English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (911 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dissocial U نامناسب برای معاشرت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
misbecome U نامناسب بودن برای
scratch file U نوار مغناطیسی برای فایل نامناسب
junk surf U امواج نامناسب برای موج سواری
flag days U روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
unhandy U ناراحت نامناسب برای حمل ونقل دور از دسترس
unfit U نامناسب نامناسب کردن
NetBEUI U گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
society U معاشرت
good fellowsh U معاشرت
societies U معاشرت
associated U معاشرت کردن
associates U معاشرت کردن
association U معاشرت اتحاد
incommunicative U بی معاشرت و بی امیزش
fellowsh U رفاقت معاشرت
associations U معاشرت اتحاد
associating U معاشرت کردن
genial U خوش معاشرت
take up U معاشرت کردن
sociable U خوش معاشرت
sociability U معاشرت پذیری
companionable U قابل معاشرت
livable U قابل معاشرت
sociable U قابل معاشرت
liveable U قابل معاشرت
conversableness U قابلیت معاشرت
intercommunicate U معاشرت کردن
etiquette U ایین معاشرت
associate U معاشرت کردن
reassociate U دوباره معاشرت کردن
insociability U عدم قابلیت معاشرت
military courtesy U اداب معاشرت نظامی
kith U علم اداب معاشرت
he has no manners U ایین معاشرت نمیداند
fellowship U هم صحبتی معاشرت کردن
sociability U قابل معاشرت بودن
insociable U ناسازگار غیرقابل معاشرت
etiquette U علم اداب معاشرت
fellowships U هم صحبتی معاشرت کردن
commerce U معاشرت تجارت کردن
to observe the proprieties U اداب معاشرت را نگاه داشتن
conversable U خوش سخن قابل معاشرت
associable U قابل معاشرت متجانس شدنی
associational U مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
indecorum U عدم رعایت ایین معاشرت
To be a good mixer. U با مردم خوب جوشیدن ( معاشرت کردن )
Keep oneself to oneself. U پیش کسی نرفتن (معاشرت نکردن )
unsuitably U نامناسب
maladapted U نامناسب
unhandsome U نامناسب
misbecoming U نامناسب
improper U نامناسب
unmeet U نامناسب
inappropriate U نامناسب
timeless U نامناسب
infelicitious U نامناسب
unsuitable U نامناسب
untoward U نامناسب
inapt U نامناسب
malapropos U نامناسب
foreign U نامناسب
incompatible U ناجور نامناسب
inadequately U بطور نامناسب
bad break U قطع نامناسب
inconveniently U بطور نامناسب
unrighteous U ناصالح نامناسب
ill sorted U نامناسب ناجور
inappropriate U نامناسب ناجور
incommensurate U نارسا نامناسب
unpleasantness U وضع نامناسب
improper U نامناسب نادرست
inutile U بیهوده نامناسب
unplayable U زمین نامناسب
mismarriage U پیوند نامناسب
bad soil U خاک نامناسب
misplaced U نامناسب نابجا
inopportune U بی موقع نامناسب
Irrelevent. I nappropriate. Out of place. U بیجا ( بی مورد ؟نامناسب )
malinvestment U سرمایه گذاری نامناسب
out of order <idiom> U برخلاف قانون ،نامناسب
misalliance U اتحاد وائتلاف نامناسب
unapt U نامناسب غیر محتمل
mismate U وصلت نامناسب کردن
inapplicable U غیر قابل اجرا نامناسب
add insult to the injury <idiom> U [بدتر کردن یک وضعیت نامناسب]
flame U ارسال پیام نامناسب به کاربر
flames U ارسال پیام نامناسب به کاربر
aliens U متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
alignment U قرار گرفتن نامناسب در صفحه
alignments U قرار گرفتن نامناسب در صفحه
alien U متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
bad page break U قطع یا مکث نامناسب صفحه
de scrambler U وسیلهای که یک پیام نامناسب را به حالت اصلی و مط لوب برمی گرداند
de scramble U سازمان دادن مجدد پیام یا سیگنالی که حالت نامناسب دارد
power approach U تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
fix U تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد
fixes U تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد
self- U سیستمم کد گذاری حروف خطا یا نامناسب را تشخیص دهد ولی نمیتواند ترمیم کند
playback rate scale factor U نقط های که اجرای ویدیو در آن ملایم نیست و به علت فریمهای گم شده نامناسب به نظر می رسد
logic U بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند
abrash U دو رنگی شدن زمینه و حاشیه فرش به دلیل استفاده از کلاف های متفاوت پشم و یا رنگرزی نامناسب
self- U سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
degradation U کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
associate U امیزش کردن معاشرت کردن
companion U معاشرت کردن همراهی کردن
associated U امیزش کردن معاشرت کردن
associates U امیزش کردن معاشرت کردن
associating U امیزش کردن معاشرت کردن
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
improperly U بطور غلط بطور نامناسب
defective U خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
corn-effect U ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
trojan horse U برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
shoulders U [اصطلاحا جمع شدگی یا کیس شدن فرش در یک قسمت از آن می باشد که یا در اثر ترافیک و یا قرار دادن نامناسب مبلمان بوجود می آید. در صورتی که برآمدگی فرش برطرف نشود به الیاف آسیب زیادی می رسد و پاره می شود.]
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
recall U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalls U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalled U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
c U استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
bin U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloth U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
no show U مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
permanent U آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
teacloths U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
revenue tax U مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
bins U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
scratch U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
HTTP U دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
intubation U فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
scratches U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratching U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
grammar U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
grammars U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
scratched U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
FDDI U اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
opens U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
cat U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
gather shot U ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
redundancy U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
potatoes and point U سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
redundancies U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
cats U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
double U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled up U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
opened U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
doubled U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
pork barrel U برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
straight line coding U برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
invitation U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
turnaround time U زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
Kaleida Labs U شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
executive information system U نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
diagnostics U اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
precision U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
VidCap U برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
beta range U حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
haze U تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
invitations U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
labor of love <idiom> U انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
people who live in glass houses should not throw stones <idiom> U هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
weight belt U کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
write U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
writes U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
hybrid circuit U ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
cue U پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
multiple U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
cues U پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
phoneme U برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
compiler U اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
keystroke U برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
boarded U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
conferencing U اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
electronic U سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
board U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
z buffer U محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com