Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fire escape
U
نردبان نجات
fire escapes
U
نردبان نجات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ladders
U
نردبان بکار بردن نردبان ساختن
ladder
U
نردبان بکار بردن نردبان ساختن
lifebuoys
U
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoy
U
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
air-sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
ladders
U
نردبان
companionway
U
نردبان
stiles
U
نردبان
companionways
U
نردبان
ladder
U
نردبان
stair
U
نردبان
escalade
U
نردبان
stairwell
U
نردبان
lad der
U
نردبان
stairwells
U
نردبان
step ladder
U
نردبان
stile
U
نردبان
ladder scaffold
U
نردبان
rope ladders
U
نردبان طنابی
rung
پله نردبان
rope ladder
U
نردبان طنابی
round of ladder
U
پله نردبان
rundle
U
پله نردبان
mobile turnable ladder
U
نردبان متحرک
suspension ladder
U
نردبان اویزان
stave
U
میله نردبان
folding ladder
U
نردبان تاشو
roof ladder
U
نردبان سقف
stepladder
U
نردبان متحرک
stepladders
U
نردبان متحرک
ratline
U
نردبان طنابی کشتی
range ladder
U
تنظیم با نردبان بردی
traps
U
نردبان قابل حمل
footboard
U
تخته پله نردبان
scaling ladder
U
نردبان اتش نشانی
jacob's ladder
U
نردبان جنگی ناو
pompier ladder
U
نردبان اتش نشانی
scaffold's ladder
U
نردبان چوب بست
scaling ladder
U
نردبان برای بالارفتن از جاهای محصور
To climb down.
U
پایین آمدن ( از کوه ،نردبان وغیره )
attic ladder
U
نردبان کشویی
[مخصوص اتاق زیرشیروانی]
loft ladder
U
نردبان کشویی
[مخصوص اتاق زیرشیروانی]
ladder dredge
U
لاروبی که دلولههای انرازنجیرمانند نردبان می گرداند
aerial ladder
U
نردبان چرخان
[مخصوص ماشین آتش نشانی]
turntable ladder
U
نردبان چرخان
[مخصوص ماشین آتش نشانی]
manrope
U
طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
liberation
U
نجات
escape line
U
خط نجات
life vest
U
کت نجات
salvation
U
نجات
life jacket
U
کت نجات
rescue
U
نجات
livery
U
نجات
rescued
U
نجات
rescues
U
نجات
rescuing
U
نجات
liveries
U
نجات
safety
U
نجات
life jacket
U
جلیقه نجات
life buoy
U
بویه نجات
breeches buoy
U
بویه نجات
crash boat
U
قایق نجات
life float
U
قایق نجات
safety boat
U
قایق نجات
deep submergence
U
زیردریایی نجات
life boat
U
کرجی نجات
life belt
U
کمربند نجات
life buoy
U
حلقه نجات
life boad
U
قایق نجات
lifebelts
U
کمربند نجات
parachut
U
چتر نجات
plane guard
U
ناوگارد نجات
lifebelt
U
کمربند نجات
survival suit
U
لباس نجات
survival pack
U
بسته نجات
salvageable
U
قابل نجات
plane guard
U
ناو نجات
salvable
U
نجات یافتنی
rescue operation
U
عملیات نجات
redeliver
U
از نو نجات دادن
refugee relief
U
نجات پناهندگان
lifesaving
U
نجات غریق
savior
U
نجات دهنده
life line
U
طناب نجات
life line
U
بند نجات
life net
U
تور نجات
life raft
U
قایق نجات
life vest
جلیقه نجات
lifeguard submarine
U
زیردریایی نجات
liferaft
U
شناوه نجات
rescue basket
U
زنبیل نجات
safety belts
U
کمربند نجات
survived
U
نجات دادن
survive
U
نجات دادن
recover
U
نجات دادن
lifeguard
U
نجات غریق
recovers
U
نجات دادن
salvation
U
سبب نجات
resuscitation
U
نجات غریق
safety belt
U
کمربند نجات
delivers
U
نجات دادن
deliver
U
نجات دادن
survivors
U
نجات یافتگان
lifeboats
U
قایق نجات
recovering
U
نجات دادن
survives
U
نجات دادن
parachuting
U
چتر نجات
saviours
U
نجات دهنده
save
U
نجات دروازه
surviving
U
نجات دادن
saved
U
نجات دروازه
parachutes
U
چتر نجات
parachuted
U
چتر نجات
saviour
U
نجات دهنده
lifeboat
U
قایق نجات
stole
U
جلیقه نجات
lifeguards
U
نجات غریق
saves
U
نجات دروازه
parachute
U
چتر نجات
lifesaving
U
نجات دهنده زندگی
lifesaver
U
نجات دهنده زندگانی
rescue and assistance
U
عملیات نجات و مددکاری
survivors
U
نجات یافتگان از مرگ
life vest
U
لباس نجات غریق
liferaft
U
