English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
memorial U نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
memorials U نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
addersser or or U نامه نویس عریضه نویس
notes U نامه رسمی
missives U نامه رسمی
letter de chancellerie U نامه رسمی
missive U نامه رسمی
note U نامه رسمی
noting U نامه رسمی
memoire U نامه غیر رسمی
bulletins U اگهی نامه رسمی
pro memoria U نامه غیر رسمی
bulletin U اگهی نامه رسمی
memorandums U نامه غیر رسمی تذکاریه
memorandum U نامه غیر رسمی تذکاریه
memoranda U نامه غیر رسمی تذکاریه
judicial writ U نامه رسمی صادره از محکمه
protested U واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
protests U واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
protest U واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
protesting U واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
letters missive U نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
petition U عریضه تظلم
petitioned U عریضه تظلم
petitioning U عریضه تظلم
petitions U عریضه تظلم
i have a suit to the shah U عریضه برای شاه دارم
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
returning U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
petitioning U عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
petitioned U عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
petition U عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
petitions U عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
officiary U مامور رسمی مقام رسمی
reviewing U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewed U بازدید رسمی یاسان رسمی
review U بازدید رسمی یاسان رسمی
officious U نیمه رسمی شبهه رسمی
solemn form U در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
exchange devaluation U تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
memoirs U یادداشت
memoranda U یادداشت
memoir U یادداشت
reminiscences U یادداشت
memorandum U یادداشت
memorandums U یادداشت
apostil U یادداشت
pro memoria U یادداشت
reminiscence U یادداشت
notations U یادداشت
memoire U یادداشت
notes U یادداشت
endnote U یادداشت
noting U یادداشت
slip U یادداشت
slipped U یادداشت
slips U یادداشت
notation U یادداشت
annotation U یادداشت
annotations U یادداشت
jottings U یادداشت
memo U یادداشت
memos U یادداشت
chit U یادداشت
note U یادداشت
chits U یادداشت
commentaries U رشته یادداشت
commentary U رشته یادداشت
note U خاطرات یادداشت
note U تبصره یادداشت ها
note U یادداشت کردن
notes U یادداشت کردن
notes U تبصره یادداشت ها
notes U خاطرات یادداشت
annotating U یادداشت نوشتن
put-downs U یادداشت کردن
minute U یادداشت وقایع
put-down U یادداشت کردن
tot U یادداشت مختصر
tots U یادداشت مختصر
notepaper U کاغذ یادداشت
put down U یادداشت کردن
notebooks U کتابچه یادداشت
chitty U یادداشت-رسید
minute U مسوده یادداشت
annotates U یادداشت نوشتن
annotated U یادداشت نوشتن
annotate U یادداشت نوشتن
noting U خاطرات یادداشت
noting U تبصره یادداشت ها
noting U یادداشت کردن
record U یادداشت نگارش
record U یادداشت کردن
record U یادداشت بایگانی
notebook کتابچه یادداشت
footnote U یادداشت ته صفحه
footnotes U یادداشت ته صفحه
record U یادداشت سخنرانی
set down U یادداشت کردن
notes U یادداشت سخنرانی
record U یادداشت درسی
billet doux U یادداشت عاشقانه
notelet U یادداشت کوچک
memorandum of understanding U یادداشت تفاهم
scratch paper U کاغذ یادداشت
notes U یادداشت درسی
advice note U یادداشت اطلاع
counter memorial U جواب یادداشت
take down U یادداشت کردن
adscript U یادداشت اضافی
pad U دفترچه یادداشت لایی
message book U دفتر یادداشت پیام
pads U دفترچه یادداشت لایی
memorability U قابل یادداشت بودن
memorandums U اقدام به یادداشت کند
diary U دفتر یادداشت روزانه
diaries U دفتر یادداشت روزانه
memoranda U اقدام به یادداشت کند
to writes down U واردکردن یادداشت کردن
memorandum U اقدام به یادداشت کند
papered U یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
paper U یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
commentates U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentating U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
papering U یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
papers U یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
refit book U دفتر یادداشت وقایع دریایی
billet U ورقه جیره یادداشت مختصر
callective note U بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
commentate U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
billeting U ورقه جیره یادداشت مختصر
billets U ورقه جیره یادداشت مختصر
billeted U ورقه جیره یادداشت مختصر
commentated U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
memorandum U برگ خلاصه یادداشت مانند
postscript U یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
memorandums U برگ خلاصه یادداشت مانند
memoranda U برگ خلاصه یادداشت مانند
field book U دفترچه یادداشت نقشه بردار
postscripts U یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
notate U یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
materials returned note U یادداشت مواد عودت داده شده
[results were] satisfactory U رضایت بخش [در یادداشت گزارش کنترل]
bindery U یات ایمنی کاربر را یادداشت کند
folios U دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
folio U دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
trailing U یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trail U یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trailed U یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trails U یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
writes U بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
reading U یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
readings U یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
I must make a special note of that. U من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
sidekicks U برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
write down U یادداشت کردن تنزل دادن بهای اسمی سهام
sidekick U برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
write U بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
reference U نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
references U نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
institutional U رسمی
formal U رسمی
formmal U رسمی
solemn U رسمی
official U رسمی
orthodox U رسمی
noterial document U سند رسمی
official document U سند رسمی
official authorities U مراجع رسمی
formal review U بررسی رسمی
official receiver U اعتصاب رسمی
official channels U مجاری رسمی
formal review U سان رسمی
dress suit U لباس رسمی شب
legalization U شناسایی رسمی
contracts under seal U عقد رسمی
mare's tail U هپوریس رسمی
intrant U ورود رسمی
insigne U مدال رسمی
extra official U غیر رسمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com