English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 188 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
plane guard U ناوگارد نجات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lifebuoy U کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoys U کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
rescue U نجات
rescued U نجات
safety U نجات
rescues U نجات
rescuing U نجات
life jacket U کت نجات
liveries U نجات
livery U نجات
escape line U خط نجات
salvation U نجات
liberation U نجات
life vest U کت نجات
safety boat U قایق نجات
life float U قایق نجات
lifebelt U کمربند نجات
parachuting U چتر نجات
crash boat U قایق نجات
breeches buoy U بویه نجات
parachutes U چتر نجات
parachuted U چتر نجات
parachute U چتر نجات
saviours U نجات دهنده
life boad U قایق نجات
safety belt U کمربند نجات
safety belts U کمربند نجات
lifebelts U کمربند نجات
resuscitation U نجات غریق
lifeguard U نجات غریق
lifeguards U نجات غریق
saviour U نجات دهنده
deep submergence U زیردریایی نجات
survival suit U لباس نجات
life vest جلیقه نجات
lifeguard submarine U زیردریایی نجات
liferaft U شناوه نجات
lifesaving U نجات غریق
parachut U چتر نجات
savior U نجات دهنده
plane guard U ناو نجات
redeliver U از نو نجات دادن
refugee relief U نجات پناهندگان
rescue basket U زنبیل نجات
rescue operation U عملیات نجات
salvable U نجات یافتنی
life raft U قایق نجات
life net U تور نجات
survival pack U بسته نجات
life boat U کرجی نجات
life belt U کمربند نجات
life buoy U حلقه نجات
life buoy U بویه نجات
life jacket U جلیقه نجات
life line U طناب نجات
life line U بند نجات
salvageable U قابل نجات
fire escapes U نردبان نجات
fire escape U نردبان نجات
deliver U نجات دادن
saves U نجات دروازه
surviving U نجات دادن
stole U جلیقه نجات
lifeboat U قایق نجات
survivors U نجات یافتگان
lifeboats U قایق نجات
delivers U نجات دادن
survive U نجات دادن
survived U نجات دادن
saved U نجات دروازه
recovering U نجات دادن
save U نجات دروازه
recover U نجات دادن
salvation U سبب نجات
recovers U نجات دادن
survives U نجات دادن
lifesaving U نجات دهنده زندگی
pararescue team U تیم تجسس و نجات
fire and rescue U نجات و اطفای حریق
soteriology U مبحث نجات رستگاری
life vest U لباس نجات غریق
life belt U کمربند نجات غریق
life belt U لاستیک نجات غریق
helicopter rescue strop U کمربند نجات هلیکوپتر
pararaft U وسایل نجات چتربازی
life buoy U حلقه نجات غریق
survivors U نجات یافتگان از مرگ
liferaft U قایق نجات لاستیکی
lifesaver U نجات دهنده زندگانی
lifeguards U مامور نجات غریق
salvaged U از خطرنابودی نجات دادن
salvaging U از خطرنابودی نجات دادن
lifeguard U مامور نجات غریق
salvages U از خطرنابودی نجات دادن
lifeguard U گارد نجات دریایی
lifeguards U گارد نجات دریایی
rescue and assistance U عملیات نجات و مددکاری
paradrop U بارریزی باچتر نجات
search and rescue U عملیات تجسس و نجات
rescue chamber U اطاقک نجات زیردریایی
lifesaving U وسیله نجات غریق
salvage U از خطرنابودی نجات دادن
helicopter rescue net U تور نجات هلیکوپتر
mae west U جلیقه نجات فشاری
save U نجات دادن پس انداز کردن
salvage money U جایزه نجات کشتی یا محموله
saves U نجات دادن پس انداز کردن
saved U نجات دادن پس انداز کردن
life line U طناب وصل به حلقه نجات
lifesaver U عضودسته نجات غریق وامثال ان
lifeguards U نجات غریق محافظ شخصی
redeemer U رهایی بخش نجات دهنده
lifeline U طناب یارسن نجات غواص
save one's neck/skin <idiom> U نجات خوداز خطر ومشکل
unsaved U محفوظ نشده نجات نیافته
salvaged U اموال نجات یافته از خطر
salvages U اموال نجات یافته از خطر
redeemers U رهایی بخش نجات دهنده
lifeguard U نجات غریق محافظ شخصی
fire and rescue U عملیات نجات و اطفای حریق
helicopter double rescue harness U کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
lifelines U طناب یارسن نجات غواص
salvaging U اموال نجات یافته از خطر
salvage U اموال نجات یافته از خطر
escape U فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escapes U فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
andromeda U از دست غولی نجات یافت وزن او شد
salvor U نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
make a run for it <idiom> U برای نجات جان فرار کردن
escaped U فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escaping U فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
life jacket U سینه بند نجات جلیقه ضد گلوله
life raft قایق چوبی [برای نجات غریق]
survive U ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
survived U ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
ski patrolman U عضو گروه نجات در پیست اسکی
survives U ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
surviving U ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
deep submergence U زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
to rescue people from the water U مردم را [از غرق شدن ] در آب نجات دادن
to rescue somebody from drowning U کسی را از غرق شدن نجات دادن
ski patrol U گروه نجات و حمل مصدومان در پیست اسکی
salvaged U نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
reclaiming U نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
jettisons U به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoning U به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
reclaims U نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
jettisoned U به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
reclaimed U نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
jettison U به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
salvage U نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
para bomb U بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
life preserver U وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
salvages U نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
life preservers U وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
salvaging U نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
reclaim U نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
vented U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
venting U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vent U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vents U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
anchor line extension kits U جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
escape line U مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
particularism U اعتقادباینکه نجات فقط برای برگزیدگان میسر است
aviation life support equipment U وسایل حفظ جان مسافرین درپرواز سینه بند نجات
roll forward U تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
salvages U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvage U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaging U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaged U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
evangelical U پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelic U پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
survival U باززیستی نجات از مرگ روش جان بدربردن از خطر مرگ
survivals U باززیستی نجات از مرگ روش جان بدربردن از خطر مرگ
risers U انشعابات عمومی چتر نجات ستونها یا طنابهای عمودی ناو طنابهای شانهای چترنجات
salvaging U نجات مال یا جان کسی نجارت کسی از خطر
salvages U نجات مال یا جان کسی نجارت کسی از خطر
salvage U نجات مال یا جان کسی نجارت کسی از خطر
salvaged U نجات مال یا جان کسی نجارت کسی از خطر
life jacket U لباس نجات لباس چوب پنبهای
tie U بند پارچهای جلیقه نجات بند
kick save U نجات دروازه با پای دروازه بان
ties U بند پارچهای جلیقه نجات بند
escape hatch U دهلیز فرار دهلیز نجات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com