English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cedilla U نام نشانی که زیرزمیگذارندتاصدای سین بدهد
cedillas U نام نشانی که زیرزمیگذارندتاصدای سین بدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
more power to your elbow U خدابشما توفیق بدهد
permissively U چنانکه اجازه بدهد
turncoats U کسی که تغییر مسلک بدهد
God bless you! U خدا برکتت [تان] بدهد!
more power to your elbow U خدازور بازو بشما بدهد
whichever is the sooner U هر کدام که زودتر رخ بدهد [قانون]
He was pressed for pressed for ad answer . U به اوفشار آوردند تا جواب بدهد
turncoat U کسی که تغییر مسلک بدهد
acetiam U برای عملی تا قاضی بتواند رای خود را بدهد
floater U کسی که درچند محل بنحو غیرقانونی رای بدهد
reconstituent U دارو یا چیز دیگری که نیرووبافت تازه به بدن بدهد
oblique section U مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
He is trying to prove himself all the time. U او [مرد] همیشه می خواهد نشان بدهد از پس کار بر می آید.
ecosystems U بخشی از جامعه و بوم که تشکیل یک واحد فاعله درطبیعت بدهد
ecosystem U بخشی از جامعه و بوم که تشکیل یک واحد فاعله درطبیعت بدهد
free-for-all U اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free-for-alls U اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
to rev [British E] the engine U موتور [ماشین] را روشن کردن [که صدا مانند زوزه بدهد]
to goose [American E] the engine U موتور [ماشین] را روشن کردن [که صدا مانند زوزه بدهد]
sacked U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
to bring somebody into line U زور کردن کسی که خودش را [به دیگران] وفق بدهد یا هم معیار بشود
sacks U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sack U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
Excepting [With the exception of] two students, no one could answer the last question correctly. U به غیر از دو دانش آموز هیچ کس نتوانست آخرین پرسش را درست پاسخ بدهد.
captions U کامپیوتر یا وسیله الکترونیکی که به کاربر امکان میدهد به یک ترتیب ویدیویی نام یا عنوان بدهد
caption U کامپیوتر یا وسیله الکترونیکی که به کاربر امکان میدهد به یک ترتیب ویدیویی نام یا عنوان بدهد
blue flag U پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
single address U با یک نشانی
address part U جز نشانی
address U نشانی
cell address U نشانی سل
three address U با سه نشانی
addressed U نشانی
two address U با دو نشانی
passwords U نشانی
password U نشانی
counter sign U نشانی
addresses U نشانی
quantum meruit U کارفرما کاری را که برای انجام دادن به کارگر می داده و قرار می گذاشته که مزد او را برمبنای قاعده فوق بدهد
most favored nation U کشورهایی را گویند که در صورتی که یکی از لنها امتیازی را به کشور دیگر بدهد سایرین نیزبخودی خود دارای ان امتیازبشوند
home address U نشانی مبداء
foam U کف اتش نشانی
foamed U کف اتش نشانی
machine address U نشانی ماشین
foaming U کف اتش نشانی
foams U کف اتش نشانی
effective address U نشانی موثر
parameter setting U پارامتر نشانی
one address computer U کامپیوتر یک نشانی
directing point U نقطه نشانی
nanoaddressable U نشانی ناپذیر
multiple address U با نشانی چندگانه
multi address U با چند نشانی
address register U ثبات نشانی
fire-fighting U اتش نشانی
memory address U نشانی حافظه
home address U نشانی منزلگاه
absolute address U نشانی مطلق
direct address U نشانی مستقیم
address variable U متغیر نشانی
addressability U نشانی پذیری
base address U نشانی پایه
addressable U نشانی پذیر
aiming point U نقطه نشانی
floating audress U نشانی شناور
address part U جزء نشانی
fire fighting U اتش نشانی
address modification U اصلاح نشانی
actual address U نشانی واقعی
explicit address U نشانی صریح
address adjustment U تعدیل نشانی
address bus U گذر نشانی
address counter U نشانی شمار
address format U قالب نشانی
address modification U پیرایش نشانی
fire prevention U اتش نشانی
hydrants U شیراتش نشانی
addressing U نشانی دهی
addressed U نشانی دادن
addresses U نشانی دادن
triple address U با نشانی سه گانه
to miss a mark U نشانی را نزدن
address U نشانی دادن
to hit a mark U نشانی را زدن
synthetic address U نشانی مصنوع
two address computer U کامپیوتربا دو نشانی
variable address U نشانی متغییر
addressing U نشانی یابی
branch address U نشانی انشعاب
firefighting U آتش نشانی
