English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
letters rogatory U نامه مشعر بر تقاضای نیابت قضایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rogatory letters U نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
rogatory U نیابت قضایی
to withdraw an application U صرف نظر کردن از تقاضای درخواست نامه ای
blood chit U تقاضای مساعدت و اهدای خون بازوبند تقاضای کمک ازمردم
caveator U کسیکه درضمن تقاضای ثبت اختراع تقاضامیکند به تقاضای دیگران تر
theory of effective demand determination U نظریه تقاضای موثر اصطلاح کینز برای تقاضای کل
expressive U مشعر
indicative U مشعر بر
emblematical U مشعر
significative U مشعر
significative of U مشعر بر
emblematic U مشعر حاوی
viceroyalty U نیابت سلطنت مدت نیابت سلطنت
viceroyship U نیابت سلطنت مدت نیابت سلطنت
habeas corpus U میدهد مشعر بر اینکه وی را در محضر دادگاه برای رسیدگی به ادعایش حاضرکند
vicariousness U نیابت
procuration U نیابت
procuance U نیابت
substitution U نیابت
lieutenancy U نیابت
vicarship U نیابت
representations U نیابت
vicegerency U نیابت
deputyship U نیابت
representation U نیابت
successions U نیابت توالی
rogatory commission U نیابت قضائی
on behalf of U نیابت از طرف
lieutenancy U ناوبانی نیابت
succession U نیابت توالی
regency U نیابت سلطنت
regencies U نیابت سلطنت
vice president U نیابت ریاست
vice regent U وابسته به نیابت سلطنت
viceregal U مربوط به نیابت سلطنت
subrogation U نیابت جانشین سازی
viceroyal U مربوط به نیابت سلطنت
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
vicarious U به نیابت قبول کردن جانشین
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
economic and social council U به نیابت از طرف مجمع عمومی است
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
princess regent U شاهزاده خانمیکه نیابت سلطنت راعهده دارباشد
jurisdiction U قضایی
judiciary U قضایی
jural U قضایی
juratory U قضایی
juridical U قضایی
judicial U قضایی
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
judicial settlement U حل اختلاف قضایی
judicial delegation U تفویض قضایی
judicial immunity U مصونیت قضایی
judicial circumstantial evidence U اماره قضایی
the rule of law U تامین قضایی
judicial assistance U معاضدت قضایی
presumption juris tantum U اماره قضایی
institution U تاسیس قضایی
judicature U حوزه قضایی
quasi judicial U شبه قضایی
judicature U قوه قضایی
law courts U دادگاه قضایی
law court U دادگاه قضایی
judicial settlement U تسویه قضایی
judicial precedent U رویه قضایی
miscarriages of justice U اشتباه قضایی
jurisdiction U حوزهء قضایی
legal suit U تعقیب قضایی
judiciary U قوه قضایی
precedents U رویه قضایی
precedent U رویه قضایی
litigation U دعوی قضایی
legal assistance U مشاوره قضایی
legal U شرعی قضایی
law agent U نماینده قضایی
miscarriage of justice U اشتباه قضایی
legal aid U معاضدت قضایی
district attorneys U بازپرس بخش قضایی
sub judice U بدون تصمیم قضایی
enforcement of judgement U اجرای احکام قضایی
district attorney U بازپرس بخش قضایی
extrajudicial U خارج ازصلاحیت قضایی
justiciar U مامور قضایی عالیرتبه
legal advice U مشورت یا نظر قضایی
proetor U متصدی امور قضایی وکشوری
adjudge با حکم قضایی فیصل دادن
dictums U گفته افهار نظر قضایی
circuits U حوزه قضایی یک قاضی دور
dictum U گفته افهار نظر قضایی
legal assistance U کمکهای قضایی شرح علایم
circuit U حوزه قضایی یک قاضی دور
Soc U ازادی دراخذ تصمیم قضایی
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
at the request of U تقاضای
aggregate demand U تقاضای کل
total demand U تقاضای کل
at the instance of U به تقاضای
perverse verdict U درمورد نکات قضایی موضوع صادر شود
cadres U واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
sokeman U فرد ساکن حوضه قضایی لرد یا امیر
cadre U واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
