Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
particianship
U
نجیب زادگی اصالت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
noblesse oblige
U
بزرگواری و سخاوتمندی نشانه نجیب زادگی
cousinship
U
نسبت عموزادگی یادایی زادگی یاعمه زادگی یاخاله زادگی
phenomen
U
اصالت عرض اصالت عارضه
primogeniture
U
نخست زادگی
particianship
U
بزرگ زادگی
right of primogeniture
U
حق نخست زادگی یا ارشدیت
gentility
U
اصالت
originality
U
اصالت
gentrice
U
اصالت
ism
U
اصالت .
genteelness
U
اصالت
ism
U
اصالت
genuineness
U
اصالت
nobility
U
اصالت خانوادگی
principle of validity
U
اصالت الصحه
textualism
U
اصالت متن یا نص
trinitarianism
U
اصالت تثلیت
principle of permissibility
U
اصالت الجواز
genuineness
U
اصلیت اصالت
ingenuousness
U
اصالت نجابت
empiricism
U
اصالت تجربه
materialism
U
اصالت ماده
realities
U
اصالت وجود
reality
U
اصالت وجود
primordiality
U
اصالت اصلیت
rationalistic
U
معتقد به اصالت عقل
institutionalism
U
مکتب اصالت نهاد
revivalism
U
اصالت احیا مذهب
individualism
U
فلسفه اصالت فرد
individualism
U
مکتب اصالت فرد
sophisticate
U
از اصالت وسادگی انداختن
materialists
U
معتقد به اصالت ماده
materialist
U
معتقد به اصالت ماده
vitalism
U
اعتقاد به اصالت حیات
monetarism
U
مکتب اصالت پول
rationalism
U
فلسفه اصالت عقل
humanism
U
مکتب اصالت انسان
pragmatism
U
فلسفه اصالت عمل
gentry
U
مردمان محترم و با تربیت اصالت
realism
U
مشرب اصالت واقعیت یا حقیقت
legalism
U
عقیده به اصالت و الویت قانون
ultra individualism
U
اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
gentlewoman
U
زن نجیب
gentler
U
نجیب
maidenly
U
نجیب
indecent
U
نا نجیب
decent
U
نجیب
nicest
U
نجیب
nicer
U
نجیب
gentlewomanly
U
نجیب
nice
U
نجیب
immodest
U
نا نجیب
of a noble family
U
نجیب
gentlewomen
U
زن نجیب
sobersided
U
نجیب
gentlest
U
نجیب
gentle
U
نجیب
meek
U
نجیب
genteel
U
نجیب
subjectivism
U
اصالت ذهن وحس فردیت تفکر
naturalism
U
فلسفه یا مذهب طبیعی اصالت طبیعت
idealism
U
خیال پرستی مسلک اصالت تصور
thane
U
نجیب زاده
noblewomen
U
نجیب زاده
noble gas
U
گاز نجیب
noble metal
U
فلز نجیب
noble metals
U
فلزات نجیب
noblewoman
U
نجیب زاده
high born
U
نجیب زاده
noblemen
U
نجیب زاده
aristocrat
U
نجیب زاده
blue-blooded
U
نجیب زاده
blue blooded
U
نجیب زاده
patricians
U
نجیب زاده
patrician
U
نجیب زاده
nobleman
U
نجیب زاده
magnates
U
نجیب زاده
magnate
U
نجیب زاده
knights
U
نجیب زاده
knighting
U
نجیب زاده
knighted
U
نجیب زاده
knight
U
نجیب زاده
aristocrats
U
نجیب زاده
noble
U
نجیب باشکوه
genteelly
U
نجیب وار
nobles
U
نجیب باشکوه
noblest
U
نجیب باشکوه
bashaw
U
نجیب زاده
nobler
U
نجیب باشکوه
chevalier
U
نجیب زاده
childe
U
نجیب زاده
bibliotics
U
بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
well born
U
اصیل نجیب زاده
gentleman of fortune
U
نجیب زاده حادثه جو
blandest
U
شیرین و مطلوب نجیب
donned
U
لرد یا نجیب زاده
don
U
لرد یا نجیب زاده
donning
U
لرد یا نجیب زاده
dons
U
لرد یا نجیب زاده
gentlemanlike
U
شایسته مرد نجیب
blander
U
شیرین و مطلوب نجیب
bland
U
شیرین و مطلوب نجیب
natural philosopher
U
فیزیک خوان کسیکه که عقیده به اصالت طبیعت دارد
junker
U
جوان نجیب زاده المانی
A blood horse needs only one stroke of the whip .
<proverb>
U
اسب نجیب را یک تازیانه بس است .
shabby genteel
U
نجیب نما فقیرواقا منش
gentlewomanlike
U
شایسته بانوان نجیب ومحترم
household troops
U
هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
wellborn
U
نجیب زاده دارای خصوصیات نجابت
objectivism
U
روش فکری که مبتنی بر اصالت حقایقی است که به وسیله درک حسی استنباط میشود
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
subjective
U
فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
individualism
U
فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
yonker
U
نجیب زاده جوان جوان سلحشور
younker
U
نجیب زاده جوان جوان سلحشور
blue blood
U
نجیب زاده اشراف زاده
false selvage
U
شیرازه تقلبی
[هر نوع نخ اضافی که جزء پودهای اصلی نبوده و بدلیل تزئین و یا پوشاندن پارگی ها در محل شیرازه بدور تار پیچیده شود از این دسته محسوب شده و کاهش اصالت فرش را به همراه دارد.]
synthetic dyes
U
رنگینه های شیمیایی
[این رنگ ها که جدیدا وارد بازار فرش شده اند، اصالت فرش اصیل را خدشه دار نموده اند. بدلیل ثبات و درخشندگی جا افتادگی فرش را می گیرند ولی در عوض سهولت دسترسی باعث استقابل شده است.]
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com