Perdic | نام کوچهای در لندن که اداره مرکزی شهربانی لندن در ان قراردارد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (6 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	scotland yard U	نام کوچهای در لندن که اداره مرکزی شهربانی لندن در ان قراردارد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	scotland yard U	اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
	general posr office U	اداره مرکزی پست در لندن
	Scotland U	اداره اگاهی در لندن
	scotland yard U	اداره کاراگاهی لندن
	London U	لندن
	the metropolis U	لندن
	In the very heart of london . U	درقلب لندن
	cockney U	اهل لندن
	Fleet Street U	جراید لندن
	londoner U	اهل لندن
	cockneys U	اهل لندن
	london ivy U	دود و مه لندن
	Beefeaters U	نگهبان برج لندن
	Beefeater U	نگهبان برج لندن
	we learnt from london that U	از لندن خبر میرسد
	east end U	قسمت شرقی لندن
	What time does the train arrive in London? U	چه وقت قطار به لندن می رسد؟
	clearinghouse U	موسسه تهاتری لندن انبار
	london in size U	پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
	Does the train stop in London? U	آیا قطار در لندن توقف دارد؟
	I'd like to book a flight to london.	یک پرواز به لندن می خواهم رزرو کنم.
	transpontine U	واقع درجنوب رود تیمز در لندن
	london system U	سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
	inns of chancery U	عمارتی در لندن که بیشترشاگردانش حقوق در ان زندگی می کردند
	Is this the right platform for the train to London? U	آیا این سکوی قطار لندن است؟
	imperial institute U	بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
	lombard street U	خیا بان صرافان و بانک دارهادر شهر لندن
	tomorow morning . I wI'll leavew for london. U	فردا صبح بسوی لندن حرکت خواهم کرد
	You have to change at London.	شما باید در لندن قطار تان را عوض کنید.
	Change at London and get a local train.	در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
	bigben U	ساعت بزرگی که بر برج پارلمان لندن نصب شده است
	pantechnicon U	نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
	pantechnicons U	نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
	mohock U	تنی ازگردن کلفتهای اشرافی درسده هجدهم درخیابانهای لندن اوباشی می کردند
	baltic exchange U	بازار یاتالار بورسی در لندن که مربوط به کرایه کشتی ومعاملات مربوطه میباشد
	polices U	اداره شهربانی
	headquarters U	اداره کل شهربانی
	policed U	اداره شهربانی
	the police headquaters U	اداره کل شهربانی
	police headquarters U	اداره کل شهربانی
	police U	اداره شهربانی
	police U	مامورین شهربانی با پلیس اداره کردن
	polices U	مامورین شهربانی با پلیس اداره کردن
	policed U	مامورین شهربانی با پلیس اداره کردن
	mansion house U	خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
	headquarters U	شعبه مرکزی اداره مرکزی
	socialist international U	بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
	head office U	اداره مرکزی
	headquarters U	اداره کل اداره مرکزی
	post office U	اداره مرکزی پست
	post offices U	اداره مرکزی پست
	integrated U	محیط اداره که همه عملیات با کامپیوتر مرکزی انجام می شوند
	ashkenazim U	قراردارد
	cpu time U	مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
	central U	متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
	teethridge U	برجستگی استخوان فک که حفرههای دندانها بر ان قراردارد
	line of engagement U	ناحیهای از سینه که روبروی شمشیر قراردارد
	weld bead U	تکه فلزی که درامتداد اتصال جوش قراردارد
	yamen U	اداره یا مقام رسمی مندرین یا کارمند دارای رتبه اداره دولتی
	putting green U	قسمت چمن نرم که در اخرهر بخش سوراخ در ان قراردارد
	cirrocumulus U	قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
	putting greens U	قسمت چمن نرم که در اخرهر بخش سوراخ در ان قراردارد
	polices U	شهربانی
	policed U	شهربانی
	police U	شهربانی
	paching central U	سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
	constabularies U	نیروی شهربانی
	constabulary U	نیروی شهربانی
	police court U	ضابطین شهربانی
	podesta U	رئیس شهربانی
	police officers U	افسر شهربانی
	police officer U	افسر شهربانی
	chief of police U	رئیس شهربانی
	dielectric heating U	گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
	known to the police U	دارای سابقه در شهربانی
	sheriff U	ضابط شهربانی داروغه
	sheriffs U	ضابط شهربانی داروغه
	the police are on his track U	شهربانی اوراتعقیب میکند
