Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ahoy
U
ندا و خبر برای مواقع سلام لفظ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parting salute
U
سلام نظامی با توپ و غیره برای عزیمت اشخاص سلام بدرقه
Emergeny exit .
U
پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
personal salute
U
تیر سلام برای افراد
parting shots
U
تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
parting shot
U
تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
To stand at the salute.
U
بحالت سلام ایستادن (سلام نظامی )
salvo
U
شلیک توپ برای ادای احترام توپ سلام
salvoes
U
شلیک توپ برای ادای احترام توپ سلام
salute
U
احترام نظامی توپ سلام یا توپ سلام انداختن
saluting
U
احترام نظامی توپ سلام یا توپ سلام انداختن
saluting battery
U
توپ اجراکننده تیر سلام اتشبار تیر سلام
saluted
U
احترام نظامی توپ سلام یا توپ سلام انداختن
salutes
U
احترام نظامی توپ سلام یا توپ سلام انداختن
sometimes
U
بعضی مواقع
On such ( these ) occasions .
U
دراینگونه مواقع
We would like to take this opportunity to …
U
مواقع را مغتنم شمرده ...
stochastic
U
دارای تغییردر مواقع مختلف
fire escapes
U
خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
sou'wester
U
کلاه مخصوص مواقع توفانی دریا
fire escape
U
خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
tailcoat
U
کت دامن گرد مخصوص مواقع رسمی
fire escape
U
پله کان مخصوص فرار در مواقع حریق
index number
U
مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
fire escapes
U
پله کان مخصوص فرار در مواقع حریق
silk hat
U
کلاه بلند ابریشمی مخصوص مواقع رسمی
occasional
U
وابسته به فرصت یا موقعیت مربوط به بعضی از مواقع یاگاه و بیگاه
ejection seat
U
صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
dichogamic
U
دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
hand salute
U
سلام نظامی دادن سلام نظامی
bills
U
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill
U
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
good afternoon
U
سلام
salutations
U
سلام
howdy
U
سلام !
regard
U
سلام
greetings
U
سلام
greeting
U
سلام
salutation
U
سلام
saluting
U
سلام
salutes
U
سلام
regards
U
سلام
saluted
U
سلام
regarded
U
سلام
salute
U
سلام
all hail
U
سلام
salaams
U
سلام
salaam
U
سلام
salaaming
U
سلام
salaamed
U
سلام
greets
U
: سلام
greeted
U
: سلام
hello
U
سلام
allhail
U
سلام
ave
U
سلام
hullo
U
سلام
greet
U
: سلام
kind regards
U
سلام
hailed
U
سلام کردن
greeting
U
سلام کننده
hailing
U
: سلام درود
hail
U
سلام کردن
to give the time of day
U
سلام کردن
to take the salute
U
سلام گرفتن
gun salute
U
تیر سلام
half cap
U
نیم سلام
hailed
U
: سلام درود
take the salute
U
سلام گرفتن
nodding acquaintance
U
سلام علیک
minute gun
U
توپ سلام
greetings
U
سلام کننده
color salute
U
سلام به پرچم
saluted
U
سلام دادن
hails
U
سلام کردن
hullos
U
سلام کردن
saluting gun
U
توپ سلام
full dress
U
لباس سلام
salaam
U
سلام کردن
salaamed
U
سلام کردن
salaaming
U
سلام کردن
sties
U
سنده سلام
salaams
U
سلام کردن
hails
U
: سلام درود
hellos
U
سلام کردن
salute
U
سلام دادن
sty
U
سنده سلام
blank catridge
U
گلوله سلام
admirals' march
U
سلام تیمساری
hail
U
: سلام درود
saluting
U
سلام دادن
hailing
U
سلام کردن
hello
U
سلام کردن
styes
U
سنده سلام
stye
U
سنده سلام
salutes
U
سلام دادن
hallos
U
سلام کردن
curtsied
U
سلام یاتواضع کردن
curtsies
U
سلام یاتواضع کردن
curtsy
U
سلام یاتواضع کردن
curtsying
U
سلام یاتواضع کردن
to return a greeting
U
جواب سلام دادن
curtsey
U
سلام یاتواضع کردن
hailed
U
سلام برشما باد
to make a curtsy
U
سلام زنانه کردن
hailing
U
سلام برشما باد
to salute an officer
U
افسری را سلام دادن
curtseying
U
سلام یاتواضع کردن
saluter
U
سلام دهنده یاکننده
They greeted each other.
U
با هم سلام وتعارف کردند
Please give him my (best) regards.
U
سلام مرا به اوبرسانید
evening gun
U
توپ سلام شامگاه
fire salute
U
توپ سلام انداختن
to fire salute
U
توپ سلام انداختن
Remember me to him.
سلام من را به او برسان.
[مرد]
Give him my regards.
U
سلام من را به او برسان.
[مرد]
hail
U
سلام برشما باد
peace be with you
U
سلام برشما باد
give my r. s to him
U
سلام مرابه او برسانید
hails
U
سلام برشما باد
To greet someone . To exchange greetings with someone.
U
با کسی سلام وتعارف کردن
To be a nodding acquaintance of someone .
U
با کسی سلام وعلیک داشتن
He didnt return (acknowledge) my greetings.
U
جواب سلام مرا نداد
To take the salute.
U
جواب سلام ( نظامی ) رادادن
personal salute
U
مراسم سلام افراد برجسته
he has an axe to grind
U
سلام لربی طمع نیست
half cap
U
سلام با اندک تکانی درکلاه
Everyone sends their regards to you.
U
همگی بهت سلام رسوندن.
gratulate
U
تبریک گفتن سلام کردن
levee
U
سلام عام بارعام دادن
salutation
U
تعارف سلام اول نامه
salutations
U
تعارف سلام اول نامه
present arms
U
سلام درحال پیش فنگ
to do make or pay obeisance to
U
بکسی تواضع یا باسر سلام کردن
Can't you just say hello like a normal person?
U
نمیتونی مثل یک آدم معمولی سلام بدی؟
saluting
U
سلام کردن یا دست دادن دو کشتی گیر در اغازمبارزه
gun salute
U
سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
saluted
U
سلام کردن یا دست دادن دو کشتی گیر در اغازمبارزه
salute
U
سلام کردن یا دست دادن دو کشتی گیر در اغازمبارزه
salutes
U
سلام کردن یا دست دادن دو کشتی گیر در اغازمبارزه
cap
U
سلام دادن بوسیله برداشتن کلاه از سر سربطری یا قوطی
capped
U
سلام دادن بوسیله برداشتن کلاه از سر سربطری یا قوطی
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
U
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft
U
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drive
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategy
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
infra red link
U
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
color salute
U
سلام پرچم احترام به پرچم
rifle salute
U
احترام با تفنگ سلام با تفنگ
recalls
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalled
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
Ackerman's function
U
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
narratives
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narrative
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
c
U
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
permanent
U
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
bin
U
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bins
U
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
revenue tax
U
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
iil
U
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
teacloths
U
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloth
U
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
no show
U
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
liberal education
U
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
grammar
U
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
redundancy
U
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
redundancies
U
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
bread and point
U
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
doubled up
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
grammars
U
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
cold thrust
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
HTTP
U
دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
cold test
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
opens
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opened
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
gather shot
U
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
feedback
U
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
double
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
open
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
intubation
U
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
scratch
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
potatoes and point
U
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
auto
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
FDDI
U
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
scratched
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratches
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
personal
U
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
cat
U
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cats
U
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
autos
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
scratching
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
invitation
U
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
wiring
U
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com