virtual address U نشانی مجازی
symbolic address U نشانی نمادی
specific address U نشانی خاص
single address U بایک نشانی
hydrant U شیراتش نشانی
reference address U نشانی مرجع
regional address نشانی منطقه ای
relative address U نشانی نسبی
token U نشانی یادگاری
relocatable address U نشانی جابجاپذیر
multiaddress U با چند نشانی
self relative address U نشانی نسبی
tokens U نشانی یادگاری
return address U نشانی بازگشت
fire party U تیم اتش نشانی
fire party U گروه اتش نشانی
firehouse U ایستگاه اتش نشانی
fire post U جایگاه اتش نشانی
fire main U لوله اب اتش نشانی
fearnought suit U لباس اتش نشانی
fire fighting U اتش نشانی کردن
fire fighter U مامور اتش نشانی
fire company U شرکت اتش نشانی
four address computer U کامپیوتر چهار نشانی
sector addressing U نشانی دهی قطاعی
scaling ladder U نردبان اتش نشانی
memory address register U ثبات نشانی حافظه
memory address space U فضای نشانی حافظه
relative addressing U نشانی دهی نسبی
reset cycle U چرخه باز نشانی
n address instruction U دستور العمل با N نشانی
obelus U نشانی بدین شکل "-"
quadruple address U با نشانی چهار کانه
key to address transfermation U تبدیل کلید به نشانی
hand extinguisher U کپسول اتش نشانی
fire hydrant U شیر آتش نشانی
fireplug [American] U شیر آتش نشانی
fire engine U ماشین آتش نشانی
What is your home address? U نشانی منزلتان چیست ؟
word addressable U نشانی پذیری کلمه
generated address U نشانی تولید شده
pompier ladder U نردبان اتش نشانی
dynamic address translate U مترجم نشانی پویا
fireplugs U شیر اب اتش نشانی
addresses U نشانی گیرنده پیام
hydrant U شیر اتش نشانی
hydrants U شیر اتش نشانی
fire extinguisher U دستگاه اتش نشانی
addressed U نشانی گیرنده پیام
address U نشانی گیرنده پیام
fire extinguisher U کپسول اتش نشانی
fire extinguishers U دستگاه اتش نشانی
fire extinguishers U کپسول اتش نشانی
firemen U مامور اتش نشانی
fire brigade U قسمت اتش نشانی
fire brigade U مامورین اتش نشانی
fireman U مامور اتش نشانی
fire brigades U قسمت اتش نشانی
fire plug U شیر اتش نشانی
fire hydrants U شیر اتش نشانی
fire hydrant U شیر اتش نشانی
fire station U ایستگاه اتش نشانی
fire station U پست اتش نشانی
fire station U اداره اتش نشانی
fire station U مرکز اتش نشانی
fire stations U ایستگاه اتش نشانی
fire stations U پست اتش نشانی
fire stations U اداره اتش نشانی
fire stations U مرکز اتش نشانی
firefighters U مامور اتش نشانی
fireguard U مامور اتش نشانی
fireguards U مامور اتش نشانی
fire alarm U اژیر اتش نشانی
fire alarms U اژیر اتش نشانی
fireplug U شیر اب اتش نشانی
fire brigades U مامورین اتش نشانی
fire engine U ماشین اتش نشانی
authentication equipment U وسایل تعیین نشانی
authenticator U اعلام کننده نشانی
bit addressable U نشانی پذیر تا ذره
firefighter U مامور اتش نشانی
acknowledge U اعلام نشانی کردن
byte addressable U نشانی پذیر تالقمه
byte addressable U بایت نشانی پذیر
caracter addressable U کاراکتر نشانی پذیر
acknowledging U اعلام نشانی کردن
chip of the old block U بچهای که نشانی ازپدرداردcontribute
acknowledges U اعلام نشانی کردن
current address register U ثبات نشانی جریان
extinguisher U دستگاه اتش نشانی
fire department U اداره اتش نشانی
fire engines U ماشین اتش نشانی
fire departments U اداره اتش نشانی
S HTTP U سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
softer U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
soft U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
qui facit per alium facit perse U کسی که کاری را بوسیله دیگری انجام بدهد خودش ان را انجام داده است
output bound U وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
Though the wolf may lose his teeth but never loses. <proverb> U گرگ یتى اگر دندانهایش را هم از دست بدهد سرشت خود از دست نخواهد داد .
input bound U وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده هاانجام بدهد
asopportunity offers U هر وقت فرصتی پیدا شود هر وقت دست بدهد
medal U نشانی شبیه سکه مدال
superscription U نشانی روی نامه فهرنویسی
address bus گذر آدرس گذرگاه نشانی
refers U نشانه روی به نقطه نشانی
referred U نشانه روی به نقطه نشانی
refer U نشانه روی به نقطه نشانی
smokechaser U مامور اتش نشانی جنگل
medals U نشانی شبیه سکه مدال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com