English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
addersser or or U نامه نویس عریضه نویس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
letter writer U نامه نویس
epistoler U نامه نویس
d. will U پیش نویس یا وصیت نامه
ego loss programming U تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
version U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
memorial U نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
memorials U نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
chirographer U خط نویس
aphorist U موجز نویس
aphorist U پند نویس
rewriter U دوباره نویس
annotator U تفسیر نویس
proverbialist U مثل نویس
magazin U مجله نویس
proforma U پیش نویس
prosaist U نثر نویس
prosateur U نثر نویس
allegorist U تمثیل نویس
anecdotist U حکایت نویس
annalist U تاریخچه نویس
annotator U حاشیه نویس
proser U نثر نویس
affiant U گواهی نویس
mythographer U اسطوره نویس
scrabbler U مسوده نویس
ballpoint pens U روان نویس ها
ballpoints U روان نویس ها
ball pens U روان نویس ها
ballpens U روان نویس ها
calligraphist U خوش نویس
odist U قصیده نویس
calligrapher U خوش نویس
scholiast U حاشیه نویس
rough or foul copy U چرک نویس
programmers U برنامه نویس
pamphleteer U رساله نویس
letter writer U کاغذ نویس
pamphleteers U رساله نویس
bookmakers U کتاب نویس
bookmaker U کتاب نویس
lapicide U سنگ نویس
inker U مرکب نویس
idyllist U قصیده نویس
magazinist U مقاله نویس
polygraphs U بسیار نویس
polygraph U بسیار نویس
biographers U تذکره نویس
paragrapher U عبارت نویس
biographer U تذکره نویس
playwrights U نمایشنامه نویس
magniloquent U قلنبه نویس
acceptor U قبولی نویس
minute U پیش نویس
natural historian U تاریخ نویس
orthographer U درست نویس
paper stainer U کتاب نویس
captions U زیر نویس
caption U زیر نویس
playwrights U پیس نویس
playwright U نمایشنامه نویس
playwright U پیس نویس
novelists U رمان نویس
novelist U رمان نویس
satirists U هجو نویس
satirist U هجو نویس
draughtsmen U طرح نویس
draughtsman U طرح نویس
draftsmen U طرح نویس
lexicographers U لغت نویس
lexicographer U لغت نویس
romancer U رمان نویس
typist U ماشین نویس
typists U ماشین نویس
scriptwriters U نمایشنامه نویس
scriptwriter U نمایشنامه نویس
dramatists U نمایشنامه نویس
dramatist U نمایشنامه نویس
phonographer U صدا نویس
dialogist U مکالمه نویس
essayist U مقاله نویس
columnists U مقاله نویس
columnist U مقاله نویس
magazinist U مجله نویس
grandiloquent U قلنبه نویس
epistler U رساله نویس
stenograph U تند نویس
copyreader U سرمقاله نویس
conveyancer U قباله نویس
songwriter U ترانه نویس
fabulist U افسانه نویس
fictionist U افسانه نویس
fictionist U داستان نویس
foul copy U چرک نویس
gazetteer U مجله نویس
gazetteer U روزنامه نویس
fabler U افسانه نویس
geneologist U شجره نویس
programmer U برنامه نویس
endorser U پشت نویس
cryptographer U رمز نویس
tabulating machine U جدول نویس
deponent U گواهی نویس
typewritter U ماشین نویس
dramaturge U درام نویس
editorialist U سرمقاله نویس
story teller U افسانه نویس
elegiast U مرثیه نویس
elegiast U قصیده نویس
elegist U مرثیه نویس
tabulator U جدول نویس
emblematist U مثل نویس
the psalmist U زبور نویس
endorseer U فهر نویس
endorser U فهر نویس
tractarian U مقاله نویس
essayists U مقاله نویس
gnomical U کوتاه لب نویس
songwriter U سرود نویس
drafts U پیش نویس
drafts U چرک نویس
write once read many U یکبار نویس
sign writer U لوحه نویس
sign writer U تابلو نویس
historians U تاریخ نویس
historian U تاریخ نویس
head liner U سرصفحه نویس
drafted U چرک نویس
drafted U پیش نویس
chronicler U وقایع نویس
draft U پیش نویس
draft U چرک نویس
evangelist U انجیل نویس
evangelists U انجیل نویس
roughs U طرح پیش نویس
parts programmer U برنامه نویس اجزاء
write black engine U موتور سیاه نویس
protocols U پیش نویس معاهده
mythologist or ger U اساطیر نویس اساطیردان
systems progarmmer U برنامه نویس سیستم ها
protocols U پیش نویس سند
systems programer U برنامه نویس سیستم
system programmer U برنامه نویس سیستم
to make a minute of U پیش نویس کردن
mythopoet U شاعر افسانه نویس
write white engine U موتور سفید نویس
systems programmer U برنامه نویس سیستم
protocol U پیش نویس معاهده
relative coding U برنامه نویس نسبی
endorsing U پشت نویس کردن
endorse U پشت نویس کردن
sketches U پیش نویس ازمایشی
endorsed U پشت نویس کردن
sketched U پیش نویس ازمایشی
endorses U پشت نویس کردن
sketch U پیش نویس ازمایشی
holograph U سند دست نویس
holographs U سند دست نویس
programmer analyst U برنامه نویس / تحلیل گر
proforma U پیام پیش نویس
protocol U پیش نویس سند
subscript U زیر نویس امضاء
subscriber of shares U پذیره نویس سهام
penny a line U ارزان نویس بی مایه
story teller U افسانه گو حکایت نویس
serialist U داستان نویس سریال
applications programmer U برنامه نویس کاربردی
verbose U دراز نویس درازگو
draft U پیش نویس چرکنویس
draft U پیش نویس قرارداد
draft U پیش نویس طرح
draft U پیش نویس کردن
drafted U پیش نویس قرارداد
drafted U پیش نویس کردن
drafts U پیش نویس چرکنویس
drafts U پیش نویس قرارداد
drafts U پیش نویس طرح
ink writer U در تلگراف مرکب نویس
drafted U پیش نویس چرکنویس
application programmer U برنامه نویس کاربردی
fountain pen U قلم خود نویس
fountain pens U قلم خود نویس
drafted U پیش نویس طرح
draft of a treaty U پیش نویس معاهده
minute U پیش نویس کردن
draft plan U پیش نویس برنامه
maintenance programmer U برنامه نویس پشتیبان
computer programmer U برنامه نویس کامپیوتر
maintenance programmer U برنامه نویس نگهداشت
abstracter U خلاصه نویس دزد
accepting bank U بانک قبولی نویس
pressman U مخبرروزنامه مقاله نویس
drafts U پیش نویس کردن
pressmen U مخبرروزنامه مقاله نویس
gossiper U دری وری نویس
coder U برنامه نویس رمزگذار
biographer U شرح حال نویس
biographers U شرح حال نویس
stbtitle U زیر نویس لقب فرعی
ballpen U روان نویس [نوشت افزار]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com