Perdic | نجس لمس ناپذیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 297 (7 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	untouchable U	نجس لمس ناپذیر
	untouchables U	نجس لمس ناپذیر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	unbeatable U	باخت ناپذیر
	unbeatable U	شکست ناپذیر مغلوب نشدنی
	waterproof U	نم ناپذیر
	waterproofed U	نم ناپذیر
	waterproofs U	نم ناپذیر
	inestimable U	تخمین ناپذیر
	irrefutable U	تکذیب ناپذیر
	irrefutable U	انکار ناپذیر
	rigid U	انعطاف ناپذیر
	integral U	جدایی ناپذیر
	irresistibly U	بطور مقاومت ناپذیر
	insufferable U	تحمل ناپذیر
	uncontrollable U	کنترل ناپذیر
	uncontrollably U	کنترل ناپذیر
	imperturbable U	تزلزل ناپذیر
	insupportable U	تحمل ناپذیر
	intolerable U	تحمل ناپذیر
	inconsolable U	دلداری ناپذیر
	inconsolable U	تسلی ناپذیر غیر قابل تسلیت
	inconsolably U	دلداری ناپذیر
	inconsolably U	تسلی ناپذیر غیر قابل تسلیت
	passive U	اثر ناپذیر
	passives U	اثر ناپذیر
	impassive U	تالم ناپذیر
	indescribably U	بطور وصف ناپذیر
	irremediable U	چاره ناپذیر
	continuous U	قطعهای پایان ناپذیر از نوار ضبط
	unerring U	خطا ناپذیر
	irredeemably U	بطور چاره ناپذیر
	immortal U	فنا ناپذیر
	impervious U	تاثر ناپذیر غیر قابل نفوذ
	unaccountable U	توضیح ناپذیر
	unaccountably U	توضیح ناپذیر
	inscrutable U	نفوذ ناپذیر
	interminably U	بطور پایان ناپذیر
	interminable U	پایان ناپذیر
	immeasurable U	پیمایش ناپذیر بیکران
	intangible U	لمس ناپذیر
	inaccessible U	ارتباط ناپذیر
	inaccessible U	دسترسی ناپذیر
	irrepressible U	منع ناپذیر غیرقابل جلو گیری
	ineluctable U	چاره ناپذیر
	unbearable U	تحمل ناپذیر
	unbearable U	غیر قابل تحمل تاب ناپذیر
	unbearably U	تحمل ناپذیر
	unbearably U	غیر قابل تحمل تاب ناپذیر
	inevitable U	اجتناب ناپذیر
	incurably U	بطور علاج ناپذیر
	watertight U	اب ناپذیر
	unanswerable U	جواب ناپذیر
	unanswerable U	تکذیب ناپذیر
	impermeable U	نشت ناپذیر
	impermeable U	تراوش ناپذیر
	impermeable U	رطوبت ناپذیر
	groundsheet U	فرش رطوبت ناپذیر
	groundsheets U	فرش رطوبت ناپذیر
	irreversible U	بازگشت ناپذیر
	irreversible U	واگشت ناپذیر
	irreversible U	برگشت ناپذیر
	overpowering U	مقاومت ناپذیر
	inflexible U	انحناء ناپذیر
	impregnable U	رسوخ ناپذیر
	immobile U	ثابت جنبش ناپذیر
	immobile U	جنبش ناپذیر
	undeniable U	انکار ناپذیر
	undeniably U	انکار ناپذیر
	inconceivable U	تصور ناپذیر
	adamant U	تزلزل ناپذیر
	adamantly U	تزلزل ناپذیر
	insufferably U	بطور تحمل ناپذیر
	insupportably U	بطور تحمل ناپذیر
	intolerably U	بطور تحمل ناپذیر
	indomitable U	تسخیر نا پذیر تسلط ناپذیر
	incurable U	علاج ناپذیر
	incurable U	بهبودی ناپذیر