national demand U تقاضای ملی
pop the question <idiom> U تقاضای ازدواج
demand for payment U تقاضای پرداخت
effective demand U تقاضای موثر
complementary demand U تقاضای مکمل
maximum demand U تقاضای بیشینه
market demand U تقاضای بازار
complementary demand U تقاضای تکمیلی
composite demand U تقاضای مرکب
at my request U مطابق با تقاضای من
at the instance of U بر حسب تقاضای
elastic demand U تقاضای با کشش
excess demand U تقاضای بیش از حد
aggregate market demand U تقاضای کل بازار
application for loan U تقاضای وام
joint demand U تقاضای مشترک
request to send U تقاضای ارسال
request substitution U تقاضای تعویض
re claim U تقاضای مجدد
inelastic demand U تقاضای بی کشش
final demand U تقاضای نهائی
factor demand U تقاضای عوامل
aggregate demand function U تابع تقاضای کل
applications U تقاضای کار
application U تقاضای کار
giving U تقاضای رای
gives U تقاضای رای
give U تقاضای رای
judge made law U نظام حقوقی مبتنی بر سوابق قضایی و ارا محاکم
exegesis U تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
coroner U هر دو را داراست ولیکن جنبه قضایی ماموریتش بیشتر است
exegeses U تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
coroners U هر دو را داراست ولیکن جنبه قضایی ماموریتش بیشتر است
congregationalism U استقلال هرکلیسا برای اداره کارهای قضایی وانتظامی خود
knight marshal U کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
concurrent jurisdiction U رسیدگی قضایی همزمان به چند جرم دادگاه الحاقی یاهمزمان
inelastic demand U تقاضای غیر حساس
individual demand schedule U جدول تقاضای فردی
taxes U تحمیل تقاضای سنگین
soft market U بازار با تقاضای خوب
oyer U تقاضای استماع یا دادرسی
to request issuance U تقاضای صدور کردن
taxed U تحمیل تقاضای سنگین
apply for a divorce U تقاضای طلاق کردن
toa for a job or position U تقاضای شغل کردن
rpo U تقاضای مظنه قیمت
perfectly inelastic demand U تقاضای کاملا بی کشش
perfectly elastic demand U تقاضای کاملا با کشش
law of downward sloping demand U قانون تقاضای نزولی
tax U تحمیل تقاضای سنگین
marginal demand price U قیمت تقاضای نهائی
downward sloping demand curve U منحنی تقاضای نزولی
elastic demand U تقاضای کشش دار
derived demand U تقاضای مشتق شده
demanded U تقاضای خرید کالا
demand U تقاضای خرید کالا
demands U تقاضای خرید کالا
elastic demand U تقاضای انعطاف پذیر
credit application U تقاضای گشایش اعتبار
prohibition U حکم خودداری از اقدام قضایی که دادگاه عالی به محکمه تالی میدهد
permission U اجازه کاربر خاص برای دستیابی به منابع اشتراکی یا قضایی از دیسک
request time out U تقاضای تایم اوت یک دقیقهای
ask for a lady's hand U تقاضای ازدواج با بانویی کردن
To ask for political asylum. U تقاضای پناهندگی سیاسی کردن
put the bite on someone <idiom> U از کسی تقاضای پول کردن
To seek political asylum. U تقاضای پناهندگی سیاسی کردن
callers U شخصی که تقاضای تماس دارد
caller U شخصی که تقاضای تماس دارد
reclamation U تقاضای جبران خسارت کردن
demurrer U تقاضای تاخیر درصدور حکم
To demand prompt payment. U تقاضای پرداخت فوری کردن
planned demand U تقاضای برنامه ریزی شده
layers U برنامهای که تقاضای ارسال کند
call of more U حق تقاضای زیاد کردن مبیع
demur U تقاضای درنگ یا مکث کردن
layer U برنامهای که تقاضای ارسال کند
demurs U تقاضای درنگ یا مکث کردن
excess demand U تقاضای زیادی مازاد تقاضا
demurring U تقاضای درنگ یا مکث کردن
demurred U تقاضای درنگ یا مکث کردن
rts U Send To Request تقاضای ارسال
legalism U اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
demand accommodation U تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
postulancy U تقاضای ورود بدین یا جمعیتی تازه
blue bark U تقاضای هزینه سفر و معاش حرکت
speculative demand for money U تقاضای سفته بازی برای پول
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com