English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mashy U نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
apostrophe U که درموارد زیر بکار میرود
apostrophes U که درموارد زیر بکار میرود
studs U زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
lakh U سدهزار در شممردن روییه بکار میرود
lampron U چراغ فیتلهای که درچراغانی بکار میرود
fuller's earth U خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
crosse U چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
baby siphon U سیفون کمکی که در هوابند ابی بکار میرود
wisha U برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
fucus U رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
bathometer U دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
bay leaf U برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
boring tubes U لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
blacktop U موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
nuggar U بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
propety man U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
aniseed U تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
inoculum U مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
gasogene U مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
property master U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
aquaplane U قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
hypodermic syringe U کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
balbriggan U یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
baseboard U چوب یا تختهای که بعنوان ستون یا پایه بکار میرود
flag stones U تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
windlass U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlasses U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
Molotov cocktail U بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
Molotov cocktails U بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
bow compass U نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
the smoking gun U شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
in flagrante delicto U شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
poetaster is pejorative word U شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
laniard U طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
manrope U طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
thyratron U پریود تخلیه که بعنوان سویچ رله یا ژنراتور بکار میرود
roller bandage U نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
stop bath U ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
serinette U ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
kelvin tube U لوله کلوین که جهت اندازه گیری عمق اب بکار میرود
gluteus U یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
chuck U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
calliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
chucked U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucks U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
splint U نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
bock U یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
toluene U مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
distemper U ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
hundreds and thousands U یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
jelutong U ماده رزینی درخت شاهدانه ک ه بجای صمغ ادامس بکار میرود
dry pack U مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
caliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
goggles U عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
monochord U الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
langridge U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
leno U یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
vibrator U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
langrel U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
vibrators U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
land plaster U صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
langrage U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
coffin U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
bolsters U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
coffins U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
bolster U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolstered U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
quoit U نعل یا حلقه اهنی که در بازی پرت مینمایندتاروی میخی بیفتد
rollpin U پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
hi U فریاد خوش امد مثل هالو وچطوری و همچنین بجای اهای بکار میرود
nitrobenzene U ابگونهای که بوی روغن بادام تلخ میدهدو درساختن رنگهای جوهری بکار میرود
character U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
characters U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
hyphen U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
hyphens U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
cellulose acetate U ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
opalite U ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
steeve U خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
game theory U این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
amalgam U الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgams U الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
carbon seal U وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
jute U کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
pitot pressure U فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
design stress resultant U تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
acrylic lacquer لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
debuts U نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
debut U نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
aluminum wool U رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
jingo U کلمه که شعبده بازان در موقع شعبده بازی بکار میبرند
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
ferruginous U اهنی
ferrugineous U اهنی
ferrous U اهنی
gratling U کف اهنی
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
graters U شبکه اهنی
grater U پنجره اهنی
grater U شبکه اهنی
ironstone U کانی اهنی
furniture U ابزار اهنی
grate U قفس اهنی
ferreous U اهنی رنگ
helmets U کلاه اهنی
graters U پنجره اهنی
hoop iron U تسمه اهنی
ironware U فروف اهنی
an iron nail U میخ اهنی
an iron bar U میله اهنی
iron barrel U بشکه اهنی
bar U میله اهنی
bars U میله اهنی
hood U کلاه اهنی
hoods U کلاه اهنی
helmet U کلاه اهنی
rand U تسمهء اهنی
grated U میلههای اهنی
girder iron U تیر اهنی
martel de fer U چکش اهنی
steel helmet U کلاه اهنی
gavelock U اهرم اهنی
gratings U چارچوب اهنی
grating U چارچوب اهنی
iron plate U ورق اهنی
grates U میلههای اهنی
grates U قفس اهنی
grated U قفس اهنی
grate U میلههای اهنی
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
iron core transformer U مبدل با هسته اهنی
surface plate U تراز فلزی یا اهنی
girths U بست اهنی وچرمی
steel helmet U کلاه خود اهنی
ferriferous U دارای مواد اهنی
iron core coil U پیچک با هسته اهنی
flitched beam U تیر چوب اهنی
girth U بست اهنی وچرمی
plowhead U میله اهنی گاواهن
iron core choke U پیچک با هسته اهنی
girder armature U ارمیچر تیر اهنی
nonferrous U بدون مواد اهنی
truss bridge U پل دارای اسکلت اهنی
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
staple U گیره کاغذ بست اهنی
stapling U گیره کاغذ بست اهنی
stapled U گیره کاغذ بست اهنی
helmet liner U استرکلاه اهنی یا کلاه خود
gauntlet U دستکش اهنی دعوت بمبارزه
gauntlets U دستکش اهنی دعوت بمبارزه
caliper U پرگار اهنی اندازه گیر
to lay down a railway U ساختمان راه اهنی را اغازکردن
graniteware U فروف اهنی لعاب داراشپزخانه
nonferrous U غیراهنی فلزات غیر اهنی
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
wedged U چوب اهنی ویژه ضربه برشی
skewered U سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
skewers U سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
dumb bell U میله اهنی دوسرگلوله داربرای ورزش
skewer U سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
skewering U سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
centerboard U تیر یا صفحه اهنی میان قایق
goffer U اهنی که باان توری راچین میدهند
wedge U چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedging U چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedges U چوب اهنی ویژه ضربه برشی
iron boot U کفش اهنی تمرینی برای تقویت عضله پا
gangplow U گاو اهنی که شیارهای موازی ایجاد کند
jacob's staff U چوبی که نوک اهنی داردودرزمین پیمایی بکارمیرود
club car U واگن راه اهنی که دارای میزناهارخوری باشد
waffles U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffling U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
parliamentary train U قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
waffled U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffle U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
granger road U راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
i had no idea he was going U که او میرود
the train runs without a stop U میرود
he is going U میرود
Bureaucracy . Red tape . U کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
elevate railway U راه اهنی که روی پایه کارگذاشته اندواز تراز جاده بلندتراست
quiot U حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
if he goes U اگر او میرود
presumedly U احتمال میرود
the probability is U احتمال میرود
it wont wash U اگرانرابشویندرنگش میرود
Which line goes to ... ? کدام خط به ... میرود؟
electro magnet U اهنی که در تحت تاثیر قوه برق خاصیت مغناطیسی پیداکند اهنربای الکتریکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com