	incurable U	درمان ناپذیر
	unceasing U	ایست ناپذیر
	unceasing U	پایان ناپذیر
	irretrievably U	بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
	indeterminable U	تعیین ناپذیر
	uncompromising U	مصالحه ناپذیر
	uncompromisingly U	مصالحه ناپذیر
	incomparable U	مقایسه ناپذیر
	voracious U	سیری ناپذیر
	thermoplastics U	پلاستیک سختی ناپذیر
	irreconcilable U	وفق ناپذیر
	irreconcilable U	اشتی ناپذیر
	disconsolate U	تسلی ناپذیر
	unavoidable U	اجتناب ناپذیر
	unavoidable U	چاره ناپذیر
	irrevocably U	بطورفسخ ناپذیر
	irrevocably U	بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
	unexceptionable U	استثناء ناپذیر
	immutable U	تغییر ناپذیر
	invariable U	تغییر ناپذیر
	unalterable U	تغییر ناپذیر
	inseparable U	تفکیک ناپذیر
	inalienable U	بیع ناپذیر
	insoluble U	انحلال ناپذیر
	infallible U	لغزش ناپذیر
Other Matches

	immedicable U	درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
	invulnerable U	زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
	unchallenged U	بحث ناپذیر
	imperviable U	نم ناپذیر
	inappeasable U	ناپذیر
	incommutably U	تبدیل ناپذیر
	indefeasible U	فسخ ناپذیر
	indecomposable U	فساد ناپذیر
	incommensurable U	مقایسه ناپذیر
	incorruptibly U	بطورفساد ناپذیر
	inconvertible U	مبادله ناپذیر
	incompressible U	فشار ناپذیر
	incommutable U	استحاله ناپذیر
	incommutable U	تخفیف ناپذیر
	incompressible U	تراکم ناپذیر
	indefeasible U	بطلان ناپذیر
	inextinguishably U	بطورتسکین ناپذیر
	inexplorable U	کاوش ناپذیر
	inexhaustibly U	بطورپایان ناپذیر
	inexcitable U	هیجان ناپذیر
	ineludible U	گریز ناپذیر
	indubious U	تردید ناپذیر
	indisributable U	بخش ناپذیر
	indispansably U	بطورچاره ناپذیر
	indisciplinable U	انظباط ناپذیر
	indiminishable U	کاهش ناپذیر
	indefectible U	خلل ناپذیر
	infrangible U	تجزیه ناپذیر
	incommensurable U	سنجش ناپذیر
	incoercible U	انقباض ناپذیر
	incodensable U	انقباض ناپذیر
	ego alien U	خود ناپذیر
	drainless U	خستگی ناپذیر
	deathless U	فنا ناپذیر
	beyond bearing U	تحمل ناپذیر
	air proof U	هوا ناپذیر
	achromic U	رنگ ناپذیر
	achromatic U	رنگ ناپذیر
	indefatigable U	خستگی ناپذیر
	irredeemable U	پایان ناپذیر
	indestructible U	فنا ناپذیر
	incorrigible U	اصلاح ناپذیر
	engrained U	چاره ناپذیر
	exhautless U	خستگی ناپذیر
	fatigueless U	خستگی ناپذیر
	inappellable U	پژوهش ناپذیر
	inappealable U	پژوهش ناپذیر
	inalterable U	تغییر ناپذیر
	imperviable U	سرایت ناپذیر
	waterproof wire U	سیم نم ناپذیر
	impenitent U	توبه ناپذیر
	impartible U	بخش ناپذیر
	immitigable U	تخفیف ناپذیر
	immiscible U	امتزاج ناپذیر
	immiscible U	امیزش ناپذیر