قایق نجات لاستیکی
mae west
U
جلیقه نجات فشاری
salvaged
U
از خطرنابودی نجات دادن
salvage
U
از خطرنابودی نجات دادن
salvages
U
از خطرنابودی نجات دادن
salvaging
U
از خطرنابودی نجات دادن
rescue chamber
U
اطاقک نجات زیردریایی
pararescue team
U
تیم تجسس و نجات
pararaft
U
وسایل نجات چتربازی
paradrop
U
بارریزی باچتر نجات
search and rescue
U
عملیات تجسس و نجات
lifesaving
U
وسیله نجات غریق
lifeguard
U
مامور نجات غریق
life belt
U
کمربند نجات غریق
lifeguard
U
گارد نجات دریایی
life buoy
U
حلقه نجات غریق
lifeguards
U
مامور نجات غریق
lifeguards
U
گارد نجات دریایی
helicopter rescue strop
U
کمربند نجات هلیکوپتر
life belt
U
لاستیک نجات غریق
helicopter rescue net
U
تور نجات هلیکوپتر
fire and rescue
U
نجات و اطفای حریق
soteriology
U
مبحث نجات رستگاری
save one's neck/skin
<idiom>
U
نجات خوداز خطر ومشکل
redeemer
U
رهایی بخش نجات دهنده
salvage money
U
جایزه نجات کشتی یا محموله
save
U
نجات دادن پس انداز کردن
lifeline
U
طناب یارسن نجات غواص
salvage
U
اموال نجات یافته از خطر
salvaged
U
اموال نجات یافته از خطر
unsaved
U
محفوظ نشده نجات نیافته
lifelines
U
طناب یارسن نجات غواص
saved
U
نجات دادن پس انداز کردن
salvages
U
اموال نجات یافته از خطر
fire and rescue
U
عملیات نجات و اطفای حریق
lifeguards
U
نجات غریق محافظ شخصی
helicopter double rescue harness
U
کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
life line
U
طناب وصل به حلقه نجات
lifesaver
U
عضودسته نجات غریق وامثال ان
salvaging
U
اموال نجات یافته از خطر
lifeguard
U
نجات غریق محافظ شخصی
saves
U
نجات دادن پس انداز کردن
redeemers
U
رهایی بخش نجات دهنده
survives
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
surviving
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
survive
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
to rescue somebody from drowning
U
کسی را از غرق شدن نجات دادن
survived
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
to rescue people from the water
U
مردم را
[از غرق شدن ]
در آب نجات دادن
make a run for it
<idiom>
U
برای نجات جان فرار کردن
salvor
U
نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
life raft
قایق چوبی
[برای نجات غریق]
life jacket
U
سینه بند نجات جلیقه ضد گلوله
escape
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escaped
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escapes
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escaping
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
andromeda
U
از دست غولی نجات یافت وزن او شد
ski patrolman
U
عضو گروه نجات در پیست اسکی
deep submergence
U
زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
reclaimed
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaim
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
jettisoned
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
reclaiming
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
jettison
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoning
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisons
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
life preservers
U
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
reclaims
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
para bomb
U
بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
salvage
U
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
salvaged
U
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
life preserver
U
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
salvages
U
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
ski patrol
U
گروه نجات و حمل مصدومان در پیست اسکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com