English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
close covering group U ناو گروه پشتیبانی نزدیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
close support U پشتیبانی نزدیک
close air support U پشتیبانی هوایی نزدیک
close support mission U ماموریت پشتیبانی نزدیک
airmobile support party U گروه پشتیبانی از عملیات هوارو
break off U فرمان قطع تک در عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی
fire support group U ناو گروه پشتیبانی اتش دریایی
close covering group U ناو گروه مامور پوشش نزدیک
shot group U گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
support command U فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
fire support coordination U هماهنگ کردن پشتیبانی اتش تطبیق پشتیبانی اتش
find touch U بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
insides U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
closer U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closest U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
close U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
intersectional service U قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
point bland U بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore U نزدیک کرانه نزدیک ساحل
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
antisubmarine support U پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
approaches U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
mid wicket U توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes U گروه بیشمار گروه
horde U گروه بیشمار گروه
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
backing U پشتیبانی
afloat support U پشتیبانی
in support of U در پشتیبانی از
support U پشتیبانی
in support of U در پشتیبانی
patronage U پشتیبانی
protection U پشتیبانی
approach lane U مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
logistic support U پشتیبانی لجستیکی
logistic support U پشتیبانی تدارکاتی
tower of strength <idiom> U پشتیبانی محکم
championed U پشتیبانی کردن
archival backup U پشتیبانی بایگانی
memory protection U پشتیبانی ازحافظه
backup U پشتیبانی کردن
championing U پشتیبانی کردن
vindicating U پشتیبانی کردن از
maintenance support U پشتیبانی تعمیراتی
maintenance support U پشتیبانی نگهداری
champions U پشتیبانی کردن
area support U پشتیبانی منطقه
naval support U پشتیبانی دریایی
maintained U پشتیبانی کردن
vindicates U پشتیبانی کردن از
maintains U پشتیبانی کردن
vindicated U پشتیبانی کردن از
vindicate U پشتیبانی کردن از
nonsupport U عدم پشتیبانی
combat support U پشتیبانی رزمی
play up to U پشتیبانی کردن از
PRI U پشتیبانی کنند
propugn U پشتیبانی کردن از
service support U پشتیبانی خدمات
countenancing U پشتیبانی کردن
storeship U ناو پشتیبانی
countenances U پشتیبانی کردن
maintain U پشتیبانی کردن
corrective maintenance U پشتیبانی اصلاحی
timed backup U پشتیبانی دورهای
back up U پشتیبانی یا کمک
technical support U پشتیبانی فنی
back-up U پشتیبانی یا کمک
supply support U پشتیبانی اماد
tactical support U پشتیبانی رزمی
countenance U پشتیبانی کردن
supporting distance U مسافت پشتیبانی
support programs U برنامههای پشتیبانی
support program U برنامه پشتیبانی
support command U یکان پشتیبانی
support command U فرماندهی پشتیبانی
support brigade U تیپ پشتیبانی
supply support U پشتیبانی تدارکات
countenanced U پشتیبانی کردن
support U پشتیبانی کردن
to agitate [for] U پشتیبانی کردن
sustaining U پشتیبانی کننده
fire support U پشتیبانی اتش
air support U پشتیبانی هوایی
champion U پشتیبانی کردن
global backup U پشتیبانی کلی
geo deu reo U پشتیبانی کننده
aid U پشتیبانی کردن
supporting U تقویت پشتیبانی
direct support U پشتیبانی مستقیم
rally U پشتیبانی کردن
general support U پشتیبانی عمومی
rallies U پشتیبانی کردن
rallied U پشتیبانی کردن
aided U پشتیبانی کردن
aiding U پشتیبانی کردن
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
processes U و وسایل کنترل و پشتیبانی
process U و وسایل کنترل و پشتیبانی
ancestral file U سیستم پشتیبانی فایل ها
field service U پشتیبانی سرویس رزمی
supported U یکان پشتیبانی شده
general support U یکان پشتیبانی عمومی
supporting range U برد پشتیبانی سلاحها
to back somebody up U از کسی پشتیبانی کردن
propped U نگهداشتن پشتیبانی کردن
remote servicing U پشتیبانی از راه دور
remote maintenance U پشتیبانی از راه دور
to bolster somebody up U از کسی پشتیبانی کردن
to get behind somebody U از کسی پشتیبانی کردن
prop U نگهداشتن پشتیبانی کردن
combat service support U پشتیبانی خدمات رزمی
fire support element U عنصر پشتیبانی اتش
combat support arms U یکان پشتیبانی رزمی
combat support arms U رسته پشتیبانی رزمی
combat support troops U یکانهای پشتیبانی رزمی
fire support sector U منطقه پشتیبانی اتش
combat support troops U عدههای پشتیبانی رزمی
fire support base U مبنای پشتیبانی اتش
propping U نگهداشتن پشتیبانی کردن
direct support U پشتیبانی مستقیم کردن
fire support base U پایگاه پشتیبانی اتش
beach support area U منطقه پشتیبانی ساحلی
deep supporting fire U اتش پشتیبانی عمیق
decision support system U سیستم پشتیبانی تصمیم
direct support unit U یکان پشتیبانی مستقیم
division support area U منطقه پشتیبانی لشگر
deep supporting fire U اتش پشتیبانی در عمق
area support command U فرماندهی پشتیبانی منطقه
ancillary facilities U تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
aerial fire support U پشتیبانی اتش هوایی
tape backup unit U دستگاه پشتیبانی نوار
afloat support پشتیبانی لجستیکی در روی آب
division support command U فرماندهی پشتیبانی لشگر
deep air support U پشتیبانی هوایی دور
populism U پشتیبانی از حزب مردم درامریکا
fire support coordinator U هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
mission call U درخواست پشتیبانی هوایی کردن
direct air support center U مرکز پشتیبانی مستقیم هوایی
supporting weapons U جنگ افزارهای پشتیبانی کننده
hard disk backup program U برنامه پشتیبانی دیسک سخت
fire support element U عنصرهماهنگ کننده پشتیبانی اتش
naval support U یکان پشتیبانی کننده دریایی
Thank you for your support U با تشکر برای پشتیبانی شما.
fanning U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
supporting range U شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
file maintenaee U اصلاح و نگهداری پرونده پشتیبانی فایل
fan U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fans U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanned U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
contingency support stocks U اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
back up U اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
back-up U اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
joint servicing U دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
satellization U تحت پشتیبانی لجستیکی ومالی قرار دادن
multi user system U سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
MCA U بیتی است که وسایل نگهدارنده باس را پشتیبانی میکند
back level U نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
mobile employment U استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
underpin U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
feet dry U هواپیمای رهگیر یا مامور پشتیبانی مستقیم روی منطقه است
underpinned U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpins U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
multifinder U گونهای از Apple Macintosh Finder که چند کاره بودن را پشتیبانی میکند
protect U یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protecting U یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protects U یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
mainframe computer U سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
cascaded star U روش گره ها در شبکه با توپولوژی ستاره با بیش از یک hub که در صورت مشکل پشتیبانی از آن ایجاد میکند
netware U که در محدوده سخت افزاری اجرا میشود و اشتراک فایل و چاپ و برنامههای server-diaf را پشتیبانی میکند
close-ups U از نزدیک
nearby U نزدیک
close by U نزدیک
at hand U نزدیک
by U از نزدیک
accessible U نزدیک
contiguous U نزدیک
imminent U نزدیک
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com