	unwearying U	خستگی ناپذیر
	invincible U	شکست ناپذیر
	inirritable U	تحریک ناپذیر
	unchallenged U	انکار ناپذیر
	impracticable <adj.> U	انجام ناپذیر
	inexecutable <adj.> U	انجام ناپذیر
	unfeasible <adj.> U	انجام ناپذیر
	sure-fire U	شکست ناپذیر
	water proof U	رطوبت ناپذیر
	untouchability U	لمس ناپذیر
	unsearchable U	کاوش ناپذیر
	unobjectionable U	اعتراض ناپذیر
	absolute <adj.> U	اجتناب ناپذیر
	inalienable <adj.> U	اجتناب ناپذیر
	indispensable <adj.> U	اجتناب ناپذیر
	impossible [colloquial] <adj.> U	تحمل ناپذیر
	unalterable <adj.> U	اجتناب ناپذیر
	unalienable <adj.> U	اجتناب ناپذیر
	inevitable <adj.> U	اجتناب ناپذیر
	uninflammable U	اشتعال ناپذیر
	undecidable U	تصمیم ناپذیر
	irriversible U	برگشت ناپذیر
	irresolvable U	تجزیه ناپذیر
	irresistable U	مقاومت ناپذیر
	irremissible U	اغماض ناپذیر
	irrecoverably U	بطوراصلاح ناپذیر
	irrecoverable U	جبران ناپذیر
	irrecocilably U	بطوروفق ناپذیر
	ireversible U	تغییر ناپذیر
	invariant U	تغییر ناپذیر
	intangibly U	بطورلمس ناپذیر
	insusceptible U	تایید ناپذیر
	insol U	انحلال ناپذیر
	joiner door U	دربهای اب ناپذیر
	nanoaddressable U	نشانی ناپذیر
	non descript U	وصف ناپذیر
	unconquerable U	تسخیر ناپذیر
	uncomputable U	محاسبه ناپذیر
	unchangeable U	تغییر ناپذیر
	unappeasable U	استمالت ناپذیر
	unappealabe U	پژوهش ناپذیر
	stainless U	زنگ ناپذیر
	spanless U	پیمایش ناپذیر
	sateless U	سیری ناپذیر
	remediless U	درمان ناپذیر
	raintight U	باران ناپذیر
	nonsuperimposable U	انطباق ناپذیر
	non descript U	تشریح ناپذیر
	inscrvtable U	تفحص ناپذیر
	atomic U	تجزیه ناپذیر
	indescribable U	وصف ناپذیر
	nondescript U	وصف ناپذیر
	unassailable U	یورش ناپذیر
	irreparable U	جبران ناپذیر
	non renewable resource U	منبع بازگشت ناپذیر
	puddled soil U	خاک تراوش ناپذیر
	nonflexible price U	قیمت انعطاف ناپذیر
	non renewable resource U	منبع تجدید ناپذیر
	irreversible steels U	فولادهای برگشت ناپذیر
	irreversible damage U	اسیب جبران ناپذیر
	irreversible process U	فرایند برگشت ناپذیر
	irreversible reaction U	واکنش برگشت ناپذیر
	irreversibly U	بطور تغییر ناپذیر
	nonflexible wage U	مزد انعطاف ناپذیر
	immutably <adv.> U	به طور تغییر ناپذیر
	unalterably <adv.> U	به طور تغییر ناپذیر
	unchangeably <adv.> U	به طور تغییر ناپذیر
	unansweable U	بی جواب تکذیب ناپذیر
	thermoset U	پلاستیک سختی ناپذیر
	passivate U	اثر ناپذیر ساختن
	penetrably U	بطور نفوذ ناپذیر
	puddling U	تراوش ناپذیر کردن
	ratchet effect U	اثر برگشت ناپذیر
	irreparably U	بطور جبران ناپذیر
	tireless U	خستگی ناپذیر نافرسودنی
	immutably U	بطور تغییر ناپذیر
	impalpably U	بطور لمس ناپذیر
