Perdic | نرده سازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	paling U	نرده سازی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	picket U	ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
	pickets U	ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
	picketed U	ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
	rectification U	یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
	guard-rails U	نرده
	barriers U	نرده
	rail U	نرده
	parapet U	نرده
	picket line U	خط نرده ها
	barrier U	نرده
	picket lines U	خط نرده ها
	zariba U	نرده
	banisters U	نرده
	balustrade U	نرده
	balustrades U	نرده
	railing U	نرده
	railings U	نرده
	guard-rail U	نرده
	allering U	نرده
	fences U	نرده
	pale U	نرده
	palisad U	نرده
	fence U	نرده
	palest U	نرده
	hand rail U	نرده
	fencing U	نرده
	parapets U	نرده
	lattic-bridge U	پل نرده ای
	carriage U	نرده
	carriages U	نرده
	paler U	نرده
	calculating U	دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
	pilot materials U	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
	balustrade U	نرده پلکان
	list U	شیار نرده
	balconette U	نرده ایوان
	balconet U	نرده ایوان
	colomella U	صراحی نرده
	communion-rail U	نرده محراب
	railing U	نرده کشیدن
	baluster U	ستون نرده
	Laudian rails U	نرده محراب
	guard U	نرده حفافتی
	guarding U	نرده حفافتی
	guards U	نرده حفافتی
	newels U	پایه نرده
	frieze-rail U	نرده پیشخوان
	snake fence U	نرده مارپیچ
	parclose or per U	نرده یا تجیر
	railings U	نرده کشیدن
	fender U	نرده حفاظ
	companionways U	نرده پلهای
	newel U	پایه نرده
	handrail U	نرده ساختمان
	hand rail U	دستگیره نرده
	handrail bracket U	پایه نرده
	gratling U	نرده فلزی
	balustrum U	نرده محراب
	companionway U	نرده پلهای
	railing post U	میله نرده
	bars U	نرده حائل
	handrails U	نرده ساختمان
	bar U	نرده حائل
	chancel-rail U	نرده مشبک [کلیسا]
	stair rod U	نرده راه پله
	taffrail U	نرده پاشنه ناو
	stake truck U	کامیون نرده دار
	fender U	نرده روکش نردهای
	pale U	در میان نرده محصورکردن
	paler U	در میان نرده محصورکردن
	bridgheboard U	نرده پلکان چوبی
	to rail a place U	گرداگردجائی نرده یامحجرکشیدن
	balustrade Order U	ترتیب نرده ستون ها
	bridgeboard U	نرده پلکان چوبی
	hand rail U	دست انداز نرده
	palest U	در میان نرده محصورکردن
	paling U	حصار کشی نرده
	catch fence U	نرده محکم سر پیچ
	wreath U	نرده پلکان مارپیچی
	empale U	نرده کشیدن دور
	handrail U	نرده مخصوص دستگیره
	peels U	خلال نرده چوبی
	handrails U	نرده مخصوص دستگیره
	peel U	خلال نرده چوبی
	wreaths U	نرده پلکان مارپیچی
	handrail U	نرده دور پله ناو
	scalar quantity U	کمیت نرده ای [فیزیک] [ریاضی]
	picket U	نرده کشیدن مراقبت کردن
	fence U	حفظ کردن نرده کشیدن
	handrails U	نرده دور پله ناو
	picketed U	نرده کشیدن مراقبت کردن
	scalar U	کمیت نرده ای [فیزیک] [ریاضی]
	dogleg U	نوعی نرده چوبی دهقانی
	rail U	نرده کشیدن توبیخ کردن
	fencible U	مناسب برای نرده کشی
	fences U	حفظ کردن نرده کشیدن
	taffrail U	نرده قسمت عقب کشتی
	pickets U	نرده کشیدن مراقبت کردن
	wattle U	نرده گذاری کردن بستن
	scalar field U	میدان نرده ای [ریاضی] [فیزیک]
	ordnance plant U	کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
	jagger U	الت کنگره سازی یادندانه سازی
	curtail U	[نرده ی پلکان پیچکی در راه پله ها]
	guard rail U	نرده دست انداز راه پله
	pole sitter U	راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
	guards U	احتیاط نرده روی عرشه کشتی
	guarding U	احتیاط نرده روی عرشه کشتی
	guard U	احتیاط نرده روی عرشه کشتی
	ox fence U	اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
	oxer U	اغل گاو که دارای نرده یاپرچین باشد
	frame U	قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
	lug out U	تمایل داشتن اسب به دورشدن از نرده مسابقه
	billboards U	هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود
	guard rail U	نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
	billboard U	هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود
	fence U	روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
	ledger board U	تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
	lamb's tongue U	[کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
	pre-treatment U	عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
	imagery U	مجسمه سازی شبیه سازی
	frustration U	خنثی سازی محروم سازی
	irritancy U	پوچ سازی باطل سازی
	ouster U	بی بهره سازی محروم سازی
	frustrations U	خنثی سازی محروم سازی
	subjugation U	مقهور سازی مطیع سازی
	formularization U	کوتاه سازی ضابطه سازی
	breastwork U	استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
	bear in U	تمایل اسب به نزدیک شدن به جانب کناره مسیر یا نرده ها
	manrope U	طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
	erasable U	1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
	save U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saved U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saves U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	sightscreen U	دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
	choire-enclosure U	[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
	choir-rail U	[ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
	choir-screen U	[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	sorts U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sort U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sorted U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	hitting U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hits U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hit U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	altar-rail U	[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
	electronic U	کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
	grates U	باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
	grate U	باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
	grated U	باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
	Indeo U	فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
	dump U	1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
	fraise U	نرده دار کردن دهانه چیزی را گشادتر کردن
	external U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	externals U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	baluster U	ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
	fence [around / between something] U	نرده [دور چیزی] [بین چیزی]
	bull pen U	محوطه نرده دار تمرین توپگیری بیس بال توپزنهای ذخیره بیس بال
	local anasthesia U	سر سازی
	flooring U	کف سازی
	truncation U	بی سر سازی
	pavement U	کف سازی
	bridge building U	پل سازی
	pavements U	کف سازی
	stylization U	مد سازی
	bridgework U	پل سازی
	individualises U	تک سازی
	idolization U	بت سازی
	compaction U	تو پر سازی
	individualising U	تک سازی
	deflexion U	خم سازی
	repk lection U	پر سازی
	individualization U	تک سازی
	flection U	خم سازی
	individuation U	تک سازی
	retortion U	کج سازی
	retortion U	خم سازی
	individualizes U	تک سازی
	individualized U	تک سازی
	individualised U	تک سازی
	individualize U	تک سازی
	padding U	له سازی
	individualizing U	تک سازی
	re construction U	دوباره سازی
	resolving U	برطرف سازی
	rarafaction U	لطیف سازی
	scenery U	صحنه سازی
	rearrngement U	پس وپیش سازی
	stacking U	پشته سازی
	latticework U	شبکه سازی
	histrionics U	صحنه سازی
	plaster of Paris U	گچ مجسمه سازی
	rectification U	دائم سازی
	oscillation U	نوسان سازی
	oscillations U	نوسان سازی
	puppyhood U	خود سازی
	puppydom U	خود سازی
	punctation U	نقطه سازی
	illuminations U	روشن سازی
	illumination U	روشن سازی