Perdic | نخستین گناه ادم ابوالبشر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	original sin U	نخستین گناه ادم ابوالبشر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	abel U	فرزند ادم ابوالبشر که برادرش
	at first a U	در نخستین دید در وهله نخستین
	sackless U	بی گناه
	guilt U	گناه
	guiltless U	بی گناه
	fault U	گناه
	delict U	گناه
	deep dyed U	گناه
	cleanhanded U	بی گناه
	vice U	گناه
	irreprehensible U	بی گناه
	reproachless U	بی گناه
	sinless U	بی گناه
	offense,etc U	گناه
	offense U	گناه
	crime U	گناه
	pure of guilt U	بی گناه
	offenceless U	بی گناه
	niet culpable U	بی گناه
	offenses U	گناه
	offence U	گناه
	misdemeanor U	گناه
	vice- U	گناه
	vices U	گناه
	sin U	گناه
	misdemeanours U	گناه
	irreproachable U	بی گناه
	transgression U	گناه
	faults U	گناه
	blameless U	بی گناه
	faulted U	گناه
	sinned U	گناه
	misdemeanour U	گناه
	vises U	گناه
	misdemeanors U	گناه
	sinning U	گناه
	resipiscent U	معترف به گناه
	resipiscence U	اقرار به گناه
	remission U	عذر گناه
	peccabillo U	گناه کوچک
	absolution	آمرزش گناه
	guilt feeling U	احساس گناه
	transgression U	خطا گناه
	deadly sin U	گناه کبیره
	irreprovable U	بی گناه رد نکردنی
	mortal sin U	گناه کبیره
	hamartophobia U	گناه هراسی
	peccatophobia U	گناه هراسی
	blamed U	اشتباه گناه
	venial U	گناه صغیر
	to perpetrate a crime U	گناه کردن
	sinning U	گناه ورزیدن
	crime U	گناه کردن
	misdeeds U	جرم گناه
	misdeed U	جرم گناه
	venial sin U	گناه صغیره
	blame U	اشتباه گناه
	blaming U	اشتباه گناه
	blames U	اشتباه گناه
	sinned U	گناه ورزیدن
	sin U	گناه ورزیدن
	sin of the f. U	گناه جسم
	erring U	گناه کار
	incendiary crime U	گناه اتش انگیزی
	in flagrant delict U	درعین ارتکاب گناه
	impenitently U	بالجاجت در گناه کاری
	i may thank myself U	گناه از خودم است
	capital offence or crime U	گناه مستوجب اعدام
	d.sin U	گناه بزرگ عمدی
	to purify from sin U	از گناه پاک کردن
	incestuously U	با گناه نزدیکی بمحارم
	guilt U	گناه مجرمیت محکومیت
	besetting sin U	گناه دست برندار
	pardoner U	کشیش امرزنده گناه
	a guilty conscience [about] U	وجدان با گناه [بخاطر]
	i am shaped in sin U	در گناه سرشته شده ام
	impemitently U	بااصرار در گناه کاری
	of malice prepense U	با قصد ارتکاب گناه
	to sin agaist god U	بخدا گناه ورزیدن
	the f.of adem U	گناه یا انحراف ادم
	He was dismissed though (while) he was in fact innocent. U	اخراج شد درصورتیکه بی گناه بود
	to acknowledge your own guilt [culpability] U	به گناه خود اقرار کردن
	capital U	گناه مستوجب اعدام سرمایه
	own up <idiom> U	گناه رابه گردن گرفتن
	infallible U	مصون از خطا منزه از گناه
	to purify from sin U	از قید گناه ازاد کردن
	salvationism U	اعتقاد بلزوم رستگاری از گناه
	absolved U	کسی را از گناه بری کردن
	to perpetrate a crime U	گناه یا جنایتی را مرتکب شدن
	absolving U	کسی را از گناه بری کردن
	absolves U	کسی را از گناه بری کردن
	absolve U	کسی را از گناه بری کردن
	puratorial U	پاک کننده گناه کفارهای
	sin of omission U	گناه فروگذاری از انجام امری
	conscience-stricken U	دچار ناراحتی وجدان یا احساس گناه
	dewy eyed U	معصوم و پاک چون کودک بی گناه
	peccability U	ژمادگی برای گناه کردن جایزالخطایی
	dewy-eyed U	معصوم و پاک چون کودک بی گناه
	i insist on his innocence U	جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
	i insist that he is innocent U	جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
	incipient U	نخستین
	primary U	نخستین
	primal <adj.> U	نخستین
	quadrages ima U	نخستین
	proto U	نخستین
	our first parents adam and eva U	نخستین ما
	mixers U	نخستین
	initials U	نخستین
	initial U	نخستین
	initialed U	نخستین
	initialing U	نخستین
	mixer U	نخستین
	initialling U	نخستین
	premiers U	نخستین
	premier U	نخستین
	premiere U	نخستین
	first U	نخستین
	initialled U	نخستین
	premiering U	نخستین
	premieres U	نخستین
	first detector U	نخستین
	premiered U	نخستین
	to feel a pang of guilt U	ناگهانی احساس بکنند که گناه کار هستند
	She is more culpable than the others. U	او [زن] بیشتر از دیگران گناه کار [مقصر] است.