	imperishably U	بطور زوال ناپذیر
	imperviously U	بطور خلول ناپذیر
	inexhaustibly U	بطور خستگی ناپذیر
	incorrigibly U	بطور اصلاح ناپذیر
	indefatigably U	بطور خستگی ناپذیر
	indefeasibly U	بطور فسخ ناپذیر
	indefensibly U	بطور دفاع ناپذیر
	immitigably U	بطور تخفیف ناپذیر
	immiscibly U	بطور امیزش ناپذیر
	immiscible solvent U	حلال امتزاج ناپذیر
	atoms U	قلم تجزیه ناپذیر
	ineradicable U	قلع و قمع ناپذیر
	atom U	قلم تجزیه ناپذیر
	achromatize U	رنگ ناپذیر کردن
	an inflexible law U	قانون تغییر ناپذیر
	deathlessly U	بطور فنا ناپذیر
	indestructibly U	بطور فنا ناپذیر
	dustproof U	دستگاه خاک ناپذیر
	invulnerable U	شکست ناپذیر رویین تن
	indescribable U	توصیف ناپذیر نامعلوم
	inscrutably U	بطور تفحص ناپذیر
	invulnerably U	بطور شکست ناپذیر
	invulnerably U	بطور زخم ناپذیر
	inexcusably U	بطور عذر ناپذیر
	inestimably U	بطور تقدیر ناپذیر
	intabgibly U	بطور لمس ناپذیر
	invincibly U	بطور شکست ناپذیر
	insuperably U	بطور شکست ناپذیر
	inseparably U	بطور تجزیه ناپذیر
	irrecocilably U	بطور اصلاح ناپذیر
	inerrably U	بطور لغزش ناپذیر
	irreducible representation U	نمایش کاهش ناپذیر
	irremovably U	بطور عزل ناپذیر
	irremediably U	بطور چاره ناپذیر
	individuum U	هستی تجزیه ناپذیر
	irremissibly U	بطور بخشش ناپذیر
	indispensably U	بطور چاره ناپذیر
	unspeakable U	توصیف ناپذیر غیرقابل بیان
	incorrigible U	بهبودی ناپذیر درست نشدنی
	insuperable U	شکست ناپذیر مغلوب نشدنی
	drainless U	پایان ناپذیر تمام نشدنی
	inexpiable U	مرمت ناپذیر جبران نکردنی
	irreparable U	مرمت ناپذیر خوب نشدنی
	inviolably U	با مصونیت بطور تخلف ناپذیر
	thermoplast U	پلاستیک سختی ناپذیر ترموپلاست
	uninterruptable power supply U	منبع تغذیه وقفه ناپذیر
	unconquerable U	شکست ناپذیر مغلوب نشده
	incommutable U	تبدیل ناپذیر غیر قابل تعویض
	imperturbably U	با خون سردی بطور تشویش ناپذیر
	achromatin U	مادهء رنگ ناپذیر هستهء یاخته
	irremissible U	بخشش ناپذیر غیر قابل عفو
	impartible U	جدایی ناپذیر غیر قابل تفکیک
	impassively U	بطور تالم ناپذیر ازروی بی عاطفگی
	black swan event U	رویداد نادر و پیش بینی ناپذیر
	scapegrace U	ادم بی پروا وبی ملاحظه اصلاح ناپذیر
	stagnation thesis U	ایجاد رکود اقتصادی اجتناب ناپذیر خواهد بود
	thermosetting plastics U	پلیمرهای ساختگی که در اثرگرما بصورت شیمیایی وبازگشت ناپذیر تغییر میکند
	waisting U	کاهش موضعی قطر ناشی ازجریان برگشت ناپذیر حاصل از تنش در نقطه شکست
	too much of a good thing U	غیر قابل تحمل تحمل ناپذیر
	immortally U	بطور فنا ناپذیر بطور باقی
	atom U	کوچکترین ذره ذره تجزیه ناپذیر
	atoms U	کوچکترین ذره ذره تجزیه ناپذیر
	renewable resources U	منابع تهی ناپذیر منابع تجدیدشدنی منابع قابل تجدید