English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
europen plan U نرخ ثابت هتل جهت اتاق وسرویس مهمانان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wedding cake U کلوچهای که در عروسی به مهمانان میدهند و برای دوستانی ....میفرستند
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
compartmentalising U اتاق اتاق کردن
compartmentalised U اتاق اتاق کردن
compartmentalize U اتاق اتاق کردن
compartmentalized U اتاق اتاق کردن
compartmentalizes U اتاق اتاق کردن
compartmentalises U اتاق اتاق کردن
compartmentalizing U اتاق اتاق کردن
static test U ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital U سپرده ثابت اموال ثابت یکان
standing orders U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
standing U ثابت دستورالعمل ثابت
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
chambers U اتاق
chamber U اتاق
rooms U اتاق
room mate U هم اتاق
room U اتاق
studio U اتاق کار
studios U اتاق کار
waiting-room U اتاق انتظار
a single room U یک اتاق یک نفره
a sinlge room U یک اتاق یک نفره
a double room U یک اتاق دو نفره
Room 123 U اتاق 123
Get out of the room. U از اتاق بروبیرون
reception rooms U اتاق انتظار
sickroom U اتاق بیمار
clearing houses U اتاق تهاتر
reading room U اتاق قرائت
clearing house U اتاق تهاتر
roomfuls U بقدر یک اتاق پر
roomful U بقدر یک اتاق پر
sickrooms U اتاق بیمار
linoleum U مشمع کف اتاق
spense U اتاق ناهارخوری
reception rooms U اتاق پذیرایی
sitting room U اتاق نشیمن
undercroft U اتاق کلیسا
toolroom U اتاق ابزار
tearoom U اتاق چای
surgeries U اتاق جراحی
surgery U اتاق جراحی
studding U ارتفاع اتاق
spence U اتاق ناهارخوری
snow cave U اتاق برفی
room temperature U دمای اتاق
operations room U اتاق عملیات
distorted room U اتاق خطاانگیز
chamber of trade U اتاق تجارت
chamber of trade U اتاق بازرگانی
chamber of shipping U اتاق کشتیرانی
chamber of commerce U اتاق تجارت
vacuum chamber U اتاق خلاء
war room U اتاق جنگ
war room U اتاق عملیات
sitting-room U اتاق نشیمن
sitting-rooms U اتاق نشیمن
living room U اتاق نشیمن
living rooms U اتاق نشیمن
reception room U اتاق انتظار
reception room U اتاق پذیرایی
reading rooms U اتاق قرائت
newsrooms U اتاق نودادنگاری
newsrooms U اتاق خبر
newsroom U اتاق نودادنگاری
newsroom U اتاق خبر
houseroom U اتاق خانه
wheelhouse U اتاق سکان
wheelhouses U اتاق سکان
common rooms U اتاق استادان
common room U اتاق استادان
bed and breakfast U اتاق و صبحانه
chamber of commerce U اتاق بازرگانی
Elephant in the living room U فیل در اتاق نشیمن
long gallery U اتاق طویل
assmbly-room U اتاق همایش
keeping-room U اتاق نشیمن
common joist U تیر کف اتاق
vestibular U اتاق کوچک بدن
ante-chamber U اتاق انتظار
dorter U اتاق خواب
dortour U اتاق خواب
batten U [تخته ی کف اتاق ]
fix U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
playroom U اتاق بازی کودکان
playrooms U اتاق بازی کودکان
Fine, I will take it. خوب من اتاق را میخواهم.
vestry U اتاق دعا رخت کن
vestries U اتاق دعا رخت کن
Operation room. U اتاق عمل ( بیمارستان )
workroom U اتاق کار کارگاه
cella U [اتاق مطالعه ی راهبها]
calefactory U [اتاق گرم صومعه]
Br U مخفف اتاق خواب
I'd like a room with bath. من یک اتاق با حمام میخواهم.
I'd like a double room U من یک اتاق دو نفره میخواهم.
chamber U اتاق خواب خوابگاه
chambers U اتاق خواب خوابگاه
I'd like a sinlge room. من یک اتاق یک نفره میخواهم.
