Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (39 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
braid
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braided
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braids
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gibes
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
jibe
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
jibed
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
jibes
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
jibing
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
to bolt
U
ناگهانی حرکت کردن
to flounce
U
حرکت تند و ناگهانی کردن
twitch grass
U
تکان ناگهانی ناگهان کشیدن
snub cable
U
ناگهان ترمز کردن
make off
U
ناگهان ترک کردن
slap down
U
ناگهان توقیف کردن
an abrupt departure
U
حرکت ناگهانی
twitch
U
حرکت یا کشش ناگهانی
flounces
U
حرکت تند و ناگهانی
flounce
U
حرکت تند و ناگهانی
twitches
U
حرکت یا کشش ناگهانی
twitching
U
حرکت یا کشش ناگهانی
twitched
U
حرکت یا کشش ناگهانی
flouncing
U
حرکت تند و ناگهانی
flounced
U
حرکت تند و ناگهانی
incidents
U
ناگهان اتفاق افتادن فهور کردن
nose dive
U
ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
incident
U
ناگهان اتفاق افتادن فهور کردن
jilted
U
ناگهان معشوق را رها کردن فریفتن
jilts
U
ناگهان معشوق را رها کردن فریفتن
jilt
U
ناگهان معشوق را رها کردن فریفتن
jilting
U
ناگهان معشوق را رها کردن فریفتن
lunged
U
حرکت ناگهانی بدن به جلو
lunge
U
حرکت ناگهانی بدن به جلو
lunges
U
حرکت ناگهانی بدن به جلو
lunging
U
حرکت ناگهانی بدن به جلو
to abscond
[from]
<idiom>
U
ناگهان ترک کردن
[در رفتن ]
[اصطلاح مجازی]
to pounce upon a bird
U
ناگهان برسر مرغی فرودامدن یا حمله کردن
lash vi
U
باریدن تکان ناگهان بخودامدن تصادم کردن
precipitating
U
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitate
U
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitated
U
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitates
U
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
zapped
U
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapping
U
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zaps
U
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zap
U
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
to pounce on somebody
U
به کسی ناگهان جستن
[و حمله کردن ]
[مانند جانور شکارگر]
ground loop
U
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
to jink
[colloquial]
[British English]
U
در دویدن
[راه رفتن]
[رانندگی کردن]
ناگهان مسیر را تغییر دادن
nosedives
U
افت ناگهانی کردن
nosedived
U
افت ناگهانی کردن
nosedive
U
افت ناگهانی کردن
nosediving
U
افت ناگهانی کردن
sailed
U
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sail
U
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailings
U
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
swing
U
هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
swings
U
هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
to feel a pang of jealousy
U
ناگهانی احساس حسادت کردن
lumbers
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbering
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbered
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumber
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
to be touched
[hit]
by a pang of regret
U
ناگهانی احساس پشیمانی
[افسوس]
کردن
shock action
U
غافلگیری حمله ناگهانی غافلگیر کردن دشمن
loitering
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiter
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitered
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiters
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
lunged
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunge
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
mush
U
افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
behaved
U
سلوک کردن حرکت کردن
behave
U
سلوک کردن حرکت کردن
behaves
U
سلوک کردن حرکت کردن
behaving
U
سلوک کردن حرکت کردن
get off
U
حرکت کردن عزیمت کردن
