Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
android
U
نام یک ادم مکانیکی که شبیه انسان مذکر است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
anthropomorphic
U
شبیه انسان
humanoids
U
شبیه انسان
humanoid
U
شبیه انسان
neoanthropic
U
شبیه انسان جدید
macaca
U
بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
gorillas
U
بزرگترین میمون شبیه انسان
macaque
U
بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
gorilla
U
بزرگترین میمون شبیه انسان
droid
U
یک ادم ماشینی شبیه انسان
subhuman
U
دارای صفاتی شبیه انسان
mechanize
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanises
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanised
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizes
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizing
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanising
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanicalism
U
عقیده به دخالت عمل مکانیکی در کیفیات فاهر و طبیعی عمل مکانیکی
anthropo
U
پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
anthrop
U
پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
artificial intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id
U
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography
U
علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man
U
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
masculine gender
U
مذکر
masculine
U
مذکر
male
U
مذکر
masculinize
U
مذکر کردن
masculinely
U
به شکل مذکر
masculine gender
U
جنس مذکر
matthew
U
اسم مذکر
masc
U
مخفف مذکر
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
gooseneck
U
هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
oliver
U
اسم خاص مذکر
paul
U
اسم خاص مذکر
timothy
U
اسم خاص مذکر
lukan
U
اسم خاص مذکر
lucan
U
اسم خاص مذکر
Sydney
U
اسم خاص مذکر
thomas
U
اسم خاص مذکر
Stanley
U
اسم خاص مذکر
hectors
U
اسم خاص مذکر
hectoring
U
اسم خاص مذکر
hectored
U
اسم خاص مذکر
hector
U
اسم خاص مذکر
peter
U
: اسم خاص مذکر
Douglas
U
اسم خاص مذکر
tommy
U
اسم خاص مذکر توماس
neuters
U
اسم یاصفتی که نه مذکر و نه مونث است
priapus
U
خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
neutering
U
اسم یاصفتی که نه مذکر و نه مونث است
neutered
U
اسم یاصفتی که نه مذکر و نه مونث است
neuter
U
اسم یاصفتی که نه مذکر و نه مونث است
awn
U
الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
serge
U
پارچه صوف پشمی "سرجیوس " اسم خاص مذکر
pinnulate
U
شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated
U
شبیه برگچه شبیه بالچه
gadgets
U
مکانیکی
mechanical
U
مکانیکی
mechnical
U
مکانیکی
gadget
U
مکانیکی
mechanical resolution
U
تراکم مکانیکی
shovelling
U
بیل مکانیکی
mechanical de icing
U
یخ زدایی مکانیکی
shovelled
U
بیل مکانیکی
actuator
U
عملگر مکانیکی
mechanical stimulation
U
تحریک مکانیکی
mechanical advantage
U
مزیت مکانیکی
mechanic recepter
U
گیرنده مکانیکی
mechanically
U
بطور مکانیکی
shoveled
U
بیل مکانیکی
automaton
U
ادم مکانیکی
mechanical drawing
U
ترسیم مکانیکی
mechanical efficiency
U
راندمان مکانیکی
mechanical efficiency
U
بازده مکانیکی
mechanical stabilization
U
استوارسازی مکانیکی
mechanical stabilization
U
تثبیت مکانیکی
mechanical properties
U
خواص مکانیکی
shovels
U
بیل مکانیکی
shovel
U
بیل مکانیکی
mechanical equipment
U
تجهیزات مکانیکی
mechanical translation
U
ترجمه مکانیکی
mechanical energy
U
انرژی مکانیکی
mechanicalness
U
خاصیت مکانیکی
mechanician
U
هنرور مکانیکی
mechanotherapy
U
معالجه مکانیکی
mechanical efficiency
U
کارایی مکانیکی
automatons
U
ادم مکانیکی
mechanism
U
اجزاء مکانیکی
robots
U
ادم مکانیکی
robot
U
ادم مکانیکی
crane shovel
U
بیل مکانیکی
mechanisms
U
اجزاء مکانیکی
grab bucket
U
بیل مکانیکی
ultrasonic
U
نوسانات مکانیکی
contact sweeping
U
روبیدن مکانیکی
contact mine
U
مین مکانیکی
grab crane
U
بیل مکانیکی
power shovel
U
بیل مکانیکی
dashpot
U
خفه کن مکانیکی
bucket
U
بیل مکانیکی
shoveling
U
بیل مکانیکی
buckets
U
بیل مکانیکی
dynamic viscosity
U
گرانروی مکانیکی
absolute viscosity
U
گرانروی مکانیکی
mechanic
U
هنرور مکانیکی
grab excavator
U
بیل مکانیکی
forklift track
U
بیل مکانیکی