I'd like a room with twin beds. من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
workshop U اتاق کار کارگاه
lead chamber process U فرایند اتاق سربی
emergency room [American E] [e.r.] [ER] U اتاق عمل اورژانس
emergency medical treatment room U اتاق عمل اورژانس
halls U اتاق بزرگ دالان
workshops U اتاق کار کارگاه
cabins U اتاق کوچک قایق
cabin U اتاق کوچک قایق
enclosure U اتاق راهبان [دین]
hall U اتاق بزرگ دالان
Casuality [British E] U اتاق عمل اورژانس
stokehold U اتاق اتشخانه کشتی
undercroft U اتاق زیر زمینی
Accident and Emergency U اتاق عمل اورژانس
casuality department [British E] U اتاق عمل اورژانس
A+E unit [British E] U اتاق عمل اورژانس
vestibular U مربوط به اتاق کوچک
Egyptian hall U [اتاق عمومی مستطیل شکل]
redoing U دوباره اتاق را تزئین کرد
redone U دوباره اتاق را تزئین کرد
tape library U اتاق مخصوص نگهداری نوار
Mary is in the next room. U ماری در اتاق پهلویی است.
redoes U دوباره اتاق را تزئین کرد
studies U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
studying U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
industries and mines U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
smoking room U اتاق ویژه سیگار کشیدن
redid U دوباره اتاق را تزئین کرد
deckhouse U اتاق روی عرشه کشتی
study U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
redo U دوباره اتاق را تزئین کرد
chamber of commerce U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
I'd like a double bed room. من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
Do you have any vacancies? U آیا اتاق خالی دارید؟
NO VACANCIES U اتاق خالی موجود نیست.
May I see the room? U آیا میتوانم اتاق را ببینم؟
She entered the room as naked as the day she was born . U لخت وعور وارد اتاق شد
She was sitting in the corner of the room . U گوشه اتاق نشسته بود
My room hasn't been prepared. اتاق من آماده نشده است.
cattle [rooms] of the worst description U دام [اتاق] در بدترین وضعیت
What is my room number? U شماره اتاق من چند است؟
loft ladder U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
suites U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
smoker U واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
suite U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
stateroom U اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
smokers U واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
attic door-case [چارچوب در کشویی اتاق زیر شیروانی]
enfilade U [یک رشته اتاق که رو به روی هم قرار دارند.]
attic ladder U پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
attic ladder U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
loft ladder U پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
double up <idiom> U اتاق خود را باکسی شریک بودن
There are no vacancies at the hotel. U هتل اتاق ( جای ) خالی ندارد
Give the room a good clean. U اتاق را حسابی جمع وجور کردن
There is an air of mystery in this room. U این اتاق حالت مرموزی دارد
bodywork U ساختن یا تعمیر اتاق و بدنهی اتومبیل
smoking room U اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
wood block U قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
The room was tastefully decorated with flowers . U اتاق خیلی با مزه با گه تزیین شده بود
The room is stuffy. U هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
wall-to-wall U [مفروش کردن کل اتاق توسط یک تخته فرش]
hanging U [فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
Hotel accommodation is rather expensive there. U قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
Several people could be accommodated in this room. U چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
Could you put an extra bed in the room? U آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
Could you put a cot in the room? U آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
hypostyle hall U [اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
lararium U [اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
The room is bare of furniture . U این اتاق خیلی لخت کردند ( مبلمان کافی ندارد )
accessorize U اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره
drapery rug U قالیچه های پرده ای [جهت آویزان کردن در سر درب ورودی اتاق]
After dinner he likes to retire to his study. U پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
dalle U صفحه بتنی [یا از جنس سنگ و مرمر صاف که کف اتاق استفاده می شده است.]
thetic U ثابت
thetical U ثابت
settled U ثابت
fixes U ثابت
undeviating <adj.> U ثابت
changeless U ثابت
unswerving <adj.> U ثابت
leger or ledger U ثابت
inalterable U ثابت
invariable U ثابت
fixed bridge U پل ثابت
fiducial U ثابت
disputeless U ثابت
incommutable U ثابت
indelible U ثابت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com