Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
aftermost
U
نزدیکترین دگل عقب کشتی پست ترین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sternmost
U
عقب ترین قسمت کشتی
garboard
U
پایین ترین حاشیه چوبی یااهنی که روی حمال کشتی قرارمیدهند
end
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
nethermost
U
پایین ترین زیر ترین
carry
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
Where is the nearest garage
U
نزدیکترین تعمیرگاه کجاست؟
Where is the nearest pharmacy?
U
نزدیکترین داروخانه کجاست؟
Where is the nearest exchange office?
U
نزدیکترین صرافی کجاست؟
Where is the nearest bank?
U
نزدیکترین بانک کجاست؟
closest point of approach
U
نزدیکترین نقطه گذر
perihelion
U
نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
Where is the nearest underground station?
U
نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟
Where is the neareset petrol station?
U
نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
perilune
U
نزدیکترین نقطه مدار به کره ماه
perigee
U
نزدیکترین نقطه مدار به کره زمین
combat resolution
U
تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
pericynthian
U
نزدیکترین نقطه مسیرفضاپیما نسبت به کره ماه
periapsis
U
نزدیکترین نقطه مدار به جسم اولیه یا مادر
court rug
U
فرش تالاری یا درباری
[این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line
U
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia
U
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
waterline
U
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
supercargo
U
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
gunroom
U
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
U
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer
U
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboats
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard
U
از کشتی بدریا روی کشتی
backmost
U
پس ترین
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
undermost
U
زیر ترین
lowest
U
پایین ترین
eldest
U
مسن ترین
undermost
U
پایین ترین
first and foremost
<adv.>
U
پیش ترین
lattermost
U
عقب ترین
aftmost
U
عقب ترین
driest
U
خشک ترین
topmost
U
اعلی ترین
furthest
U
پیشرفته ترین
foremost
U
پیش ترین
best
U
عظیم ترین
least significant
U
کم اهمیت ترین
lattermost
U
پست ترین
most important
<adj.>
U
مهم ترین
lowermost
U
پایین ترین
middlemost
U
میان ترین
midmost
U
میان ترین
leftmost
U
سمت چپ ترین
lower most
U
پایین ترین
most significant
U
پراهمیت ترین
more like;most like
U
شبیه ترین
arrant
U
بدنام ترین
hindmost
U
عقب ترین
westernmost
U
غربی ترین
bottommost
U
پایین ترین
rearmost
U
عقب ترین
downmost
U
پایین ترین
rightmost
U
راست ترین
proto
U
مهم ترین
nethermost
U
پست ترین
meritorious
U
شایسته ترین
drier
U
: خشک ترین
backmost
U
عقب ترین
free on boand
U
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
lsb
U
کم اهمیت ترین بیت
top flight
U
اعلی ترین مرتبه
eastermost
U
شرقی ترین نقطه
least significant digit
U
کم اهمیت ترین رقم
least significant bit
U
کم اهمیت ترین بیت
tick
U
سخت ترین مرحله
heartstring
U
عمیق ترین احساسات دل
ticks
U
سخت ترین مرحله
full-back
U
عقب ترین بازی کن
full-backs
U
عقب ترین بازی کن
most significant bit
U
با ارزش ترین بیت
tenth rate
U
پایین ترین درجه
tenth rate
U
از پایین ترین جنس
most significant digit
U
با ارزش ترین رقم
aftermost
U
عقب ترین واپسین
innermost
U
داخلی ترین دراعماق
most significant digit
U
با اهمیت ترین رقم
easternmost
U
شرقی ترین نقطه
neap
U
خفیف ترین جزر و مد
neap tide
U
پائین ترین جزر و مد
most significant bit
U
با اهمیت ترین بیت
ticked
U
سخت ترین مرحله
best
U
شایسته ترین پیشترین
royal road
U
اسان ترین راه
next
U
نزدیک ترین پس ازان
bottom price
U
پائین ترین قیمت
curtal step
U
پایین ترین پله پلگان
admirals
U
عالی ترین افسرنیروی دریایی
culminant
U
درمرتفع ترین موضع کامل
primitive data type
U
ساده ترین شکل داده
fullback
U
جای عقب ترین بازی کن
curtail step
U
پایین ترین پله پلگان
exosphere
U
خارجی ترین لایه اتمسفر
combat resolution
U
پایین ترین رده رزمی
main battle tank
U
قوی ترین تانک رزمی
lasts
U
پایین ترین درجه یا مقام
lasted
U
پایین ترین درجه یا مقام
last
U
پایین ترین درجه یا مقام
troposphere
U
پایین ترین بخش اتمسفر
thermosphere
U
خارجی ترین لایه اتمسفر
upmost
U
عالی ترین بالاترین درجه
lower high water
U
پایین ترین پیشرفت اب دریا
Put your warmest clothes on .
U
گرم ترین لباسهایت را تن کرد
admiral
U
عالی ترین افسرنیروی دریایی
lowest common multiple
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
least common multiple
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
heart strings
U
عمیق ترین احساسات دل رشته هایاریسمانهای دل
least developed countries
U
پائین ترین کشورهای در حال توسعه
skirting armor
U
ضخیم ترین قسمت زره تانک
last but not least
<idiom>
U
آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
bellies
U
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
belly
U
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
lower low water
U
پایین ترین پست رفت اب دریا
This is the easisrt way.
U
این آسان ترین راه است
master tooth
U
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
master pick
U
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
subcutis
U
عمیق ترین قسمت زیر پوست
next of kin
U
نزدیک ترین خویشاوندان منسوب بلافصل
lowest common multiple
[LCM]
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ک.م.م]
[ریاضی]
bottom
U
با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
bottoms
U
با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
least common multiple
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ک.م.م]
[ریاضی]
supremum
U
کوچک ترین کران بالا
[ریاضی]
least upper bound
[lub, LUB]
U
کوچک ترین کران بالا
[ریاضی]
smallest common multiple
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
orthodromy
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
endodermis
U
داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
white wool
U
[مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
greatest common divisor
[gcd]
U
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
best-sellers
U
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
best seller
U
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
rock bottom
U
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
msb
U
با اهمیت ترین بیت Bit Significant ost
greatest common divisor
U
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
greatest common factor
[GCF]
U
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
highest common factor
[HCF]
U
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
rock-bottom
U
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
msd
U
با اهمیت ترین رقم Digit Significant ost
best-seller
U
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
knight bachelor
U
پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
water collecting sump
U
پایین ترین نقطه در یک سیستم که در ان اب جمع میشود
This is the oldest Persian script in existence.
U
این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
The box office star of 1980.
U
پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
ahmad
U
اسم حضرت رسول اکرم -ستوده تر- برگزیده ترین
dynamic
U
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
intima
U
درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
dynamically
U
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
Milco
U
میلکو
[مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
physical
U
پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI
prows
U
کشتی عرشه کشتی
prow
U
کشتی عرشه کشتی
mastered
U
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
master
U
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
masters
U
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
geodetic
U
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه در روی سطح
geodesic
U
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح
high fidelity
U
ایجاد صدا با عالی ترین درجه وشباهت زیاد به اصل ومبداء ان
bilge
U
پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که اب کثافات و دیگرضایعات در ان جمع میشود
geodeticline
U
کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
geodetical
U
کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
keelage
U
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
optimum
U
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و بازیابی را به داده ذخیره شده دارد
hyperfocal distance
U
نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
weakest maintained
U
ضعیف ترین مخلوط سوخت که تحت شرایط معین میتواندتوان را بیشینه نگهدارد
circular carpet
U
قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
silicon valley
U
محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
minimum
U
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com