power rammer
U
زمین کوب مکانیکی
mechanisms
U
عوامل مکانیکی مکانیزم
mechanism
U
عوامل مکانیکی مکانیزم
mechanical equivalent of heat
U
هم ارز مکانیکی گرما
mechanical analysis
U
تجزیه مکانیکی خاک
gadgetry
U
وسایل کوچک مکانیکی
motor
U
منبع نیروی مکانیکی
motor-
U
منبع نیروی مکانیکی
elision
U
باقوه مکانیکی شکستن
fan blower
U
بادزن مکانیکی یاماشینی
motored
U
منبع نیروی مکانیکی
motors
U
منبع نیروی مکانیکی
fractional sampling
U
نمونه گیری مکانیکی
mechanical data processing
U
پردازش داده مکانیکی
grab bucket crane
U
جرثقیل با بیل مکانیکی
mechanical equilibrium
U
تعادل مکانیکی
[فیزیک]
[مهندسی]
electronic
U
یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
static equilibrium
U
تعادل مکانیکی
[فیزیک]
[مهندسی]
boom
U
بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
boomed
U
بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
mechanical move
U
حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
booming
U
بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
booms
U
بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
shovelful
U
حجم و اندازه بیل مکانیکی
lever watch
U
سود مکانیکی اهرم دستگاه اهرمی
docking
U
ارتباط مکانیکی دو فضاپیما دریک مدار
ascender
U
وسیله مکانیکی برای فرستادن بار
workbench
U
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
thermodynamics
U
مبحث فعالیت مکانیکی ورابطه ان باحرارت
workbenches
U
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
mechanical sweep
U
مین جمع کنی باوسایل مکانیکی
mechanical time fuze
U
ماسوره زمانی خودکار یا زمان مکانیکی
powered
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
power
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
mechanical powers
U
نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
powering
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powers
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
materiel
U
قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
rocker shovel
U
بیل مکانیکی مناسب تونی کنی
coupler
U
وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
electromotion
U
جریان برق حرکت مکانیکی که ازالکتریک پیداشود
break down
U
توقف انجام کار به علت خطای مکانیکی
inductive coupling
U
شفت مکانیکی که توسط اتصالات مغناطیسی میچرخد
major cycle
U
کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
backplane
U
مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
thermal shock
U
تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
stepped motor
U
دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
selector
U
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
burster
U
یک وسیله مکانیکی که خروجی کامپیوتری چند صفحهای راجدا میکند
actuator
U
وسیله مکانیکی که توسط سیگنال خارجی قابل کنترل است
selectors
U
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
man
U
انسان
mans
U
انسان
mortal
U
انسان
human being
U
انسان
homosapiens
U
انسان
loard of creation
U
انسان
mortals
U
انسان
human beings
U
انسان
in human shape
U
انسان
homo
U
انسان
cabs
U
اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
end stop
[Engineering]
U
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
retraction lock
U
وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود
stop
[Engineering]
U
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
ganged
U
وسایل که به صورت مکانیکی متصل شده اند و با یک عمل انجام می شوند
cab
U
اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
human nature
U
طبیعت انسان
humanist
U
انسان گرا
voices
U
صدای انسان
humanly
U
مثل انسان
rump
U
کفل انسان
egalitarian
U
طرفدارتساوی انسان
godman
U
انسان خداوار
humanitarian
U
انسان گرایانه
eudemonology
U
گفتاردرسعادت انسان
dewlap
U
غبغب انسان
dewlaps
U
غبغب انسان
anthropophobia
U
انسان هراسی
atomy
U
اسکلت انسان
humankind
U
نوع انسان
brisket
U
سینه انسان
superhuman
U
برتر از انسان
the outward man
U
انسان فاهر
subhuman
U
مادون انسان
bod
U
بدن انسان
cannibalism
U
ادمخواری انسان
bods
U
بدن انسان
voicing
U
صدای انسان
economic man
U
انسان اقتصادی
mankind
U
نوع انسان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com