	lightening hole U	سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
	the police are on his track U	مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
	away U	بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
	punitive police U	نیروی شهربانی که بمحلی می فرستندو حقوق افرادبایدازاین محل داده شود
	central postal directory U	دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
	personnel U	کارمندان مجموعه کارمندان یک اداره اداره کارگزینی
	reaganomics U	اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
	cores U	مرکزی
	focal line U	خط مرکزی
	core U	مرکزی
	centrical U	مرکزی
	cl U	خط مرکزی
	centre pocket U	مرکزی
	central pumping station U	مرکزی
	central U	مرکزی
	axial U	مرکزی
	centerline U	خط مرکزی
	focal U	مرکزی
	nucleus U	لب هسته مرکزی
	directrix U	خط تیر مرکزی
	centripetal U	جانب مرکزی
	fore and aft center line U	خط مرکزی سراسری
	fovea centralis U	فرورفتگی مرکزی
	central limit theorem U	قضیه حد مرکزی
	centralists U	مرکزی نگر
	central focusing wheel U	چرخهزوم مرکزی
	central position U	وضعیت مرکزی
	eccentricity U	برون مرکزی
	central load U	بار مرکزی
	central office U	دفتر مرکزی
	central processing unit U	واحدپردازنده مرکزی
	central processor U	پردازنده مرکزی
	central processor U	پردازشگر مرکزی
	central site U	سایت مرکزی
	central terminal U	پایانه مرکزی
	centre game U	بازی مرکزی
	central fissure U	شیار مرکزی
	central heating U	گرمایش مرکزی
	centrically U	بطور مرکزی
	mainframes U	پردازنده مرکزی
	mainframe U	پردازنده مرکزی
	centrifugal U	گریز از مرکزی
	centrosymmetric U	متقارن مرکزی
	centrum U	جسم مرکزی
	central heating U	حرارت مرکزی
	concourse U	تالار مرکزی
	centralized plan U	پلان مرکزی
	central station U	نیروگاه مرکزی
	central bank U	بانک مرکزی
	central city U	شهر مرکزی
	boost coil U	کوئل مرکزی
	state government U	دولت مرکزی
	central position U	قرارگاه مرکزی
	nuclei U	لب هسته مرکزی
	central control desk U	میزفرمان مرکزی
	eccentricities U	برون مرکزی
	spherical angle U	زاویه مرکزی
	center U	گروه مرکزی
	centralism U	مرکزی نگری
	center base U	میدان مرکزی
	center distance U	فاصله مرکزی
	central canal U	مجرای مرکزی
	three center bonding U	پیوند سه مرکزی
	subcentral U	زیر مرکزی
	central U	تلفن چی مرکزی
	holding company U	شرکت مرکزی
	central sulcus U	شیار مرکزی
	central U	کامپیوتر مرکزی
	central convolution U	شکنج مرکزی
	central gyrus U	شکنج مرکزی
	central government U	حکومت مرکزی
	axial pressure U	فشار مرکزی
	head office U	دفتر مرکزی
	central head U	فشار مرکزی
	centralist U	مرکزی نگر
	three centred curve U	منحنی سه مرکزی
	center of gravity axis U	محور ثقل مرکزی
	central mass storage U	انباره انبوه مرکزی
	central heating system U	دستگاه حرارت مرکزی
	heartlands U	منطقه مرکزی وحیاتی
	central planning U	برنامه ریزی مرکزی
	central processing unit U	واحد پردازش مرکزی
	heartland U	منطقه مرکزی وحیاتی
	axis of the bore U	محور مرکزی لوله
	center U	وسط ونقطه مرکزی
	conurbation U	شهر مهم مرکزی
	golds U	دایره مرکزی هدف
	central control panel U	تابلوی مرکزی کنترل
	conurbations U	شهر مهم مرکزی
	cns U	دستگاه عصبی مرکزی
	gold U	دایره مرکزی هدف
	cento U	سازمان پیمان مرکزی
	Central African Republic	جمهوری آفریقای مرکزی
	one shot pump U	پمپ روغن مرکزی
	multicenter binding U	پیوند چند مرکزی
	German Central Bank U	بانک مرکزی آلمان
	core U	هسته مرکزی مفتول
	cores U	هسته مرکزی مفتول
	heliocentric system U	دستگاه خورشید مرکزی
	naves U	تالار مرکزی صحن
	nave U	تالار مرکزی صحن
	precentral gyrus U	شکنج پیش مرکزی
	vertical center line illusion U	خطای خط قائم مرکزی
	unit central processing U	واحد پردازش مرکزی
	GHQ U	مخفف ستاد مرکزی
	the middlands U	استانهای مرکزی انگلستان
	inner cities U	بخش مرکزی شهر
	statolatry U	حمایت ازقدرت مرکزی
	inner city U	بخش مرکزی شهر
	scandinavian defence U	دفاع متقابل مرکزی
	rimland U	حومه ناحیه مرکزی
	geocentric system U	دستگاه زمین مرکزی
	centers U	وسط ونقطه مرکزی
	centered U	وسط ونقطه مرکزی
	centred U	وسط ونقطه مرکزی
	centre pawns U	پیادههای مرکزی شطرنج
	centre counter defence U	دفاع متقابل مرکزی
	measures of central tendency U	اندازههای گرایش مرکزی
	central tendency measures U	اندازههای گرایش مرکزی
	downtown U	قسمت مرکزی شهر
	centre U	وسط ونقطه مرکزی
	geocentric U	دوران زمین مرکزی