Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
freezing point depression
U
نزول نقطه انجماد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
congealing point
U
نقطه انجماد
setting point
U
نقطه انجماد
freezing points
U
نقطه انجماد
freezing point
U
نقطه انجماد
solidification point
U
نقطه انجماد
solidifying point
U
نقطه انجماد
normal freezing point
U
نقطه انجماد متعارفی
cryoscopy
U
تعیین نقطه انجماد
supercool
U
بدرجه سرمای زیر نقطه انجماد رسیدن
solidifying process
U
روند انجماد جریان انجماد
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
frigidity
U
انجماد
solidification
U
انجماد
solidus
U
خط انجماد
glaciation
U
انجماد
anti freezer
U
ضد انجماد
freezing
U
انجماد
congealment
U
انجماد
regelation
U
انجماد مجدد
solidifying process
U
مرحله انجماد
solidifying process
U
پروسه انجماد
cryogenic frezing
U
انجماد با سرمازایی
concretive
U
مایه انجماد
condensation trail
U
مسیر انجماد
congelation
U
انجماد افسردگی
heat of solidification
U
گرمای انجماد
crymetry
U
انجماد سنجی
solidifying process
U
فرایند انجماد
wage freeze
U
انجماد دستمزد
price freezing
U
انجماد قیمت
solidification
U
انجماد استحکام
cryoscope
U
انجماد نما
cryoscope
U
انجماد سنج
cryoscopic
U
وابسته به انجماد سنجی
cryoscopic constant
U
ثابت انجماد سنجی
condensation trail
U
مجموعه وسایل انجماد
crygenic region
U
ناحیه انجماد سنجی
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
katabasis
U
نزول
descent
U
نزول
descents
U
نزول
onfall
U
نزول
discounts
U
نزول
downturns
U
نزول
discounting
U
نزول
downturn
U
نزول
discount
U
نزول
discounted
U
نزول
devolution
U
نزول
descension
U
نزول
falloff
U
نزول
apyrexy
U
نزول تب
degression
U
نزول
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
desceht
U
نزول سرازیری
descends
U
نزول کردن
decreases
U
نزول کردن
causes of revelation
U
اسباب نزول
fall
U
هبوط نزول
descend
U
نزول کردن
decrease
U
نزول کردن
decreased
U
نزول کردن
descendible
U
قابل نزول
cause of revelation
U
شان نزول
comedown
U
نزول کردن
money lender
U
نزول خوار
discount rate
U
نرخ نزول
lyophiled
U
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophil
U
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
nosedives
U
نزول شدید کردن
discounting
U
برات را نزول کردن
nosedives
U
نزول شدید یا ناگهانی
discounts
U
برات را نزول کردن
nosedived
U
نزول شدید کردن
discounted
U
برات را نزول کردن
nosedive
U
نزول شدید یا ناگهانی
nosedive
U
نزول شدید کردن
attack
U
اصابت یا نزول ناخوشی
attacked
U
اصابت یا نزول ناخوشی
nosedived
U
نزول شدید یا ناگهانی
discount
U
برات را نزول کردن
nosediving
U
نزول شدید یا ناگهانی
attacks
U
اصابت یا نزول ناخوشی
gut serena
U
نزول اب سیاه تام
nosediving
U
نزول شدید کردن
discount rate
U
نرخ ثابت نزول بانکی
sink
U
نزول کردن غرق شدن
undulation
U
صعودو نزول ترقی و تنزل
sinks
U
نزول کردن غرق شدن
avalanche
U
نزول ناگهانی و عظیم هر چیزی
avalanches
U
نزول ناگهانی و عظیم هر چیزی
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
glaciology
U
علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
autumns
U
برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
autumn
U
برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
whitmonday
U
روز بعد از عید نزول روح القدس بر رسولان عیسی
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
point-to-point connection
U
اتصال نقطه به نقطه
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
pointillism
U
نقاشی نقطه نقطه
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
speckle
U
نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot
U
طرح نقطه نقطه خال خال
punchation
U
نقطه
point to point
U
نقطه به نقطه
dotty
U
نقطه نقطه
point to point line
U
خط نقطه به نقطه
ice melting point
U
نقطه یخ
ice point
U
نقطه یخ
specks
U
نقطه
neel point
U
نقطه نل
prick
U
نقطه
dotting
U
نقطه
dot
U
نقطه
pricked
U
نقطه
spot
U
نقطه
pricking
U
نقطه
pricks
U
نقطه
speck
U
نقطه
point
U
نقطه
punctate
U
نقطه نقطه
speckle
U
نقطه
spots
U
نقطه
full stops
U
نقطه
period
U
نقطه
periods
U
نقطه
spotter
U
نقطه نقطه
jotted
U
نقطه
jots
U
نقطه
full stop
U
نقطه
jot
U
نقطه
stpular
U
نقطه نقطه
ellipsis
U
سه نقطه
[...]
tittle
U
نقطه
punctum
U
نقطه
two dots one dash line
U
خط دو نقطه یک خط
punctulate
U
نقطه نقطه
punctation
U
نقطه
fire point
U
نقطه شعله
fire point
U
نقطه اشتعال
ignition point
U
نقطه افروزش
fixation point
U
نقطه تثبیت
eutectic point
U
نقطه اوتکتیک
igniting point
U
نقطه اشتعال
igniting point
U
نقطه احتراق
thermal critical point
U
نقطه توقف
fixed point
U
نقطه ثابت
equivalence point
U
نقطه هم ارزی
face off spot
U
نقطه رویارویی
eutetic point
U
نقطه اتکتیک
exchange point
U
نقطه تعویض
exit point
U
نقطه خروج
exit point
U
نقطه مرگ
exit point
U
نقطه خروجی
extreme point
U
نقطه حدی
estimated position
U
نقطه براوردی
ignition point
U
نقطه اشتعال
estimated position
U
نقطه تخمینی
f.n.p
U
نقطه گداز
equilibrium point
U
نقطه تعادل
yield point
U
نقطه شکست
flash point
U
نقطه اشتعال
yield point
U
نقطه تسلیم
frost point
U
نقطه شبنم
warm spot
U
نقطه گرماگیر
fusing point
U
نقطه ذوب
fusion point
U
نقطه گداز
yellow spot
U
نقطه زرد
yeild point
U
نقطه تسلیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com