English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fire support group U ناو گروه پشتیبانی اتش دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
naval support U پشتیبانی دریایی
airmobile support party U گروه پشتیبانی از عملیات هوارو
close covering group U ناو گروه پشتیبانی نزدیک
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
naval support U یکان پشتیبانی کننده دریایی
carrier task force U گروه رزمی هواپیمابر دریایی
strength group U گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
fire support station U نققه هدف اتش پشتیبانی دریایی ایستگاه اتش دریای
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
support command U فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
fire support coordination U هماهنگ کردن پشتیبانی اتش تطبیق پشتیبانی اتش
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
intersectional service U قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
antisubmarine support U پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes U گروه بیشمار گروه
horde U گروه بیشمار گروه
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
in support of U در پشتیبانی از
backing U پشتیبانی
patronage U پشتیبانی
protection U پشتیبانی
support U پشتیبانی
afloat support U پشتیبانی
in support of U در پشتیبانی
champions U پشتیبانی کردن
logistic support U پشتیبانی لجستیکی
fire support U پشتیبانی اتش
support U پشتیبانی کردن
logistic support U پشتیبانی تدارکاتی
supply support U پشتیبانی تدارکات
combat support U پشتیبانی رزمی
back-up U پشتیبانی یا کمک
supporting distance U مسافت پشتیبانی
back up U پشتیبانی یا کمک
aiding U پشتیبانی کردن
support programs U برنامههای پشتیبانی
support program U برنامه پشتیبانی
aided U پشتیبانی کردن
support command U یکان پشتیبانی
aid U پشتیبانی کردن
support command U فرماندهی پشتیبانی
supply support U پشتیبانی اماد
support brigade U تیپ پشتیبانی
maintenance support U پشتیبانی نگهداری
direct support U پشتیبانی مستقیم
rallied U پشتیبانی کردن
rallies U پشتیبانی کردن
maintains U پشتیبانی کردن
maintained U پشتیبانی کردن
maintain U پشتیبانی کردن
rally U پشتیبانی کردن
champion U پشتیبانی کردن
championed U پشتیبانی کردن
propugn U پشتیبانی کردن از
PRI U پشتیبانی کنند
championing U پشتیبانی کردن
general support U پشتیبانی عمومی
nonsupport U عدم پشتیبانی
service support U پشتیبانی خدمات
maintenance support U پشتیبانی تعمیراتی
storeship U ناو پشتیبانی
memory protection U پشتیبانی ازحافظه
corrective maintenance U پشتیبانی اصلاحی
global backup U پشتیبانی کلی
geo deu reo U پشتیبانی کننده
countenancing U پشتیبانی کردن
vindicating U پشتیبانی کردن از
vindicates U پشتیبانی کردن از
vindicate U پشتیبانی کردن از
countenances U پشتیبانی کردن
countenanced U پشتیبانی کردن
countenance U پشتیبانی کردن
play up to U پشتیبانی کردن از
sustaining U پشتیبانی کننده
timed backup U پشتیبانی دورهای
archival backup U پشتیبانی بایگانی
air support U پشتیبانی هوایی
to agitate [for] U پشتیبانی کردن
tower of strength <idiom> U پشتیبانی محکم
backup U پشتیبانی کردن
close support U پشتیبانی نزدیک
vindicated U پشتیبانی کردن از
technical support U پشتیبانی فنی
tactical support U پشتیبانی رزمی
supporting U تقویت پشتیبانی
area support U پشتیبانی منطقه
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
to get behind somebody U از کسی پشتیبانی کردن
decision support system U سیستم پشتیبانی تصمیم
deep air support U پشتیبانی هوایی دور
fire support sector U منطقه پشتیبانی اتش
deep supporting fire U اتش پشتیبانی در عمق
to bolster somebody up U از کسی پشتیبانی کردن
to back somebody up U از کسی پشتیبانی کردن
fire support base U پایگاه پشتیبانی اتش
direct support unit U یکان پشتیبانی مستقیم
direct support U پشتیبانی مستقیم کردن
division support area U منطقه پشتیبانی لشگر
fire support base U مبنای پشتیبانی اتش
area support command U فرماندهی پشتیبانی منطقه
ancillary facilities U تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
division support command U فرماندهی پشتیبانی لشگر
fire support element U عنصر پشتیبانی اتش
field service U پشتیبانی سرویس رزمی
deep supporting fire U اتش پشتیبانی عمیق
afloat support پشتیبانی لجستیکی در روی آب
ancestral file U سیستم پشتیبانی فایل ها
aerial fire support U پشتیبانی اتش هوایی
propped U نگهداشتن پشتیبانی کردن
remote maintenance U پشتیبانی از راه دور
processes U و وسایل کنترل و پشتیبانی
propping U نگهداشتن پشتیبانی کردن
combat support troops U یکانهای پشتیبانی رزمی
close support mission U ماموریت پشتیبانی نزدیک
combat support arms U رسته پشتیبانی رزمی
remote servicing U پشتیبانی از راه دور
combat support troops U عدههای پشتیبانی رزمی
close air support U پشتیبانی هوایی نزدیک
combat service support U پشتیبانی خدمات رزمی
tape backup unit U دستگاه پشتیبانی نوار
supporting range U برد پشتیبانی سلاحها
process U و وسایل کنترل و پشتیبانی
combat support arms U یکان پشتیبانی رزمی
beach support area U منطقه پشتیبانی ساحلی
prop U نگهداشتن پشتیبانی کردن
supported U یکان پشتیبانی شده
general support U یکان پشتیبانی عمومی
fire support element U عنصرهماهنگ کننده پشتیبانی اتش
mission call U درخواست پشتیبانی هوایی کردن
direct air support center U مرکز پشتیبانی مستقیم هوایی
supporting weapons U جنگ افزارهای پشتیبانی کننده
fire support coordinator U هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
populism U پشتیبانی از حزب مردم درامریکا
hard disk backup program U برنامه پشتیبانی دیسک سخت
Thank you for your support U با تشکر برای پشتیبانی شما.
fanned U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
file maintenaee U اصلاح و نگهداری پرونده پشتیبانی فایل
fan U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
supporting range U شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
fanning U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fans U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
joint servicing U دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com