Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
notochord
U
نخستین محور تیره پشت میله غضروفی که در پشت جانوران است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inbreed
U
پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
inbreeding
U
تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
pawl
U
میله گردان محور چرخ لنگر
control column
U
فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
colony
U
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
sight alinement
U
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
drive shafts
U
میله محرک محور محرک
drive shaft
U
میله محرک محور محرک
countershaft
U
محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
gristly
U
غضروفی
gristled
U
غضروفی
cartilaginous
U
غضروفی
enchondroma
U
اماس غضروفی
synchondrosis
U
پیوند غضروفی
enchondroma
U
ورم غضروفی
chondroma
U
دلمه غضروفی
at first a
U
در نخستین دید در وهله نخستین
gristliness
U
شباهت به نرمه استخوان حالت غضروفی
antihelix
U
برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
wheelbases
U
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbase
U
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro
U
ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
nose up
U
چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
axis of signal communication
U
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
tenpin
U
میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood
U
ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
feint
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feints
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
shafts
U
میله ستون میله چاه
shaft
U
میله ستون میله چاه
standard
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
faunology
U
جانوران
murine
U
از تیره موش جانوری از تیره موش
implacentalia
U
جانوران بی جفت
herbivora
U
جانوران علفخوار
bimana
U
جانوران دودست
animalist
U
پیکرنمای جانوران
animality
U
زندگی جانوران
animals kingdom
U
جهان جانوران
zooplankton
U
جانوران شناور
arachnida
U
جانوران عنکبوتی
halobiont
U
جانوران اب شور
zoodvnamics
U
فیزیولوژی جانوران
animal kingdom
U
جهان جانوران
invertebrata
U
جانوران بی مهره
menageries
U
نمایشگاه جانوران
faunistic
U
وابسته به جانوران
faunis
U
الهه جانوران
faunae
U
مربوط به جانوران
menagerie
U
نمایشگاه جانوران
vermin
U
جانوران موذی
kits
U
بچه جانوران
lights
U
ریه جانوران
acephali
U
جانوران بیسر
kit
U
بچه جانوران
pincer
U
عضو گازانبری جانوران
oestrum
U
شهوت ومستی جانوران
pachyder mata
U
جانوران پوست کلفت
terrarium
U
نمایشگاه جانوران خشکی
wild beasts
U
جانوران وحشی وحوش
animal husband
U
پرورش جانوران اهلی
verminous
U
پر از حشرات یا جانوران موذی
king of beasts
U
پادشان جانوران :شیر
claws
U
سرپنجه جانوران ناخن
clawed
U
سرپنجه جانوران ناخن
underbody
U
پایین تنه جانوران
clawing
U
سرپنجه جانوران ناخن
arthropoda
U
جانوران مفصل دار
articulata
U
جانوران حلقه دار
claw
U
سرپنجه جانوران ناخن
instincts
U
هوش طبیعی جانوران
zooid
U
جانورسان شبیه جانوران
instinct
U
هوش طبیعی جانوران
zootaxy
U
طبقه بندی جانوران
neontology
U
بررسی جانوران مانده
biosystematic
U
رده بندی جانوران
to water
[horses, cattle, etc.]
U
آب دادن
[به جانوران بومی]
microorganisms
U
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
microorganism
U
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
aquaria
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
somite
U
حلقه یابند بدن جانوران
aquarium
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
To kI'll animals for food .
U
جانوران را برای غذا کشتن
aquariums
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
achordata
U
جانوران فاقد ستون فقرات
epizootic
U
منتشر شونده درمیان جانوران
zoometry
U
اندازه گیری اندامهای جانوران
limnologist
U
زیست شناس جانوران اب شیرین
vivarium
U
جای نگاهداری جانوران زمینی
lorica
U
پوسته سخت حافظ جانوران
animalcular
U
وابسته به جانوران ذره بینی
gamekeepers
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
weasels
U
جانوران پستاندار شبیه راسو
weasel
U
جانوران پستاندار شبیه راسو
seafood
U
غذاهای مرکب از جانوران دریایی
gamekeeper
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
polyphagous
U
تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
zootechny
U
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
deadfall
U
دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
foot and mouth
U
یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
polyzoic
U
مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
rodenticide
U
دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
zootechnics
U
روش تربیت ورام کردن جانوران
fauna
U
کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
chitin
U
جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
zootechnics
U
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
foraminifer
U
جنسی از جانوران ریز ریشه پای
verminate
U
تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
humane killer
U
تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
incestuous
U
وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
zoography
U
علم توصیف جانوران وخوی انان
zootechny
U
روش تربیت و رام کردن جانوران
primary
U
نخستین
quadrages ima
U
نخستین
initials
U
نخستین
premieres
U
نخستین
incipient
U
نخستین
premiered
U
نخستین
premiering
U
نخستین
initialled
U
نخستین
first detector
U
نخستین
initialling
U
نخستین
proto
U
نخستین
premiere
U
نخستین
our first parents adam and eva
U
نخستین ما
premier
U
نخستین
mixers
U
نخستین
premiers
U
نخستین
first
U
نخستین
initialed
U
نخستین
initialing
U
نخستین
mixer
U
نخستین
initial
U
نخستین
primal
<adj.>
U
نخستین
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
lethal chamber
U
اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
outbreed
U
جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
herd book
U
نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
Are animals able to think ?
آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
sea fire
U
شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
Aborigines
U
سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
chine
U
مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
awn
U
الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
pinfold
U
جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
the first of all
U
نخستین همه
proenomen
U
نام نخستین
crossover
U
تمرکز نخستین
primary colors
U
رنگهای نخستین
springer stone
U
نخستین رگ پاطاق
trivium
U
دوره نخستین
primary needs
U
نیازهای نخستین
primary group
U
گروه نخستین
the first day
U
نخستین رور
primordial
U
اصل نخستین
primary motivation
U
انگیزش نخستین
first aids
U
کمکهای نخستین
primary
U
مقدماتی نخستین
the opening chapter
U
نخستین فصل
protomartyr
U
نخستین شهید
primary anxiety
U
اضطراب نخستین
rough coat
U
نخستین اندود
menarche
U
نخستین قاعدگی
octateuch
U
نخستین عهدعتیق
primary drive
U
سائق نخستین
primed
U
نخستین اولیه
prototype
U
نخستین بشر
primary productivity
U
فراوردگی نخستین
prototype
U
نمونه نخستین
prototypes
U
نخستین بشر
prototypes
U
نمونه نخستین
by return of post
U
با نخستین پست
incipincy
U
حالت نخستین
primes
U
نخستین اولیه
primary processes
U
فرایندهای نخستین
at the first onset
U
در نخستین وهله
book one
U
جلد نخستین
at the first blush
U
در نخستین وهله
his opening remarks
U
نخستین گفتههای وی
at first push
U
در نخستین وهله
prime
U
نخستین اولیه
in the egg
U
در مرحله نخستین
incipience
U
حالت نخستین
incunabula
U
نخستین دوره
initial expenses
U
هزینه نخستین
initial stage
U
طبقه نخستین
hexateuch
U
نخستین توریه
as a first step
<adv.>
U
نخستین
[اولا]
prime coat
U
روکش نخستین
first impression
U
برداشت نخستین
primary zones
U
نواحی نخستین
primary personality
U
شخصیت نخستین
primary treatment
U
تصفیه نخستین
first rate
U
نخستین درجه
primary treatment
U
پاکسازی نخستین
initial movement
U
نخستین اقدام
first hand
U
نخستین بازی کن
primary reinforcement
U
تقویت نخستین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com