English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aforenamed U نامبرده درپیش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
frontwards U درپیش
forenamed U درپیش
coram popula U درپیش عموم
Difficult times lie ahead. U دوران سختی درپیش است
coram non judice U درپیش کسی که صلاحیت داوری ندارد
indecent exposure U نمودار سازی تن برهنه درپیش مردم
gallant U متعارف وخوش زبان درپیش زنان
mentioned U نامبرده
stated <adj.> <past-p.> U نامبرده شده
named <adj.> <past-p.> U نامبرده شده
mentioned <adj.> <past-p.> U نامبرده شده
undermentioned U نامبرده در زیر
named here under U نامبرده زیرین
loco citato U در جای نامبرده
termed <adj.> <past-p.> U نامبرده شده
prenominate U قبلا نامبرده شده
herein named U نامبرده دراین نامه
garnishment U میشود دائر براینکه حق تحویل اشیا یا نقودوی را به نامبرده ندارد وباید در محضر دادگاه حاضرشود و به ادعای خواهان پاسخ دهد
Manx U وابسته به جزیره انسان لهجهای که در جزیره نامبرده بدان سخن میگویند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com