	impenitence U	سر سختی زیاد در گناهکاری پشیمان نشدن از گناه
	primary group U	گروه نخستین
	primary productivity U	فراوردگی نخستین
	initial stage U	طبقه نخستین
	primary motivation U	انگیزش نخستین
	primary processes U	فرایندهای نخستین
	incunabula U	نخستین دوره
	springer stone U	نخستین رگ پاطاق
	primary needs U	نیازهای نخستین
	incipincy U	حالت نخستین
	primary personality U	شخصیت نخستین
	primary drive U	سائق نخستین
	prime coat U	روکش نخستین
	protomartyr U	نخستین شهید
	primary treatment U	پاکسازی نخستین
	primary treatment U	تصفیه نخستین
	primary anxiety U	اضطراب نخستین
	octateuch U	نخستین عهدعتیق
	primary colors U	رنگهای نخستین
	primary reinforcement U	تقویت نخستین
	rough coat U	نخستین اندود
	proenomen U	نام نخستین
	initial expenses U	هزینه نخستین
	incipience U	حالت نخستین
	the first day U	نخستین رور
	as a first step <adv.> U	نخستین [اولا]
	first rate U	نخستین درجه
	first impression U	برداشت نخستین
	first hand U	نخستین بازی کن
	first aids U	کمکهای نخستین
	prototypes U	نخستین بشر
	primary zones U	نواحی نخستین
	prototype U	نمونه نخستین
	crossover U	تمرکز نخستین
	by return of post U	با نخستین پست
	prototype U	نخستین بشر
	book one U	جلد نخستین
	at first push U	در نخستین وهله
	at the first onset U	در نخستین وهله
	at the first blush U	در نخستین وهله
	prototypes U	نمونه نخستین
	trivium U	دوره نخستین
	in the egg U	در مرحله نخستین
	the first of all U	نخستین همه
	initial movement U	نخستین اقدام
	primordial U	اصل نخستین
	primes U	نخستین اولیه
	his opening remarks U	نخستین گفتههای وی
	the opening chapter U	نخستین فصل
	hexateuch U	نخستین توریه
	menarche U	نخستین قاعدگی
	prime U	نخستین اولیه
	primary U	مقدماتی نخستین
	primed U	نخستین اولیه
	penance U	تحمل عذاب جسمی برای بخشوده شدن گناه
	king's evidence U	گواهی واعتراف شریک گناه برضدهمدستان خودرادرامریکا.....گویند
	primary projection area U	ناحیه فرافکنی نخستین
	the first person U	نخستین شخص متکلم
	primary sensory area U	ناحیه حسی نخستین
	primary reinforcer U	تقویت کننده نخستین
	maiden speech U	نخستین نطق شخص
	initiate U	نخستین قدم رابرداشتن
	initiated U	نخستین قدم رابرداشتن
	initiates U	نخستین قدم رابرداشتن
	initiating U	نخستین قدم رابرداشتن
	rudimentary knowledge U	دانش مقدماتی یا نخستین
	maiden speeches U	نخستین نطق شخص
	first fruits U	نخستین دستاوردهای هر چیز
	protoplast U	نخستین ادم افریده
	prodelision U	حذف نخستین حرفCanis
	fifteen U	نخستین امتیاز گیم
	primary process thinking U	اندیشیدن در فرایند نخستین
	on the first occasion U	در نخستین وهله یا فرصت
	acrospire U	نخستین جوانهء دانه
	at the earliest p moment U	در نخستین وهله امکان
	net primary production U	تولید خالص نخستین