trekking
U
کوچ مسافرت باگاری بازحمت حرکت کردن باسختی واهستگی مسافرت کردن
trek
U
کوچ مسافرت باگاری بازحمت حرکت کردن باسختی واهستگی مسافرت کردن
treks
U
کوچ مسافرت باگاری بازحمت حرکت کردن باسختی واهستگی مسافرت کردن
trekked
U
کوچ مسافرت باگاری بازحمت حرکت کردن باسختی واهستگی مسافرت کردن
ambivalence
U
توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive
U
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
twitch grass
U
کشش حرکت یا کشش ناگهانی
skews
U
کج حرکت کردن
to bear oneself
U
حرکت کردن
waggling
U
حرکت کردن
moved
U
حرکت کردن
departures
U
حرکت کردن
to weigh anchor
U
حرکت کردن
departure
U
حرکت کردن
waggles
U
حرکت کردن
whir
U
حرکت کردن
inch
U
حرکت کردن
waggled
U
حرکت کردن
have way on
U
حرکت کردن
waggle
U
حرکت کردن
get under way
U
حرکت کردن
skew
U
کج حرکت کردن
skewing
U
کج حرکت کردن
sail
U
حرکت کردن
moves
U
حرکت کردن
sailed
U
حرکت کردن
move
U
حرکت کردن
sailings
U
حرکت کردن
plots
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
trailing
U
بدنبال حرکت کردن
zigzagged
U
حرکت زیگزاگی کردن
trails
U
بدنبال حرکت کردن
zigzag
U
حرکت زیگزاگی کردن
sailed
U
با نازوعشوه حرکت کردن
sneaks
U
دزدکی حرکت ه کردن
to tail to the tide
U
باجزرومد حرکت کردن
lugs
U
سنگین حرکت کردن
sneaked
U
دزدکی حرکت ه کردن
streaks
U
بسرعت حرکت کردن
streak
U
بسرعت حرکت کردن
submarines
U
زیردریا حرکت کردن
trailed
U
بدنبال حرکت کردن
streaking
U
بسرعت حرکت کردن
submarine
U
زیردریا حرکت کردن
skeet
U
باسرعت حرکت کردن
streaked
U
بسرعت حرکت کردن
trail
U
بدنبال حرکت کردن
zigzags
U
حرکت زیگزاگی کردن
underway
U
در حال حرکت کردن
sail
U
با نازوعشوه حرکت کردن
spirals
U
بطورمارپیچ حرکت کردن
spanked
U
با سرعت حرکت کردن
spiralling
U
بطورمارپیچ حرکت کردن
darting
U
بسرعت حرکت کردن
darted
U
بسرعت حرکت کردن
ranges
U
سیر و حرکت کردن
dart
U
بسرعت حرکت کردن
spiralled
U
بطورمارپیچ حرکت کردن
range
U
سیر و حرکت کردن
ranged
U
سیر و حرکت کردن
spiraled
U
بطورمارپیچ حرکت کردن
infile
U
به ستون دو حرکت کردن
sneak
U
دزدکی حرکت ه کردن
zigzagging
U
حرکت زیگزاگی کردن
spanks
U
با سرعت حرکت کردن
lugged
U
سنگین حرکت کردن
lug
U
سنگین حرکت کردن
sailings
U
با نازوعشوه حرکت کردن
spank
U
با سرعت حرکت کردن
pule
U
باصدا حرکت کردن
crawfish
U
به پشت حرکت کردن
lugging
U
سنگین حرکت کردن
larrup
U
سنگین حرکت کردن
spiral
U
بطورمارپیچ حرکت کردن
spiraling
U
بطورمارپیچ حرکت کردن
lazy
U
باکندی حرکت کردن
whirry
U
بعجله حرکت کردن
crabs
U
به پهلو حرکت کردن
trance
U
باچالاکی حرکت کردن
lazier
U
باکندی حرکت کردن
to make an early start
U
زود حرکت کردن
make leeway
U
حرکت پهلویی کردن
crab
U
به پهلو حرکت کردن
jink
U
بسرعت حرکت کردن
to move on
U
واداربه حرکت کردن
trances
U
باچالاکی حرکت کردن
laziest
U
باکندی حرکت کردن
flurry
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurries
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
plucked
U
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucking
U
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
pluck
U
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucks
U
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
lobbed
U
با تنبلی وسنگینی حرکت کردن
to bolt
U
با سرعت زیاد حرکت کردن
lob
U
با تنبلی وسنگینی حرکت کردن
accosting
U
در امتداد چیزی حرکت کردن
cannonball
U
سریع السیر حرکت کردن
criss-cross
U
بهطور متقاطع حرکت کردن
galvanize
U
تحریک کردن به حرکت واداشتن
lomomote
U
از جایی بجایی حرکت کردن
belted
U
باشدت حرکت یا عمل کردن
belt
U
باشدت حرکت یا عمل کردن
leapfrogs
U
باجست وخیز حرکت کردن
freewheel
U
با ازادی حرکت وجنبش کردن
moved
U
حرکت کردن تکان خوردن
lobbing
U
با تنبلی وسنگینی حرکت کردن
criss-crossed
U
بهطور متقاطع حرکت کردن
zoom
U
با صدای وزوز حرکت کردن
skipped
U
رقص کنان حرکت کردن
zoomed
U
با صدای وزوز حرکت کردن
slugged
U
مثل حلزون حرکت کردن
shuffling
U
این سو وان سو حرکت کردن
proceed
U
رهسپار شدن حرکت کردن
paddling
U
با باله شنا حرکت کردن
troupe
U
بصورت دسته حرکت کردن
zooms
U
با صدای وزوز حرکت کردن
leapfrogging
U
باجست وخیز حرکت کردن
paddles
U
با باله شنا حرکت کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com