Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
air control ship
U
ناو کنترل حرکات هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
Other Matches
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
air movements
U
حرکات هوایی
air movement section
U
قسمت حرکات هوایی
air register
U
تنظیم حرکات هوایی
tactical air control center
U
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
circulation control
U
مدار کنترل حرکات
movement control
U
کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
stepped up separation
U
حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
air control
U
کنترل هوایی
mechanical mouse
U
mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
air control party
U
گروه کنترل هوایی
initial point
U
نقطه کنترل هوایی
air controlman
U
نگهبان کنترل هوایی
homing station
U
رادارهای کنترل هوایی
control zone
U
منطقه کنترل هوایی
airspace control
U
کنترل فضای هوایی
aircontroller
U
کنترل کننده هوایی
control area
U
منطقه کنترل هوایی
controlled airspace
U
فضای هوایی کنترل شده
air control and reporting center (c.r.c.
U
مرکز کنترل و گزارش هوایی
air control point
U
نقطه کنترل مسیر هوایی
forward air control post
U
ایستگاه کنترل هوایی جلو
airspace control
U
کنترل کردن فضای هوایی
air-traffic control
U
کنترل عبور و مرور هوایی
air traffic control
U
کنترل عبور و مرور هوایی
control zone
U
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
air movement section
U
قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
free lance
U
اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
air traffic regulation and identificatio
U
سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
air defense artillery controller
U
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
air raid reporting control ship
U
گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
tactical air command center
U
مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
filter center
U
مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
positive control
U
کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
freddie
U
اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
midnight
U
فرمان از کنترل نزدیک به دورتغییر فرکانس بدهید دررهگیری هوایی
zmarker beacon
U
نوعی برج کنترل هوایی مستقر در میدان تیر پدافندهوایی
controlled airspace
U
قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
controlled pattern
U
بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
synchroreceiver
U
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
cascade control
U
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
synchroscope
U
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
token
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tokens
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt
U
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel
U
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
executive
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time
U
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
rolleron
U
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
flexible
U
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
U
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
movements
U
حرکات
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
movements
U
حرکات یکانها
calisthenics
U
حرکات سوئدی
peristalsis
U
حرکات حلقوی
play marking
U
حرکات تهاجمی
tactical movement
U
حرکات تاکتیکی
retrograde movement
U
حرکات به عقب
gestures
U
حرکات بیانگر
cadences
U
موزونی حرکات
rings
U
حرکات دارحلقه
cadence
U
موزونی حرکات
pump
U
حرکات فریبنده
calisthenics
U
حرکات نرمشی
compulsory
U
حرکات اجباری
eye movements
U
حرکات چشم
pumped
U
حرکات فریبنده
puerilism
U
حرکات کودکانه
eurythmics
U
تناسب حرکات
school figures
U
حرکات اسب
compulsory freestyle
U
حرکات اجباری
prescribed exercise
U
حرکات اجباری
optional
U
حرکات اختیاری
pumps
U
حرکات فریبنده
voluntary exercise
U
حرکات اختیاری
motion analysis
U
تحلیل حرکات
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
by-play
U
حرکات یا مکالمات فرعی
position of attention
U
حرکات و احترامات نظامی
adiadokinesis
U
زوال حرکات تناوبی
lip key
[دستگاه ثبت حرکات لب]
disported
U
حرکات نشاط انگیزکردن
disporting
U
حرکات نشاط انگیزکردن
disport
U
حرکات نشاط انگیزکردن
disports
U
حرکات نشاط انگیزکردن
lateral and sway bracing
U
حرکات جانبی و نوسانی
piaffe
U
نمایش حرکات یورتمهای
road movement
U
حرکات روی جاده
transposition
U
تبدیل حرکات شطرنج
rapid eye movements
U
حرکات سریع چشم
gestural
U
متضمن حرکات واشارات
compound attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
music of the spheres
U
اهنگ حرکات افلاک
notation
U
ثبت حرکات شطرنج
eurhythmics
U
حرکات بدنی موزون
notations
U
ثبت حرکات شطرنج
surge
U
حرکات افقی اب دریا
mass of maneuver
U
سنگینی حرکات یکان
girlishness
U
حرکات یا حالات دخترانه
lunes
U
حرکات جنون امیز
aerobatic
U
حرکات آکروباتی با هواپیما
maneuvering board
U
تابلوی حرکات ناوها
composite attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
surges
U
حرکات افقی اب دریا
surged
U
حرکات افقی اب دریا
eurythmics
U
حرکات بدنی موزون
appeasement gestures
U
حرکات صلح جویانه
floor exercise
U
حرکات زمینی ژیمناستیک
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity
U
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
ctrl
U
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement
U
حکم کنترل دستور کنترل
control sheet
U
صفحه کنترل چارت کنترل
tics
U
حرکات غیر ارادی اندامها
figure skate
U
اسکیت با انجام حرکات مختلف
tic
U
حرکات غیر ارادی اندامها
cardiography
U
ثبت حرکات وضربان قلب
screwing
U
حرکات دورانی یخهای دریایی
by-play
U
حرکات یا مکالمات کنار صحنه
percentage
U
نسبت حرکات موفقیت امیز
percentages
U
نسبت حرکات موفقیت امیز
kinesiology
U
تشریح حرکات بدنی انسان
pattern
U
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
theatrical gestures
U
حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
lip-reads
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
combatdrill
U
تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
lip read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
patterns
U
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com