هوا
analogues
U
مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
infusionism
U
اعتقاد باینکه روح پیش از تن موجود است و هنگام زاییمان بتن دمیده میشود
effective demand
U
تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
abc analysis
U
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
Pentium Pro
U
قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com